خبرگزاری مهر -سرویس بین الملل: «میدل ایست مانیتور» در مقالهای به قلم «عریب الرنتاوی» به بررسی سفر منطقهای کوشنر داماد و مشاور ترامپ به منطقه به منظور بررسی معامله قرن پرداخته که در ادامه آمده است.
دولت ترامپ در پی حل مسائل پیچیده اسرائیل و فلسطین معروف به «معامله قرن» هیأتی به رهبری «کوشنر» را به خاورمیانه اعزام داشته است.
این هیأت در تلاش است جهان عرب را قانع کند تا این طر ح را بپذیرند و از نظر اقتصادی نیز به پیشبرد آن کمک کنند. این در حالی است که این طرح با دادن امتیازات بیشتر به اسرائیل و در نظر نگرفتن حقوق فلسطینیان تنها مساله را بغرنجتر میکند و گذشته از آن جزئیات آن نیز دقیقاً مشخص نشده است.
ایدههای جدید «کوشنر» تفاوتی با ایدههای قدیم «نتانیاهو» ندارند. داماد بی تجربه ترامپ با شخصیتی نه چندان جذاب به دلیل داشتن روابط خانوادگی توانسته است به بالاترین رده رهبری در آمریکا برسد و اکنون طبق آنچه در مصاحبه اش با «اسکای نیوز» گفته است یکی از پیچیدهترین پروندههای سیاست خارجی (مساله فلسطین و روابط آمریکا و عربستان سعودی) را در دست گرفته و به مرحله شفاف سازی جزئیات آن نزدیکتر شده است.
چهار عنصر اصلی این قرارداد آزادی، احترام، هویت و امنیت است. ولی آزادی از نظر کوشنر به معنی رهایی از اشغال و تصرف، داشتن دولت و استقلال ملی نیست. آزادی از نظر او نداشتن حرکت، کنار گذاشتن منافع و ندیده گرفتن بی احترامی هاست. هرچند او مرتباً اشاره میکند که برنامه او منحصر به فرد و خلاقانه است ولی این برنامه تاکنون هیچ چیز تازه ای در خود نداشته است. همه مسائل مطرح شده ایدهها و ابتکاراتی بودند که به عنوان راه حل نهایی مساله فلسطین قبلاً با راست گرایان اسرائیل مورد بحث قرار گرفته شده بود و در جهت مواضع دولتهای دموکرات و جمهوریخواه پیشین آمریکا بودند.
جدیدترین و خطرناکترین بیانیه کوشنر زمانی بیان شد که درباره تعیین مرزها صحبت میکرد. او در صحبتهای خود به راه حلی درباره حق فلسطینیها به داشتن دولت و تشکیلات مستقل یک کشور واقعی و مقتدر اشاره نکرد. همچنین آنچه او به عنوان هدف بلندمدت تعیین مرزها عنوان میکند در واقع شانه خالی کردن از تعیین مرزهاست و تنها تفسیری که میشود از آن داشت پیشنهاد به داشتن یک نهاد فلسطینی با اعتباری بیشتر از حکومت خودگردان و کمتر از دولت است. ولی این گفته مدت هاست توسط نتانیاهو و رهبران راست گرای اسرائیل مورد استفاده قرار گرفته است.
اکنون ما بیشتر متوجه موضع ترامپ در مورد مساله فلسطین می شویم. شفاف سازی های اخیر کوشنر ترسهایی که در زمینه فلسطین وجود دارد را تأیید کرد: آمریکا در حال پایان دادن به پروژه ملی است که بر سه ستون استوار است. این ستونها بازگشت آوارگان، داشتن کشوری مستقل با دولت مختص خود و تعیین قدس به عنوان پایتخت این کشور است.
واشنگتن با شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارتش به آن، در واقع ستون سوم یعنی دانستن «قدس» به عنوان پایتخت فلسطین را منتفی اعلام کرد. موضع خود نسبت به مساله آوارگان را نیز با بیان دو مطلب بیان کرد؛ مطلب نخست از بین بردن آنروا (آژانس امداد رسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک) و مطلب دوم تعریف دوباره این که «آواره» به چه کسی اطلاق میشود. گذشته از اینها واشنگتن به گسترش شهرک سازی در تمام مناطق قدس و کرانه باختری چراغ سبز نشان داد. آمریکا تئوری صلح اقتصادی دهه ۱۹۹۰ را که بعدها توسط «تونی بلر» و «ژنرال دایتون» پذیرفته شد را قبول کرد، «فریدمن» آن را به نام «سلام فیاض» نخست وزیر پیشین فلسطین آن را «فیادیسم» نامید.
امروز کوشنر با مطرح کردن تئوری تعیین مرزها بدون اتصال آنها به انتهای مناطق اشغالی یا برپایی دولت فلسطین گویی در تلاش است مرزهای یک منطقه خودگردان محلی را تعیین کند که قرار است به زودی محو شود. از نظر او این مرزها بین المللی نیستند و نباید این گونه در نظر گرفته شوند.
کوشنر در حال سفر به پایتختهای ثروتمند منطقه است و ترکیه را نیز در لیست سفرهای اخیر خود گذاشته است. او برای اجرای نقشهای که از آشکار کردنش سربازمی زند به دنبال سرمایه است؛ این مانند این است که از خریدار در خواست شود هزینه کالایی را پرداخت کند که چیزی درباره اش نمیداند. کوشنر با این کار در واقع به تمام رهبرانی که با آنها دیدار میکند بی احترامی میکند. او از اعراب و کشورهای اسلامی میخواهد برای توافقی سرمایه گذاری کنند که قدس، مسجد الاقصی و مقدسات اسلام و مسیحیت را تحت کنترل اسرائیل در میآورد. کوشنر مطمئن است با استفاده از شبح تهدید آمیزی به نام ایران خواهد توانست با جهان عرب و فلسطینیان در مورد جدی ترین معامله که بین آنها وجود دارد به توافق برسد.
خبر خوب در میان این خبرهای بد این است که هیچ کدام از آنهایی که با کوشنر ملاقات کرده اند یا با او ملاقات خواهند کرد جرأت این را ندارند که در مقابل دوربین بایستند و بگویند که از این توافق که پر از امتیازات انحصاری ایدئولوژیک و سیاسی برای اسرائیل است حمایت خواهند کرد. این فرستاده جوان حتی یک فلسطینی را نخواهد یافت که با چنین توافقی موافق باشد یا دست کم آن را متوجه شود.
نظر شما