به گزارش خبرنگارخبرگزاري مهرازمسكو، نخبگان روسي به شدت به پوتين توصيه مي كنند كه ازحيله گري تيم بوش وعدم وفاداري امتيازات وعده داده شده به روسيه درقبال عدم مخالفت بااشغال عراق«درس فراموش نشدني بگيرد»،و«اشتباه استراتژيك روسيه رادرموضوع ايران تكرارنكند».آنها خاطرنشان مي كنندكه «ازدست دادن ايران پايان روسيه است».درايران نيزگرچه به سبب تجربيات تاريخي مردم همواره خواستارعدم اعتماد حداكثري به مسكوازسوي دولت هستند ،اما اينبارودرحقيقت قضيه، امنيت بين المللي ومنافع ملي روسيه به سختي باثبات ايران گره خورده است.
راديو«اكو»درمسكو روز15خردادماه باتشكيل ميزگردي باحضور"آنتون خلوپكوف "معاون مدير مركز مطالعات سياسي روسيه و"رجب صفروف" رئيس مركز مطالعه ايران معاصرومشاور پوتين موقعيت بين المللي ايران وجايگاه روسيه رادروضعيت فعلي،همچنين توانايي هسته اي ايران به بحث گذاشت كه ترجمه متن كامل آن چنين است.
"اولگا بيچكوا" مجري برنامه مي پرسد: در هفتههاي اخير اوضاع پيرامون ايران شدت يافت. ايالات متحده اين كشور را به حمايت از تروريسم و تمايل به ساخت سلاحهاي هستهاي متهم ميكند. روسيه در اين زمينه به چند بيانيه دست زده است كه در آخرين آنها آمده است كه روسيه از ايران ضمانتهاي مكمل شركت در روند عدم گسترش سلاحهاي هستهاي را ميطلبد. سئوال اول من اين است كه چه احتمالي دارد كه آمريكاييها در ايران هم به عمليات نظامي دست بزنند؟ وروسيه چه چيزي را ميتواند در ايران از دست بدهد؟
خلوپكوف: به نظر من، اكنون ايالات متحده به تلاشهاي گستردهاي براي ايجاد چهره ايران به عنوان يك كشور مطرود پرداخته است كه متأسفانه با توجه به اين سياست شباهت به عراق به ذهن انسان ها خطور ميكند. در اينجا ميتوان هم به اتهام ايران به ساخت سلاحهاي كشتار جمعي اشاره كرد و هم به پناه دادن به شبه نظاميان و تروريستهاي القاعده. ولي بايد خاطرنشان كرد كه تا كنون هرگزثابت نشده است كه ايران به ايجاد سلاحهاي هستهاي پرداخته است. هيچ يك از سازمانهاي بينالمللي اين ادعا را به اثبات نرسانده اند. بايد بگويم كه سازمانهاي تروريستها و از جمله تشكيلاتهاي القاعده نه تنها در ايران بلكه در كشورهاي ديگر نيز فعاليت ميكنند. آنهاحتي متأسفانه در روسيه، ايالات متحده و برخي كشورهاي ديگر نيز هستند.
مجري: اتهامات در حق عراق براي بخش قابل توجه جامعه بينالمللي قانع كننده نبود. اكنون كه صدام آنجا نيست، هيچ كارخانه سري و سلاحهاي كشتار جمعي كشف نشده است. با اين حال عمليات جنگي به عمل آمد. آيا در ايران نيز چنين عملياتي رخ خواهد داد؟
خلوپكوف: به نظر من، ايالات متحده اين احتمال را بررسي ميكند ولي ايالات متحده ظرف 2-1 سال آينده جرأت نخواهد كرد به زور نظامي عليه ايران متوسل شود چرا كه توان نظامي اين كشور با توان نظامي عراق قابل مقايسه نيست و اين عمليات - چنانچه صورت بگيرد - تداركات خيلي بيشتري را ايجاب خواهد كرد.
رجب صفروف: به نظر من، سياست فعلي ايالات متحده نسبت به ايران از سال 1995، از زمان امضاي قرارداد هستهاي روسيه با ايران شروع شد. آمريكاييها تا حالا فرصت نداشتند جداً به مسأله ايران بپردازند. بعد از آنكه اخيراً مسأله عراق حل شد، لازم بود امكان اقامت نيروهاي مسلح زيادي در مرز ايران فراهم شود و از اين نيروها استفاده مؤثرتري بشود. فكر ميكنم كه عوامل زيادي بر رفتار ايالات متحده در زمينه واكنش در برابر اوضاع فعلي ايران اثر ميگذارند. در هر حال، آنها در آينده نزديك به ايران حمله نخواهند كرد. علت بسيار ساده اين امر آن است كه ايران عراق نيست؛ ايران با عراق قابل مقايسه نيست. اگر آمريكا الآن به ايران حمله كند، قضيه ويتنام براي آمريكا تكرار خواهد شد.
