۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۴:۰۲

حجت‌الاسلام احمد رهدار؛

روشنفکران نتوانستند «قیام گوهرشاد» را مصادره کنند

روشنفکران نتوانستند «قیام گوهرشاد» را مصادره کنند

عضو هیات علمی پژوهشگاه علم انسانی با اشاره به ماهیت نهضت‌های سده اخیر، قیام گوهرشاد را از این جهت متمایز می داند که یک مسأله صددرصد دینی است.

مجله مهر: قیام گوهرشاد از جمله برگ‌های تاریخ معاصر ایران است که باوجود اهمیت ویژه آن در شناخت جامعه ایرانی و تحولات آن در سده اخیر، ناشناخته مانده است. به همین منظور در گفت‌وگو با دکتر احمد رهدار، استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بررسی و بازخوانی آن پرداخته‌ایم. وی تاکنون دهها کتاب در حوزه‌های مختلف پژوهشی و تاریخی نوشته است.

جایگاه قیام گوهرشاد در تحولات سیاسی-اجتماعی تاریخ معاصر کجاست؟ همین‌قدر حاشیه‌ای است که ما به‌لحاظ رسانه‌ای به آن پرداخته‌ایم یا می‌توان آن را یک نقطه عطف دانست؟

قیام گوهرشاد از این حیث از نهضت‌های سده اخیر متمایز است که مسأله‌اش یک مسأله صددرصد دینی است. مثل برخی نهضت‌های دیگر که حیث دینی هم دارند، نیست؛ مثلاً نهضت نفت یک نهضتی است که می‌تواند حیث دینی هم داشته باشد اما واقع تاریخی‌اش این است که ایدئولوژی نهضت نفت ناسیونالیسم قرار گرفت یا نهضت مشروطه حیث دینی هم دارد ولی اساساً این‌گونه نیست که جهات و خاستگاه‌های سیاسی و غیره نداشته باشد. نهضت گوهرشاد به لحاظ مسأله‌ای، بی‌شک درباره یکی از مسائل قطعی دین است، یعنی حیا و عفت عمومی.

البته مسأله قانون کشف حجاب ۶ماه بعد از واقعه گوهرشاد واقع می‌شود و کشتار مسجد گوهرشاد ظاهراً به خاطر اعتراض به تغییر لباس است. فرق نمی‌کند. مسأله پوشش و حیا و عفت اجتماعی است. آغاز این موضوع از ۱۳۰۷ است. لکن ۱۳۰۷ در سطح مدیران ارشد و وزراست و اجباری هم نیست. در مورد خانم‌ها مسأله کشف بود و در مورد آقایان، کلاه پهلوی و لگنی و این مسائل است. این‌ها دو روی یک سکه‌اند. ضمن اینکه قرائت رهبران نهضت گوهرشاد هم از این قضیه، مسأله حیا و عفت عمومی و اتفاقاً مسأله کشف حجاب است. به خاطر اینکه رضا پهلوی دستور داده آقایان کلاه لگنی بگذارند که لازم نیست آن همه آدم بکشند.

