خبرگزاری مهر، گروه استانها، مهری شیرمحمدی: تا ماهی بود، مالا «ماهیگیر» هم هر سال «سالی» می خرید. از وقتی «سالی» ماهیگیران «چمخاله» و «سالی پاکِه» و «دَستَک» بی ماهی از آب بالا آمد، سالی بافان بازار سماکان لنگرود هم دست و دلشان به بافتن نرفت. شاید نام ۳۰ نوع ماهی که تا همین ۲۰ سال پیش در رودخانههای لنگرود صید میشد، اکنون دیگر وجود نداشته و از سر زبانها افتاده است. نسل بعد از ما شاید، نام ماهیهای «کپور چیکَه»، «گِله کپور»، «کولی»، «اسلک باقَله»، «سیم سیبیک»، «زردک»، «تول خوس»، «سولوتکا» و «چال واش» را فقط در کتاب «فرهنگ گیل و دیلم»، محمود پاینده لنگرودی بخوانند.
جوانترها حتی باور نمیکنند، روزگاری در برخی از شعبههای رودخانه لنگرود «اوزون برون» صید میشد و وقتی آب رودخانه در فصل بارش بالا میآمد، فوک های کاسپین در زیر پل خشتی لنگرود تجمع کرده و در آب غوطه میخوردند. سلهای گیلان که خشک شد، سالی بافی هم از رونق افتاد. از ۳۰ سال پیش به این سو که مرداب بزرگ «کیا کلایه لنگرود» را برای ساخت مجتمع ادارات و مسکن مهر خشک کردند، سالی بافی هم نخ نما شد.
آن سوی رودخانه و نزدیک به جایی که شعبههای رودخانه لنگرود به هم پیوسته و به سمت ساحل «چمخاله» میرود، محل تجمع ماهیگیرانی بود که سالی های خود را در محله «سالی پا که» لنگرود به آب میانداختند و به اندازه چشمههای سالی، ماهی بر میداشتند. اصلاً شاید همین همجواری سالی پا که و رودخانه لنگرود؛ بازار سماکان را ایجاد کرده بود. بازار سماکان لنگرود نزدیک به پل خشتی و در ابتدای فشکالی محله قرار داشته و کمی جلوتر از آن نیز راسته ماهی فروشان است.
شغلی که از رونق افتاد
از سالی پا که تا زیر پل خشتی لنگرود تا ابتدای تجارتخانه توسلی ها که متأسفانه این روزها به بهانه آزادسازی حریم پل در حال تخریب است قایقهای محلی «نُودُنبال» در رودخانه لنگرود سالی های خود را در رودخانه پهن میکردند. اما از وقتی فاضلابهای شهری را با اگوهای بزرگ طی ۳۰ سال اخیر مستقیم به رودخانههای لنگرود وصل کردند، حیات از آب برچیده شد. از ۱۰ نفر استادی که در بازار سماکان، سالی میبافت، حالا یک نفر بیشتر نیست. اصلاً اگر صیدی نباشد، صیادی هم نیست که به دنبال خرید سالی باشد.
«حمید سروری» شاید آخرین فردی باشد که هنوز در بازار سماکان لنگرود سالی می بافد. صبح یک روز جمعه به مغازه اش رفتم. سالی های آماده بر سر در مغازه اش آویزان بود. از پشت تورهای سالی داخل مغازه را میتوان دید. روی یک صندلی چوبی نشسته بود و «گُوف» سالی میبافت. فضای مغازه اش پر بود از کلافهای ابریشم مصنوعی و طنابهای پنبهای و شناورهای چوب پنبهای. میگفت وقت مصاحبه ندارم باید زودتر این سالی را تحویل دهم. اما اگر دست به کار است، گفتار هم به کار شیرینی می بخشد. مگر غیر از این است که بسیاری از ترانههای فولکلوریک گیلان در حین کار کردن سروده و ماندگار شده است!
سروری متولد ۱۳۴۲ است و ۴۰ سال است که سالی می بافد. به درستی یادش نیست سالی بافی را از چه کسی آموخته، شغل آبا و اجدادی اش نبوده اما به گفته خودش در همین راسته سماکان از دست دیگران دیده و آموخته است.