مجري: آيا ميتوان گفت كه ايران تنها كشور منطقهاي است كه روسيه در آنجا مواضع محكم و نفوذ جدي دارد؟ آيا اين “آخرين ايستگاه” براي روسيه دربرابرنفوذروزافزون آمريكا است؟
صفروف: فكر ميكنم كه ايران واقعاً تنها كشور بزرگ جهان اسلام است كه روسيه آنجا منافع مشخص واقعي دارد. روسيه ميتواند از طريق ايران بر حل و فصل برخي مسايل محلي خود و احتمالاً بر حل مسايل جهاني اثر بگذارد. روسيه از طريق ايران ميتواند در كشورهاي خاور نزديك و ميانه حضور داشته باشد. ولي ايران هم در زمينههاي زيادي به رفتار روسيه وابسته است. با توجه به اينكه اين وابستگي وجود دارد - چرا كه اين كشور تحت مجازاتهاي بينالمللي ناشي ازفشارآمريكا و در انزوا قرار دارد و روسيه ظاهراً تنها دريچه آن به جامعه اقتصادي بينالمللي است - از اين رو است كه رفتار ايران نيزتا اندازه زيادي به حضور روسيه و رفتار روسيه وابسته خواهد بود.
مجري: در حال حاضر تصوير همكاري اقتصادي ميان روسيه و ايران چگونه است؟ آنجا غير از پروژه معروف هستهاي بوشهر چه چيزي وجود دارد؟
خلوپكوف: تبادلات بازرگاني بين دو كشور در سال گذشته برابر حدود 1 ميليارد دلار بود كه عمدتاً از محل اجراي طرحهاي بزرگي كه قبلاً در باره آنها توافق شده بود، حاصل شده است. به عقيده من، در حال حاضر يك نوع بحران در مناسبات دوجانبه وجود دارد چرا كه چشمانداز توسعه همكاري اقتصادي تا آن حد واضح و روشن نيست كه مورد علاقه دو كشور است. متأسفانه، مرحله گذر از گفتگو و طراحي پروژهها به اجراي عملي اين پروژهها به طول انجاميده و تماسهاي دوجانبه به صورت طرحهاي مشخص در نميآيند. در اينجا مشكلي وجود دارد. اين روابط به تحرك مكملي احتياج دارد ولي بعيد ميدانم كه در شرايط فعلي چنين تحركي ميسر باشد.
صفروف:روسيه در سال گذشته مصوبهاي درباره تصويب برنامه بلندمدت (همكاري) با ايران را امضا كرد. اين يك برنامه بازرگاني-اقتصادي است كه مفاد آن جمعاً معادل بيش از 40 ميليارد دلار است. به عبارت ديگر، توان بالقوه مناسبات دوجانبه بسيار بالاست . تبادلات بازرگاني حدود 2 ميليارد دلاري سال گذشته تنها 25% توان بالقوه موجود را تشكيل ميدهد. ولي اگر سئوال كنيم كه چرا اين توان بالقوه عملي نميشود، بايد بگوييم كه يك ماه پيش در تهران چهارمين اجلاس كميسيون همكاريهاي بازرگاني و اقتصادي روسيه و ايران برگزار شد كه در آن سياست جديد اجراي اين برنامهها طراحي گرديد. فكر ميكنم كه هم ايرانيها و هم ما از عدم آگاهي روسيه به اقتصاد و به قوانين ايران و بالعكس و از عدم شناخت مناسبات متقابل در زمينه بازرگاني-اقتصادي ضرر ميكنيم. تنها از طريق درياي خزر ميتوان محصولات كشاورزي معادل ميلياردها دلار وارد كرده و قيمتهاي بازار داخلي روسيه را به ميزان حداقل 20-15% كاهش داد. به اين منظور بايد حمل بارها و خدمات را تنظيم كرده و اين بازار را درك كرد.
مجري:تبادل يك ميليارد دلاري سال گذشته از چه چيزي تشكيل شده بود؟
خلوپكوف: صنايع فلزات آهني و سنگين و فروش فلزات به ايران، بخش مهم همكاري با ايران است. آنها لوله، تجهيزات نفت و گازي زيادي براي صنايع نفتي خود و كاغذ روزنامه زيادي خريداري ميكنند. چند صد قلم كالا قابل ذكر است. فكر ميكنم كه اگر قراردادهاي بزرگ را به حساب نياوريم، مهمترين اقلام تبادلات بازرگاني ما با ايران شامل فلزات، تجهيزت نفت و گازي، صنايع سبك و مواد خام است.