یعنی برداشت رهبران نهضت این بود که گام بعدی خیلی زود به پوشش خانم‌ها می‌رسد؟

نه، گام خانم‌ها را از قبل طرح کرده بود. از ۱۳۰۷ طرح کرده بود. مسأله بر سر اجباری‌کردنش بود. مسأله طرح و در اماکن عمومی اجرا شده بود. از حدود هفت سال قبل داشت اجرا می‌شد. تقریباً تمام مسوولان ارشد دولت رضاشاهی از ۱۳۰۷ به صورت غیررسمی اجبار شده بودند و همین اتفاق رخ داده بود. این‌ها قطعات یک پازل واحد هستند و نمی‌شود آن‌ها را از یکدیگر جدا کرد. اگر مسأله فقط به تغییر لباس مردان محدود و منحصر بود، محال بود که به خاطر این مسأله، مقاومتی با این شدت از جانب مردان صورت بگیرد. و لازم هم نبود که رضاخان برای مسأله تغییر لباس، تن به این جنایت بدهد. این‌ها نشان می‌دهد مسأله یک پیوست و آن روی سکه داشت که کشف حجاب بود و حیا و عفت عمومی را به ضمیمه تغییر لباس در مردان، نشانه می‌رفت. این پیوست، باعث می‌شود رضاشاه تن به این ریسک بدهد و آن جنایت تاریخی را انجام بدهد. در هر صورت، نظر من این است که مسأله قیام گوهرشاد چون یک مسأله کاملاً دینی است، غنا و استعداد مسائل دینی، این ظرفیت را به آن می‌دهد که تبدیل به یک نقطه عطف در تاریخ معاصر ایران شود. قیام گوهرشاد یک قیام قطعاً دینی و مقدس است. برای قیام مقدس، توجیه دینی داریم که می‌شود جان داد.

البته در نهضت‌های دیگر هم مسأله جان‌دادن مطرح بوده است.

بله، ولی گوهرشاد خاصیت متفاوتی دارد که تاکنون هم با گذشت قریب یک قرن از ماجرا هنوز کسی در دینی بودن این نهضت تردید نکرده است. نکته دوم این است که نهضت گوهرشاد مثل برخی دیگر از نهضت‌ها مانند نفت، مشروطه و نهضت امام (ره) که حیث دینی هم دارند، هیچ داعیه‌ای در مقیاس رهبری از جانب کسی غیر از عالمان دینی پیدا نکرده است، یعنی حتی در این تاریخ‌نگاری‌های روشنفکری -که کم هم پررو نیستند و خیلی از چیزهایی را که هیچ ربطی به آن‌ها هم ندارد یا یک ربط خیلی حداقلی دارد، استعداد دارند که آن را به نفع خودشان مصادره کنند- کسی همچون هوسی نکرده تا نهضت گوهرشاد را به نفع خودش مصادره کند. به این معنا که فرض کنید چهار تا کت و شلواری را هم وسط بیاورد و بگوید که بله، ما بودیم! شما می‌بینید که در تاریخ‌نگاری روشنفکری درباره نهضت مشروطه به‌صورت نگاه حداکثری -اگر نگویم نگاه انحصاری- و حتی در تاریخ نگاری‌های غیرروشنفکری از مشروطه، جایگاه سرداران در کنار جایگاه علما پررنگ است. در نهضت نفت هر چه شما کتاب و مقاله می‌نویسی و اسناد رو می‌کنی که لایه دینی قضیه مثل مرحوم آسیدمحمد تقی خوانساری و بعد، مراجع ثلاث آن موقع و سپس، حضرت آیت‌الله کاشانی سهم بسیار جدی و بسزایی در مسأله داشته‌اند و این موضوع حتی تا لایه اجتماعی‌تر دینی یعنی فدائیان اسلام هم پیش رفته است، ولی باز می‌بینید که در تاریخ‌نگاری روشنفکری، محور و قطب نهضت نفت، مصدق است. در نهضت امام؟ رح؟ هر چند جریان روشنفکری موفق نشده است که به صورت حداکثری و غالب، نقش خودش را در مقیاس رهبری نهضت ۵۷ بقبولاند اما در عین حال با پررویی چنین ادعاهایی کرده‌اند! ادعاهای نهضت آزادی در این زمینه، ادعای این بود که معلم شهید این انقلاب، شریعتی است؛ مثلاً این عنوان فرضاً به شهید مطهری داده نشده، یا به شهید بهشتی داده نشده اما به آقای شریعتی داده شده است.

این مصادره نشدن از سوی تاریخ‌نگاری روشنفکری پس از امتیازات قیام گوهرشاد است.