به گفته این استاد سالی، باف، در همین راسته بیشتر از ۱۰ نفر در بازار سماکان سالی میبافتند. افزون بر آن بودند کسانی که در خانهها سالی بافته و در بازار ماهی فروشان میفروختند. وی میگوید: از قدیمیهای بازار سماکان که سالی میبافتند، همه مردهاند. پیرمردی بود که از شلمان (شهر کوچکی بین لنگرود و رودسر) میآمد. ضمناً فقط سالی بافی نبود، مشاغل جانبی هم در کنارش رونق داشت. مثلاً برای هر سالی یک «گوف» لازم است که بالای دام را جمع میکند و اگر گوف خوب بافته نشود، به پهن شدن سالی کمک نمیکند. سیخ لازم دارد که در گذشته با پشم دم گاو بافته میشد. برای دامهای «پره» نیز از آبتک های شیشهای استفاده میشد. گوی های شیشهای درست میکردند که داخل توری قرار میگرفت و در سطح آب شناور میماند.
سالیبافی کاری زمان بر است
سروری سالی بافی سنتی را کاری زمان بر میداند و توضیح میدهد: بافتن یک سالی کاملاً دست بافت بسته به ابعادش بین ۲ تا ۳ ماه وقت لازم دارد. باید حوصله کرد و با دقت بافت. اگر یک چشمه سالی را اشتباه ببافی، کل کار خراب میشود و دیگر سالی به درد نمیخورد. امروزه بخشی از کار سالی بافی به صورت ماشینی انجام میشود. در حال حاضر من فقط گوف سالی و بخش دامنه را با استفاده از نخهای ابریشم مصنوعی می بافم و با خرید جداگانه سرب و سیخ سه بخش جدای سالی را به هم متصل میکنم.
سروری میافزاید: هستند زنانی که در خانه به شیوه قدیم سالی را دستی می بافند ولی این کار چشم و اعصاب و حوصله میخواهد و جوانترها دیگر چنین کارهایی نمیکنند. در گذشته به زندانیان نیز به عنوان کار آفرینی سالی بافی را آموزش میدادند و در همان زندان سالی تولید میکردند.
وی درباره بافتن سیخ که در دامنه سالی استفاده میشود نیز اینگونه توضیح میدهد: سیخ، طناب بسیار ضخیمی است که از پشم دم گاو بافته میشود و دانههای سرب را مانند تسبیح با فاصله از آن رد میکنند و در پایین دامنه سالی اضافه میکنند. دامنه سالی اگر درست سوار سالی نشود، موقع پرتاب بخوبی عمل نمیکند. سیخ را هم یک سیدی هست در روستای «پاپ کیاده» به صورت دستی می بافد. دم گاو را از کشتارگاهها می خریم و او با پشم دم گاو سیخ ها را می بافد.
بافتن سالی نیاز به تجربه دارد
سروری درباره قیمت تمام شده هر سالی نیز به خبرنگار مهر میگوید: قیمت سالیها به اندازه آن بستگی داشته و از ۲۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار تومان میرسد. ساخت سالی هزینه بر است به ویژه در ماههای اخیر، هزینه مواد اولیه خیلی گران شده است.
وی با بیان اینکه مشتریهای سالیها به کارایی و مرغوبیت آن اهمیت میدهند، ادامه میدهد: سالی که خوب بافته نشود، موقع پهن کردن در رودخانه ممکن است پاره شده و یا درست در بستر رودخانه پهن نمیشود.
سروری در ادامه طریقه انداختن سالی را نیز توضیح داده و میگوید: هرچقدر سالی چتری و دایره وار افکنده شود، سطح بیشتری را اشغال میکند. سربهای اطراف لبه تور، آن را به کف بستر رودخانه میکشد. البته جمع کردن سالی و بالا آوردن ماهی هم مهارت خاصی میخواهد وگرنه سالی پاره میشود.
سروری را با سالیهایش تنها میگذارم و از بازار سماکان به راسته ماهی فروشان میروم، صدای به مزایده گذاشتن ماهیهایی که با پره از دریا بالا آمده و ماهیهای رودخانهای که با سالی از رودخانه گرفته شده به گوش میرسد در این بازار حتی واژهها نیز طعم گذشته را میدهند.
نظر شما