مجري:كدام شركتهاي روسي در اين بازار حضور دارند؟
صفروف:بهتر از همه شركت “كارخانههاي متحد ماشينسازي” در اقتصاد ايران حضور پيدا كرده است. اين شركت از طريق سازمان “اتمستروياكسپروت” بزرگترين تأمين كننده تجهيزات براي نيروگاه اتمي بوشهر است. البته ما ضمن تشريح تبادلات بازرگاني همكاري نظامي-فني را به حساب نياورديم كه اين بخش جداگانه و مهم همكاري است. در زمان اخير شركت “لوكويل” نسبتاً فعال شده است. براي مثال، اين شركت در سال جاري به ايران 1 ميليون تن نفت خام فروخته است. شركتهاي يوكوس، تاتنفت و شركتهاي متعدد ديگر نيز فعال شدهاند.
مجري: چرا ايران نفت روسي را ميخرد؟
صفروف: در قسمت شمالي ايران منابع انرژتيك وجود ندارد. آنها حتي نيروي برق را گاهي از ارمنستان ميخرند. به جاي انتقال فرآوردههاي نفتي از جنوب به شمال، باصرفهتر است كه اين مواد از كشورهاي ساحلي خزر خريده شود و در خليج فارس به آنها همان مقدار نفت فروخته شود كه آنها ميخواهند به بازار جهاني ببرند. به همين دليل لوكويل از طريق بنادر ايران 1 ميليون تن نفت در بازار جهاني ميفروشد. اين روش براي ايران و روسيه باصرفهتر است.
مجري: آيا ميتوان گفت كه روسيه از خسارات خود در عراق درس عبرت گرفته و اكنون سياست خود را نسبت به ايران به گونه ديگري تنظيم ميكند؟
صفروف: اين درس فراموش نشدني است. اگر يادتان باشد، ائتلاف انگليسي-آمريكايي قبل از تهاجم به عراق اعلام كرده بود كه منافع روسيه در عراق هرچه بيشتر رعايت خواهد شد. و حالا معلوم ميشود كه رياست عراق تعهد ندارد قراردادهايي را كه با شركتهاي روسي امضا شده بودند، رعايت كند. ولي روسيه درزمان خود به خاطر همان ضمانتها مواضع خود را در قبال تهاجم به عراق ملايمتر كرده بود. بنا بر اين، اكنون همه ضمانتهايي كه منافع روسيه در ايران حفظ شود، هيچ معني ندارد و در آينده نيز نخواهد داشت.
مجري: احتمالاً، موضوع اصلي همكاري بين دو كشور، پروژه اتمي است كه پيرامون آن بحث زيادي شده است. سرگي نيكلايويچ ميپرسد: “ارزيابي شما از بيانيه پوتين مبني بر اينكه اگر ايران بازرسان ماگاته را راه ندهد، روسيه تحويلات به ايران را قطع خواهد كرد”، چيست؟
خلوپكوف: به نظر من، منظور از اين بيانيه چنين بود. روسيه به عنوان شرط تحويل سوخت هستهاي به ايران بر امضاي پروتكل اعاده سوخت مصرف شده هستهاي به روسيه توسط ايران تأكيد ميكند. روسيه در حال حاضر مواضع خود را شدت بخشيده و شرط دوم را مطرح كرده است كه تا زماني كه ايران پروتكل مكمل با ماگاته را امضا نكند (اين پروتكل درباره تشديد ضمانتها براي برنامه هستهاي ايران از سوي ماگاته است)، روسيه به نيروگاه بوشهر سوخت نخواهد داد. ولي من فكر ميكنم كه روسيه ساخت نيروگاه بوشهر را متوقف نخواهد كرد. ساخت اين نيروگاه ادامه خواهد يافت. مسأله ديگري است كه تحويل سوخت هستهاي و راهاندازي نيروگاه اتمي به امضاي پروتكل مكمل ايران با ماگاته وابسته خواهد شد. به عقيده من، امضاي اين پروتكل فقط مسأله زمان است و ايران در آينده نزديك اين پروتكل را حتماً امضا خواهد كرد.
مجري: ايالات متحده بر قطع اين پروژه تأكيد ميكند. اما تا كنون سرمايهگذاريهاي زيادي به عمل آمده و انتظار سود بالايي ميرود.
خلوپكوف: اين قرارداد براي روسيه بسيار سودآور است. بهاي آن بيش از 1 ميليارد دلار است؛ بيش از 300 كارخانه روسي و حدود 20 هزار متخصص روس در آن شركت ميكنند. كمي بيش از 1 هزار نفر در ايران كار ميكنند و بقيه در روسيه هستند. فنآوريهاي بالا در كار است و لذا متخصصين زبده روس روي اين پروژه كار ميكنند. اين پروژه كه در سال 1995 به وجود آمد، تا اندازه زيادي باعث حمايت از متخصصين هستهاي روسيه شد كه موفق به استفاده از دانش خود براي اجراي اين پروژه و كسب دستمزد شايستهاي شدند.
مجري: ابعاد كيفي و كمي اين سازه را با چه چيزي ميتوان مقايسه كرد؟
خلوپكوف: مشكل بتوان آن را به چيزي تشبيه كرد چرا كه ساخت نيروگاه اتمي يكي از سودآورترين انواع تجارت است. چشمانداز برنامه هستهاي صلحجويانه ايران به قدري گسترده است كه روسيه بدون شك به گسترش همكاري با ايران در زمينه ساخت نيروگاه اتمي علاقهمند است. طبق برنامه فعلي قرار است تا سال 2021 شش بلوك انرژتيك ديگر به بهاي كلي 8-6 ميليارد دلار ساخته شوند. روسيه طبيعتاً به شركت در اين پروژهها علاقهمند است. چند كشور اروپايي هم علاقه از خود نشان ميدهند. بايد افزود كه از نيروگاه اتمي كه روسيه ميسازد نميتوان براي ساخت سلاحهاي هستهاي استفاده كرد.
مجري: آيا اين اظهارات قطعي كارشناسي است كه از اين فنآوريها نميتوان استفاده نظامي كرد؟ پس چرا ايالات متحده ادعا ميكند كه چنين امكاني وجود دارد؟
خلوپكوف: واقعيت اثبات شدهاي است كه از نيروگاه اتمي كه روسيه ميسازد، نميتوان براي ايجاد سلاحهاي هستهاي استفاده كرد. نظر كارشناسان آمريكايي هم يكسان نيست: گروههايي از كارشناسان موافقاند كه نيروگاه در ايران مشكلي ايجاد نميكند و اينكه واحدهاي ديگري مسأله ايجاد ميكنند كه حساستر بوده و ممكن است از آنها استفاده هم صلحجويانه و هم نظامي بشودادعاي ديگري است. روسيه به كارخانه نطنز ربطي ندارد ولي اين معما كه فنآوريهاي مذكور از كجا وارد ايران شدند، وجود دارد. به نظر من، ايران نميتوانست به تنهايي اين تكنولوژي را اختراع كرده و چنين كارخانهاي را بسازد.
مجري: اشاره كرديد كه متخصصين روس ادعا ميكنند كه با استفاده از نيروگاه اتمي بوشهر نميتوان سلاح هستهاي ساخت ولي كارشناسان آمريكايي اتفاق نظر ندارند. علت اين وضع چيست؟
صفروف: مهمترين استدلال مؤثر كارشناسان اين است كه رآكتوري كه به بوشهر تحويل داده ميشود، بر مبناي آب سبك كار خواهد كرد كه طبق تكنولوژي، در اين رآكتور نميتوان پلوتونيم، محتواي اصلي براي ساخت سلاحهاي هستهاي را به دست آورد. نگراني آمريكائيها همچنين از آن است كه ايران با ايجاد تأسيسات مبتني بر فنآوريهاي بالايي چون نيروگاه اتمي، به ايجاد برخي عناصر سلاحهاي هستهاي نزديك شود. البته روسيه ضمانت داده است كه متخصصين روس طي 5 سال بعد از راهاندازي نيروگاه بوشهر آن را اداره كنند. بعد از آن نيز اگر روسيه كوچكترين شبههاي پيدا كند كه ايران از نيروگاه استفاده نامطلوبي ميكند، حق دارد بهرهبرداري از آن را متوقف كند.
مجري: البته اگر آنها در خاك خود اجازه اين كار را بدهند.
صفروف: ايران راه ديگري ندارد. شما پرسيديد ابعاد اين قرارداد را با چه چيزي ميتوان مقايسه كرد. يك چنين نيروگاهي برابر حدود 3 زيردريايي اتمي مدرن يا قريب به 60 هواپيماي جنگي فوق العاده مدرن است. ولي مهمتر از همه اين است كه اين پروژه بدون اغراق صنايع هستهاي روسيه را نجات داد. اين پروژه هزاران متخصص روس، صدها دفتر علمي-فني و كارخانه را نجات داده است. در حقيقت امر، ما بايد از اين كشور سپاسگزاري كنيم كه در زمان بسيار دشوار براي ما به اين پروژه بحثانگيز تن داده و سفارش خود را به روسيه داد.
مجري: فكر ميكنم كه ايران در اين زمينه منفعت خود را هم داشت. تا آنجا كه من اظهارات شما را در زمينه ممكن يا غيرممكن بودن ساخت سلاحهاي هستهاي فهميدهام،اگر روسيه به نحوي از انحا به طراحي فنآوريهاي پيشرفته در ايران كمك ميكند كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم ميتوانند به ايجاد سلاحهاي هستهاي در ايران منجر شوند. پس ايالات متحده در نهايت امر حق دارد؟
خلوپكوف: من با شما موافق نيستم. فنآوريها و سوختي كه در نيروگاه مورد استفاده قرار ميگيرد، اورانيم كمتر غني شده ميباشد. در روسيه دهها هزار دانشجو با چنين موادي كار ميكنند. از اين مواد نميتوان سلاح هستهاي ساخت. در رابطه با استدلالات ايالات متحده كه چرا به عقيده آنها از اين نيروگاه اتمي ميتوان براي ساخت اسلحه استفاده كرد، آنها معمولاً مثالي از تجربه خود ميزنند. آنها در سال 1962 دستگاه انفجاري هستهاي را آزمايش كردند كه از پلوتونيم رآكتور انرژتيك ساخته شد. آنها دوست دارند اين مثال را تكرار كنند ولي به چند نكته اشاره نميكنند. اولاً، آن رآكتور، رآكتور آب سبك نبود بلكه رآكتوري از نوع ديگر بود و لذا در آن پلوتونيمي با كيفيت بالاتر و مناسب براي ساخت سلاح هستهاي به دست ميآمد. نكته دوم اينكه هر موقعي كه سوخت به بوشهر رسانده شود، اين سوخت هدف ضمانتها از سوي ماگاته قرار خواهد گرفت. ايالات متحده كه در سال 1962 مهمات هستهاي خود را ايجاد كرده و مورد آزمايش قرار داده بود، چنين ضمانتهاي را نداشت. آن مهمات طي مدت 20 سال ساخته شد ولي ايران از چنين فرصت زماني برخوردار نيست: بازرسيهاي ماگاته مرتباً برگزار ميشود و آنها طي 20 سال نميتوانند سوخت بارگيري و تخليه كنند. و بالاخره بايد خاطرنشان كرد كه ايالات متحده قبل از انجام آزمايش موفقيتآميز دستگاه انفجاري هستهاي ساخته شده از پلوتونيم انرژتيك در سال 1962، 61 آزمايش ناموفق انجام داده بود. شكي نيست كه ايران از اين تعداد آزمايشات برخوردار نخواهد شد. به نظر من، مراتب فوق نشان ميدهد كه ساخت سلاح هستهاي از پلوتونيمي كه در رآكتورهاي انرژتيك آب سبك توليد خواهد شد، ميسر نيست. فكر ميكنم در اينجا نه تنها كارشناسان روس بلكه بخش اعظم كارشناسان آمريكايي و به خصوص فيزيكدانان هستهاي كه از فيزيك هستهاي حداقل برداشت اوليه داشته باشند، با من موافقت خواهند كرد.
مجري: نميدانم آلكسي[يك شنونده] از فيزيك هستهاي چه برداشتي دارد ولي او مدعي است كه “كاملاً روشن است كه ايران ميخواهد بمب هستهاي خود را بسازد”.
خلوپكوف: به نظر من، فعلاً زود است كه در اين مورد صحبت كنيم. چيزي به اثبات نرسيده است. از سوي ديگر، ميتوانم بگويم كه در زمان اخير نگرانيهايي ايجاد شده است كه در ايران تحقيقاتي در زمينه فيزيك هستهاي انجام ميگيرد كه ممكن است براي ايجاد سلاحهاي هستهاي هم به كار گرفته شود. ولي يك بار ديگر تأكيد ميكنم كه در حال حاضر هيچ ثبوت اينكه ايران از تعهدات خود در چارچوب پيمان عدم اشاعه سلاحهاي هستهاي تخلف كرده است، در دست نيست. بهتر است بگويم كه يك نوع نگراني وجود دارد؛ روسيه از ايران يك سري سئوالات دارد كه اميدوارم كه ما بزودي، قبل از جلسه شوراي مديران ماگاته كه قرار است در 16 جون تشكيل شود و عمدتاً به مسأله ايران بپردازد، جواب اين سئوالات دريافت كنيم.
صفروف: سئوال شنونده شما به نام آلكسي جواب نميخواهد چرا كه همينطور ميتوان درباره كشورهايي صحبت كرد كه اگر آنها چيزي بسازند، حتماً تمايلاتي هم دارند! در واقع، بايد اظهارات رهبران ايران را درباره اينكه چه برنامههايي در زمينه انرژي اتمي و فنآوريهاي هستهاي دارند، در نظر گرفت. چندي پيش رئيس جمهور خاتمي اظهار داشت كه ايران قصد ندارد در زمينه اتم غيرصلحجويانه بر فنآوريهاي هستهاي مسلط باشد. وي از طرف دولت يك بار ديگر تأكيد كرد كه ايران براي ساخت سلاحهاي كشتار جمعي تلاش نميكند و بيش از آن، پيشنهاد ميكند كه تمام منطقه خاور نزديك و ميانه به عنوان منطقه عاري از سلاحهاي هستهاي اعلام شود. اين ابتكار عمل به وسيله اقدامات مشخص پشتيباني ميشود. ايران اخيراً اعلام كرد كه “اگر شما به برنامه انرژتيك هستهاي ما اعتماد نميكنيد، ما از ايالات متحده و كشورهاي ديگر دعوت ميكنيم كه در كنار روسيه در پروژههاي انرژي هستهاي ايران شركت كنند”. دوم اينكه ايران عضو ماگاته است و هر 3 ماهي يك بار اين كشور مورد بازرسيهاي موشكافانه بازرسان ماگاته قرار ميگيرد. اگر كوچكترين شبهاتي در مورد برنامه هستهاي ايران وجود داشتند، آنها نسبت به اين موضوع بيتوجهي نميكردند.
مجري: استدلالات قابل فهم است. ولي چرا آمريكاييها بايد باورنمي كنند كه تمايلات ايران به طرحهاي هستهاي صلحجويانه ختم مي شود و اين كشور جلوترنمي رود؟
صفروف: كاملاً مشخص است كه ايران همانند هر كشور ديگري بايد به امنيت خود بپردازد. در ذهن خود اين تصوير را مجسم كنيم كه ايران كجا و در نزديكي كدام كشورها واقع شده است و اين كشورها نسبت به ايران چه سياستي را دنبال ميكنند. ايران در عمل توسط كشورهايي محاصره شده است كه به هيچ وجه دوست صادق ايران نيستند. برخي از آنها از ايران ادعاهاي سرزميني هم دارند. تركيه، عضو ناتو و رقيب و حريف جدي ايران هم نزديك است. در عربستان سعودي نيروهاي 10 هزار نفري آمريكا مستقر شده و مرتباً امنيت ايران را تهديد ميكنند. كشورهاي همسايه عراق و پاكستان را هم نميتوان دوست ايران خواند. تازه پاكستان صاحب سلاح هستهاي است. كمي دورتر اسرائيل، حريف راهبردي ايران واقع شده است كه ايران را مرتباً تهديد ميكند. در خليج فارس ناوگان نظامي پنجم ايالات متحده مستقر شده است كه مرتباً بيدليل هر كشتي بازرگاني ايران را به بهانه بازرسي متوقف ميكند. افغانستان ناآرام و امارات متحده عربي، كشوري تاريكانديش و غيرقابل پيشبيني هم نزديك هستند.
مجري: بنا بر اين، اين كشور در نهايت امر صاحب سلاحهاي هستهاي خواهد شد.
صفروف: شايان ذكر است كه اسرائيل سر هر فرصتي تهديد ميكند كه اگر پروژه بوشهر ساخته و راهاندازي شود، از سلاح هستهاي استفاده مي كند. و حالا وضعيتي را تصور كنيد كه يك كشور ميلياردها دلار خرج ميكند و براي خود يك پروژه صلحجويانه ميسازد ولي كشور همسايه ديگر مرتباً اعلام ميكند كه اين پروژه را به محض راهاندازي نابود مي كند. ايران در محاصره اين تهديدات دائمي قرار دارد. گاهي از آرامش و خردمندي اين ملت شگفتزده ميشوم كه با اين وجود اعلام ميكند كه قصد ندارد براي دفاع از خود صاحب سلاحهاي هستهاي شود.