می‌توان این‌طور گفت. ببینید به‌رغم اینکه از نظر ما نهضت‌های نفت، مشروطه و نهضت امام (ره) همه موجه، معقول و اتفاقاً دارای حیث دینی هستند، جریان روشنفکری به‌دلیل اینکه از یک جایی از هریک از این نهضت‌ها به لحاظ تاریخی ورودی پیدا کرده است، بعداً حتی ادعای رهبری آن‌ها را طرح کرده است؛ اما همین جریان روشنفکری در خصوص مسجد گوهرشاد حتی تا به امروز هم سهم‌خواهی نکرده است. این نشان می‌دهد این نهضت علاوه بر اینکه مسأله‌اش یک مسأله کاملاً دینی است، رهبری آن هم به‌صورت متقن، بدون شک یک رهبری دینی است. خب البته در تقریر این رهبری دینی، شناخت عمیقی وجود ندارد؛ مثلاً افکار عمومی، مرحوم آقای بهلول را خیلی بیشتر از حاج آقا حسین قمی یا مرحوم آسیدیونس اردبیلی، مرجع تقلید وقت دیگر می‌شناسند. حال اینکه وقتی من می‌گویم رهبری دینی نهضت، منظور من یک سطح دینی مرجعیت و مدل مرحوم حاج آقا حسین قمی و مرحوم آسیدیونس اردبیلی و این‌هاست که از قضا رضاشاه هم نقش کلیدی این دو بزرگوار را در نهضت تشخیص داد و آن‌ها را تبعید کرد.

واقع شدن واقعه در بطن حرم مطهر رضوی چقدر در این بازروایت تاریخی آن تأثیر داشته است؟

خب ما می‌دانیم که نهضت گوهرشاد به‌دلیل اینکه مسجد گوهرشاد در وسط حرم مطهر علی ابن موسی‌الرضا (ع) واقع شده است، به نوعی از حرم مطهر رضوی شکل می‌گیرد. تراکم بار دینی حرم علاوه بر مسجد بودن گوهرشاد، حتماً حیث دینی بودن و تقدس آن را مضاعف کرده است. یعنی شاید اگر این نهضت با تمام مختصات آن در یک مسجد معمولی دیگر در خارج از حرم مطهر رخ داده بود، این‌قدر بازتاب و تأثیر تاریخی نداشت و وجه خباثت دستگاه رضاشاهی این‌قدر که الان روشن است، روشن نبود. کانه در جریان مسأله قیام گوهرشاد، سه جسارت صورت گرفته است. اول به ساحت عفاف و حجاب، دوم به ساحت مسجد و سوم به ساحت علی ابن موسی‌الرضا (ع) ویژگی دیگری که نهضت گوهرشاد را مناسب نقطه عطف بودن در تاریخ معاصر ایران می‌کند، این است که مسأله‌ای که محور این قیام و نهضت بود، پرونده و ماهیتش در آنجا چه به نفع رضاشاه، چه به نفع مخالفان او بسته نشد. واقعیت این است که ما هنوز با مسأله‌ای به نام حجاب و عفت عمومی در سطح جامعه‌مان درگیر هستیم، بازخوانی قیام گوهرشاد و تقریرهای تحلیلی-نظری از آن از این اهمیت برخوردار است که می‌تواند سرمایه‌ای برای حل همان معضل باشد که اکنون هم ما در سطح جامعه با آن مواجه هستیم؛ یعنی مسأله گوهرشاد مسأله‌ای نیست که تبدیل به تاریخ ما شده باشد. مسأله‌ای از جنس فرهنگ ماست، یعنی در زندگی ما ساری و جاری است. فرضاً نهضت مشروطه با تمام اهمیت و عظمتش مسأله‌اش اکنون مسأله ما نیست؛ مسأله نهضت تنباکو الان مسأله ما نیست، اما مسأله نهضت گوهرشاد همین اینک مسأله ماست و مسأله فردا و فرداهای ما هم خواهد بود.

منبع: صبح‌نو

کد خبر 4665265

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha