خبرگزاری مهر، گروه استانها – بهنام عبداللهی: نباید صحبت درباره زلزله را به تاریخ خاصی از سال یا به وقوع اتفاقی موکول کرد. زلزله، زمان نشناسترین پدیده طبیعی است که هربار میآید، میریزد، نابود میکند، میرود، برمیگردد و باز غافلگیرمان میکند.
زمینلرزه در کتابهای تاریخ، جغرافیا و حتی ادبیات ما ریشه کرده است؛ نمیتوانیم نادیدهاش بگیریم. زلزله تقریباً هرسال خاطراتی تلخ و اخباری ناگوار را بر روی چندین میلیوننفر از هموطنانمان آوار میکند.
دکتر امیر ساعدی داریان، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و استاد رشته سازه و زلزله میگوید ما زورمان نمیرسد که با زلزله بجنگیم؛ باید با آن کنار بیاییم.
منظور او از کنار آمدن، زندگی در ساختمانهایی است که هنگام وقوع زلزله کمترین آسیب را به ساکنانش تحمیل کند. اما آرزوی زندگی همه مردم در چنین سازههایی، چه زمانی محقق خواهد شد؟
ساعدی داریان با حضور در دفتر خبرگزاری مهر آذربایجان شرقی، بیشتر درباره گسلهای فعال این استان و راهکارهای همزیستی با آنها صحبت کرد که البته مسئولان، بیشتر از مردم مخاطب صحبتهایش بودند. مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید.
*مهمترین نگرانی شما از وقوع زمین لرزه در کلانشهری همچون تبریز چیست؟
حتی در توسعهیافتهترین کشورهای دنیا، فاجعه اصلی بعد از وقوع زلزله رخ میدهد. آتشسوزی یکی از همان فاجعههاست که به دلیل وجود لولههای متعدد گاز شهری، آتشسوزی وسیعی در سطح شهر اتفاق میافتد و میتوان گفت خسارتی برابر با وقوع زلزله در اثر چنین اتفاقاتی به بار میآید.
*برای اینکه بعد از وقوع زلزله و در اثر آتشسوزی چنین تلفاتی را نداشته باشیم، چه میتوان کرد؟
در کشور ما تقریباً بیشتر لوازم منزل گازی هستند چراکه هزینه استفاده از برق گرانتر است. اما در بسیاری از کشورها از گاز برق تولید میکنند و تقریباً پای گاز را از خانههایشان کوتاه کردهاند. طبیعتاً اگر چنین اتفاقی در کشور ما هم بیفتد، نیمی از تلفات یک زمینلرزه جدی کاهش مییابد.
*شما معتقد هستید که باید با زمین لرزه کنار آمد. چگونه؟
علم عمران یا مهندسی سازه در دنیا پیشرفت قابل توجهی کرده است. نکته امیدوارکننده این است که سرعت پیشرفت علم عمران نسبت به علوم دیگر کمتر است و فاصله ما نیز به استانداردهای جهانی کم است.
*منظور شما این است که با تکیه بر علم عمران میتوان با زلزله کنار آمد؟
دقیقاً. یک چیز جالب به شما میگویم: انرژی یک بمب اتم، معادل یک زلزله ۶ ریشتری است. اما در کشور ما زلزلههایی ۷ ریشتری اتفاق میافتد و هر یک ریشتر، ۳۲ و نیم واحد انرژی حاصل از زمینلرزه را افزایش میدهد. پس باید به جای مقابله، همزیستی با حوادث طبیعی را یاد بگیریم.
اگر در سطح کلان به یک تفکر درست و نظام مدیریتی صحیح برسیم و بتوانیم ساخت و سازمان را اعتلا ببخشیم، میتوانیم کمترین خسارت را در هنگام وقوع زمینلرزه تجربه کنیم.
*در واقع این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند خانههایی مقاوم داشته باشند. فکر میکنید همه مردم به ضرورت این موضوع پی بردهاند؟
بهنظر من بیشتر مردم ضرورت این موضوع را درک کردهاند؛ اما بهخاطر مشکلات اقتصادی و کمبود مسکن، در هنگام خرید یک واحد مسکونی، به آخرین چیزی که فکر میکنند، میزان مقاومت آن است.
اما از طرفی دیگر وقتی بیشتر مردم میخواهند ملکی بخرند، سعی میکنند فردی به عنوان مشاور املاک بههمراه داشته باشند تا درمورد قیمت و مسائل مالی نظر کارشناسی بدهد. اما چند درصد از مردم هنگام خرید ساختمان، یک مهندس عمران به همراه میبرند تا درباره میزان مقاومت ساختمان و اصولیبودن سازه اطمینان حاصل کنند؟
*یعنی شما میگوئید واحدی که از نظر یک مهندس عمران استاندارد باشد، میتواند در هنگام وقوع زلزله جان صاحبش را از مرگ نجات دهد؟
بدترین ساختمان مهندسیساز، به احتمال بسیار زیاد توانایی این را دارد که جان ساکنش را حفظ کند. در زلزله کرمانشاه دیدیم که هرچند نمای ساختمانهای مسکن مهر و دیوارههای اطرافشان فرو ریخت، اما میزان مرگ در آن واحدها بسیار کمتر بود.
*شما چندبار درباره وقوع زلزله در شهرستان تسوج ابراز نگرانی کردهاید.
درست است. لرزهشناسی یک علم است و علم بر مبنای واقعیات کار میکند. اگر علم چیزی را عنوان میکند، درصد خطای آن را هم میگوید. پس وقتی از احتمال وقوع زلزله در یک منطقه صحبت میکنیم، بر مبنای علوم آماری و مهندسی دقیق سخن میگوئیم.
گسل تسوج یکی از گسلهای فعال منطقه است که در صورت وقوع زمینلرزه، ممکن است گسل تبریز و شبستر را هم تحتتأثیر قرار دهد. واقعیت این است که گسل تسوج مدتهاست فریاد میزند «من فعال شدهام» اما کسی به فریادش توجهی نمیکند.
ضعف بناها، گسیختگی روستاها، امکانات امدادی بسیار کم دست به دست هم میدهند تا تسوج به ورزقانی دیگر تبدیل شود. باید هوشیار باشیم.
متخصصان و افراد علمی نسبت به خطرات احتمالی هشدار میدهند اما این مسئولان هستند که باید جدی بگیرند و با اعمال برخی سیاستها و اتخاذ تصمیماتی جدی از وقوع فجایع پیشگیری کنند.
البته متأسفانه ما معمولاً عادت داریم بهجای سرمایهگذاری روی پیشگیری، هزینه بدهیم. در نظر بگیرید که در زلزله بم، کرمانشاه یا ورزقان چه میزان خسارت مادی و معنوی بر دولت و مردم تحمیل شد، با بخشی از همین هزینه میشد قبل از وقوع حادثه در قالب بهسازی لرزهای پیشگیری کرد.
*حالا که بیشتر سازههای ما بهویژه در کلانشهرها ناامن و غیراستاندارد هستند چه میزان از ساختمانها را میتوان بهسازی کرد؟
من با این حرف شما مخالفم که بیشتر سازههای ما ناامن هستند. بهنظر من ساختمانهایی که در ۱۵ سال اخیر ساخته شدهاند وضعیت نسبتاً خوبی دارند. نباید مردم را بترسانیم. همانطور که بیخیالی و کوچککردن یک موضوع مفسده میآورد، اغراق هم باعث سرخوردگی میشود.
حالا باید اولویت ما این باشد که ساختمانهای نسبتاً قدیمی را بهسازی و تجدید بنا کنیم و برخی ساختمانها که به هیچ وجه قابل احیا نیستند از جمله خانههای روستایی، باید تخریب شوند و با هزینهای معقول واحدهایی جدید احداث شود. همان کاری که هماکنون در کرمانشاه انجام میشود با این تفاوت که تعدادی از صاحبان آن خانهها دیگر در قید حیات نیستند. علاج واقعه قبل از وقوع باید کنیم.
نظر شما