خبرگزاری مهر - گروه ورزشی - محمد بیرامی: رقابتهای جودو قهرمانی آسیا به مدت سه روز به میزبانی امارات در ابوظبی برگزار شد و تیم ملی کشورمان با ۹ شرکت کننده در بخش مردان توفیقی در کسب مدال نداشت و با یک عنوان پنجمی و دو عنوان هفتمی به کار خود پایان داد.
این نتیجه در واقع ضعیفترین نتیجه جودو ایران در ۲۵ سال گذشته است. آخرین بار تیم ملی جودو در مسابقات ۱۹۹۵ دهلی نو دست خالی رقابتهای آسیایی را ترک کرده بود. اما در ثبت این نتیجه ضعیف نمیتوان مدیریت فعلی فدراسیون را مقصر دانست. همانگونه که اگر قهرمان آسیا هم میشدیم نباید آن را به پای رئیس جدید میگذاشتیم. میراسماعیلی با احتساب روزهای تعطیل ابتدای سال نزدیک به یک ماه مسئولیت جودو ایران را قبول کرده و در این مدت تلاش خود را برای آماده سازی تیم ملی به کار گرفت.
شاید برخی از اهالی جودو انتظار معجزه ۳۰ روزه از رئیس جوان داشتهاند؟ آنها که مدعی بودند جودو ورزشی دیربازده است و باید چند سال کار کرد تا جودوکاری در سطح جهانی آموزش دیده شود، به دنبال نتیجه خارق العاده در مدت یک ماه هستند؟
سرمربی تیم ملی که روز انتخابات و قبل از پایان مجمع از سمت خود استعفا داد و در رقابتهای گرندپری آنتالیا به دنبال کشوری جدید برای عقد قرارداد بود، به خوبی میدانست که تیم از فجیره دست خالی به ایران بازمی گردد. شاید به همین خاطر بود که از مسئولیت خود استعفا کرد.
اما برای بررسی دقیقتر دلایل این نتیجه ضعیف نگاهی به دو سال مدیریت محمد درخشان در فدراسیون جودو میتواند مسائل مختلفی را روشن کند. مدیریتی که نه نگاه گلخانهای که نگاه گلدانی به تیم ملی داشت و جوانان با آتیه را به طور کلی نادیده گرفت. خروج جودوکاران توانمندی چون ناصری پور به دلیل همین بی توجهیها دلیل این مدعاست و یا زمانی که محمد جمالی بعد از چهار سال دوری از جودو با سنی بالای ۳۰ سال آمد و قهرمان کشور شد، عمق فاجعه و پشتوانه سازی که باید صورت میگرفت و فراموش شد، به تصویر کشیده شد.
تیم ملی ایران با هدایت محمد منصوری دو دوره رقابتهای قهرمانی آسیا را تقریباً با ترکیبی کامل پشت سر گذاشت. سال ۲۰۱۶ خجسته نقره گرفت و ملایی به نشان برنز دست یافت و سال ۲۰۱۷ هم رشنونژاد و ملایی دو نقره گرفتند. از بین این سه نفر، خجسته به تیم نابینایان رفت و رشنونژاد هم که در هلند پناهنده شد.
کادر فنی تیم ملی طی دو سال گذشته بیش از ۳۰ تورنمنت بین المللی از جمله گرندپری و گرنداسلم را تجربه کرده است. سعید ملایی، محمد بریمانلو و جواد محجوب به تناوب پای ثابت تمامی این سفرها بودند و هیچ جودوکار دیگری به این رقابتها اعزام نشد.
در همین مسابقات فجیره فتحی پور، نیک اقبال، نوری زاده و… مقابل بهترینهای جهان مبارزات بسیار خوبی را به نمایش گذاشتند و تنها و تنها به کمبود تجربه خود باخته و حذف شدند. اگر در طول دو سال گذشته حداقل دوبار کادر فنی به آنها اعتماد میکرد و میدانهای بزرگ را تجربه میکردند، شاید میتوانستیم در این رقابتها یکی دو برنز کسب کنیم که اگر هم کسب میشد، نمیتوانست دلیلی بر موفقیت آرش و تیم کاری او باشد.
اینکه جودو ایران در مسابقات قهرمانی جهان درخشید و با دو طلا و برنز حاصل تلاش ملایی و بریمانلو (پرورش یافته در طول سالهای قبل)، به کار خود پایان داد و یا در بازیهای آسیایی با دو نقره و برنز موفقیت خوبی بدست آورد، جای تقدیر دارد و نمیتوان بی توجه به این موفقیتها بود. ولی آیا همه ضعفهای جودو ایران پشت این موفقیتها پنهان نشد؟
بارها در خبرگزاری مهر به ضعف پشتوانه سازی در جودو ایران اشاره کردیم. ملایی جودوکار قابل و بهترین ۸۱ کیلوگرم دنیاست که استحقاق زیادی برای کسب مدالهای با ارزشی چون طلای المپیک را دارد. او پرچم جودو ایران را یک بار دیگر در جهان بلند کرد. کار بزرگی در جودو انجام داد، ولی همه جودو ایران نیست. غیبت او در فجیره یک فرصت مناسب برای نمایش ضعفها و کاستیهای جودو ایران بود و نتایجی که در همین رقابتها بدست آمد به خوبی نشان داد که در این مدت کاری برای تیم ملی انجام نشده است.
مدیریتی که بر پایه سفر در تیم ملی ایران شکل گرفته بود، هر تورنمنتی که صلاح میدانستند اعزام میشدند بدون آنکه بررسی دقیقی روی رقبا و یا فاصله تورنمنتها داشته باشند و یا حداقل در کنار سه نفر اصلی یک دو جوان را قرار دهند، همین نگاه سفری به اعزامها ثمرهاش چیزی شد که الان جودو ایران با آن روبروست.
کار آرش میراسماعیلی در جودو ایران سخت و دشوار است، چرا که باید این تیم شکست خورده را جمع کند. مدیریت فدراسیونی که خیلیها به دنبال نقطه ضعف برای انتقاد هستند از هر زمانی دشوارتر به نظر میرسد.
نظر شما