مجري: وقت رأيگيري با ارتباط متقابل فرا رسيده است. سئوال ما اين است كه آيا شما شنوندگان به احتمال وقوع جنگ هستهاي در جهان معاصر اعتقاد داريد؟ جهان غرب احتمالاً نميتواند ايران را به عنوان يك دولت تا آخر درك كند و آنچه كه در اين كشور صورت ميگيرد، موجب شبهات جدي آمريكاييها ميشود. آنها از حمايت از تروريستها و اينكه دير يا زور اقدامات قهري ميتواند به كار گرفته شود، ادعا ميكنند. نظام سياسي ايران معاصر چگونه است؟
صفروف: همه اطلاع دارند كه اوضاع جاري ايران ساده نيست. در اين كشور روندهاي سياسي جريان دارند كه مختص هر جامعه سالمي هستند. رويارويي شاخههاي قدرت، احزاب و گروههاي سياسي و فريادهاي گوشخراش اپوزيسيون، وضعيت عادي هر كشوري با نظام دمكراتيك است. ايالات متحده نظام سياسي ايران را به اين دليل نميپسندد كه اين نظام به نظام آمريكايي شبيه نيست و بر اساس الگوي آمريكايي ساخته نشده است. ايران كشور نسبتاً مستقلي است كه سياست مستقلانه خود را دنبال ميكند. امام خميني از همان آغاز تشكيل دولت اسلامي خط “نه شرقي، نه غربي” را اعلام كرده بود. يعني نه آمريكا و نه اتحاد شوروي؛ اين كشور راه مستقل خود را انتخاب ميكند.
مجري: انقلاب اسلامي در سال 1979 به وقوع پيوست. آيا آنچه را كه امروز صورت ميگيرد، ميتوان روند بازسازي و اصلاحات دانست؟
مجري: حدود 500 نفر به ما تلفن كردند كه 64% از اين تعداد پاسخ دادند كه جنگ هستهاي امكانپذير است. شنوندگان هنوز از امكان ساخت سلاحهاي هستهاي در ايران سئوال ميكنند و نيز ميپرسند كه چرا روسيه و آمريكا ميتوانند سلاحهاي هستهاي داشته باشند و ايران نميتواند. واقعاً چرا؟
خلوپكوف: مطابق با پيمان عدم اشاعه سلاحهاي هستهاي كه در سال 1970 رسميت يافت، از نظر حقوق 5 كشور ايالات متحده، روسيه، بريتانيا، فرانسه و چين به عنوان قدرتهاي هستهاي شناخته شدهاند. ساير كشورهايي كه اين پيمان را امضا كردند، خود را غيرهستهاي شناخته و متعهد شدند سلاح هستهاي نسازند. اين برخورد تا حدودي تبعيضي به لحاظ حقوقي تثبيت شده و نميتوان با آن كاري كرد. ايران مطابق با اين پيمان متعهد شد سلاحهاي هستهاي را كسب نكند و نسازد. ولي در پاسخ به سئوال درباره اينكه آيا سلاح هستهاي ميتواند در ايران ساخته شود، طبق برآوردهاي مركزي كه من در آنجا كار ميكنم، در بدترين صورت (يعني اينكه ايران به خاطر فشار آمريكايي همانند كره شمالي منزوي شود)، بعيد نيست كه اين كشور تا سال 2006 سلاحهاي هستهاي بسازد. به نظر من، ايران بايد گامي به پيش برداشته و شفافيت برنامههاي هستهاي خود را به نمايش بگذارد. تنها با امضاي پروتكل مكمل و راه دادن بازرسان ماگاته به همه تأسيساتي كه آنها بخواهند ببينند و مورد بازرسي قرار دهند، ميتوان اين كار را كرد. در غير اين صورت (همانطور كه رهبران روسيه در زمان اخير اعلام كردند) در روسيه نگرانيهاي جدي نسبت به تحولات واقعي در زمينه هستهاي ايران حفظ خواهد شد.
صفروف: آمريكايي ضمن عدم اعتماد به ماگاته، اين سازمان را بياعتبار ميكنند ولي اين تنها سازماني است كه با صلاحيت تمام امكانات ساخت سلاحهاي كشتار جمعي را مطالعه ميكند. ايران عضو ماگاته است و بازرسيهاي نظارتي در ايران مرتباً صورت ميگيرند. تا آنجا كه من اطلاع دارم، از ايران هيچ ايرادي نگرفته اند. ولي اينكه چرا ايالات متحده به ماگاته اعتماد نميكند، سئوال بزرگي است. فكر ميكنم كه همه ادعاهاي ايالات متحده مبناي سياسي و بيش از آن، اقتصادي دارد. شما ميدانيد كه ادعاي اصلي ايالات متحده از ايران اين است كه گويا ايران از سازمانهاي تروريستي بينالمللي حمايت ميكند و اينكه در ايران حقوق و آزاديهاي انسان نقض ميشود. همچنين ادعا ميشود كه ايران به هر وسيله ممكن ميخواهد به فنآوريهاي هستهاي دسترسي پيدا كند. در نهايت امر، ايران در سطح شايسته از روند صلح خاور ميانه حمايت نميكند. ولي اين مسايل را ميتوان به گونههاي مختلف تعبير كرد. اولاً، برخورد ايران با سازمانهاي تروريستي نسبتاً مشخص است…
مجري: ببخشيد ولي سئوال در باره تمايلات آمريكاييها مهم است چرا كه استدلالات ايران و روسيه كمابيش روشن است.
صفروف: آمريكاييها براي خود تصميم گرفتهاند در هر صورت حكومت ايران را عوض كنند. حكومت كنوني ايران در هر حال باب طبع ايالات متحده نيست. اولاً، اين نفوذ مستقيم در عراق است چرا كه آنجا اكثريت شيعه وجود دارد. ثانياً، چهره ايجاد دولت استاندارد اسلامي كه ايالات متحده بدان متمايل است، در صورت حل نشدن مسأله عراق به هم خواهد خورد. ولي بدون حل مسأله ايران، مسأله عراق نيز هيچ وقت به صورت قاطع حل نخواهد شد. ايران در هر حال در عراق نفوذ تعيين كنندهاي خواهد داشت. آنها (آمريكاييها) ميخواهند رژيم كنوني حاكم بر ايران را عوض كنند، نمايندگان مخالفان را به قدرت برسانند. كنگره و پنتاگون به تلاشهاي مشترك دست ميزنند تا فشار بر ايران را افزايش دهند تا شايد با استفاده از عوامل مختلف كار را به جايي بكشانند كه اين دولت بدون مداخله مستقيم خارجي از هم بپاشد.
مجري: اگر ايالات متحده براي خود تصميمي گرفته است، روسيه چه شانسي دارد كه از منافع خود در ايران دفاع كند؟
خلوپكوف: ايالات متحده تصميم گرفته و قصد دارد رژيم نه تنها ايران را عوض كند،بلكه رسماً اعلام شده است كه تعويض همه رژيمهاي نامطلوب جوابگوي منافع آمريكاست. در اين رابطه نبايد ايران را جدا در نظر گرفت بلكه بايد اين كشور را در چارچوب يك زنجيره، يك راهبرد پيگيرانه ويكجانبه بررسي كرد. ايالات متحده در اين زمينه برنامههايي دارد. فكر ميكنم برنامههاي مشخص عمليات عليه ايران فعلاً وجود ندارد. تكرار ميكنم: به نظر من ايالات متحده ظرف 2-1 سال آينده تصميم بر آغاز عمليات جنگي عليه ايران نخواهد گرفت.
مجري: شانس روسيه براي حفظ وتداوم ميلياردهادرآمد خود چه ميشود؟
خلوپكوف: من اين شانس را بالا ميدانم. اين شانس نه تنها براي حفظ بلكه گسترش همكاري با ايران از جمله در زمينه ساخت نيروگاههاي اتمي صلحجويانه است. براي روسيه بسيار مهم است كه روابط مشاركت و حسن همجواري با ايران را حفظ كند چرا كه اين كشور در جهان اسلام نفوذ زيادي دارد. ايران در قبال برخي مسايل و از جمله مسأله تاجيكستان، قرهباغ، و افغانستان مواضع سازندهاي اتخاذ كرده بود. همكاري روسيه با ايران در چنين زمينهايي ادامه خواهد يافت و بدون شك سازنده و به نفع امنيت ملي روسيه خواهد بود.
صفروف: سئوال اصلي اين است كه روسيه در ايران چه منافعي دارد و چطور ميتواند اين منافع را در گزينههاي مختلف توسعه اوضاع حفظ كند. فكر ميكنم كه اگر فشار جدي و حتي راه حل نظامي عملي شود و روسيه به اقداماتي متناسب با اين مداخله در امور داخلي ايران دست نزند، روسيه به معني واقعي كلمه همه چيز، نه ميليارد دلار بلكه صدها ميليارد دلار را از دست خواهد داد.
مجري: منظورتان اقدامات متناسب سياسي ولي نه مانند اقدامات در رابطه با عراق است؟
صفروف: ما در زمينه عراق همه چيز را از دست دادهايم. اگر ايران را از دست بدهيم، فرداي آن روز آسياي مركزي هم از دستمان خواهد رفت و ما رودرروي ايالات متحده تنهاباقي خواهيم ماند.
|
نظر شما