خبرگزاری مهر- گروه استانها: چند سالی است با خشک شدن بستر تالاب بینالمللی هامون و رودخانه هیرمند، زندگی مردم سیستان هم مختل شده است و بحرانهای زیستمحیطی در این منطقه ارمغانی جز تثبیت فقر و بیکاری برای مردم مظلوم و سختکوش سیستان نداشته است.
از سوی دیگر ازآنجاییکه پایه و اساس اقتصاد روستایی منطقه سیستان بر مبنای رودخانه هیرمند شکلگرفته و صنعت در این منطقه بهواسطه سوء مدیریت رشد نکرده است، به سبب خشکسالی ۲ دهه اخیر و وزش بادهای ۱۲۰ روزه زندگی و معیشت مردم این منطقه با سختی مواجه شده است و این روند بر سلامت، اقتصاد و محیطزیست تأثیر منفی گذاشته است.
با خشک شدن تالاب هامون حجم زیادی از رسوبات به همراه باد به حرکت درآمده و موجب افزایش گردوغبار و آلودگی هوا در منطقه سیستان میشود.
امروز هامون که زمانی زیستگاه دهها هزار پرنده مهاجر و محلی برای کوچ ۱۷۰۰ پرنده از سیبری و سایر نقاط جهان بوده با بحران خشکسالی مواجه شده است.
اگرچه در خشک شدن بستر تالاب بینالمللی هامون و رودخانه هیرمند مجموعهای از عوامل بینالمللی و محیطی دخیل بوده و برخی عوامل از حیطه قدرت دو کشور ایران و افغانستان خارج است اما بالاخره برای حل مشکل دریافت حق آبه ایران بایستی سریعاً چارهاندیشی کرد، طبعاً حل همه اختلافات به تصمیمات دو دولت بازنخواهد گشت و طبیعی است که این مشکل تا سالیان دیگر ادامهدار شود از همین رو لزوم توجه به تنوع در فرصتهای شغلی میتواند میزان وابستگی مردم منطقه سیستان به کشاورزی و دامداری کاهش دهد.
حل مسئله هیرمند بهصورت مسالمتآمیز با برگزاری نشستهایی با مشارکت کارشناسان آب، حقوقی، سیاسی، زیستمحیطی و مسئولان مرتبط از دو کشور و بررسی دقیق اختلافات و نارضایتیها، منازعات را به سمت همکاری و منافع ملی دو کشور سوق خواهد داد. در پرتو دیپلماسی اقتصادی نیز، همکاری اقتصادی پایدار ایران و افغانستان میتواند بر مدار منافع محوری شکل گیرد.
تاثیر منفی ریزگردها بر محیط زیست
کارشناسان بر این باورند ازآنجاییکه نابودی محیطزیست تهدیدی جدی برای سلامت و امنیت بشر است در رابطه با ریزگردها و کاهش اثرات آن کشورهایی که با این پدیده درگیر هستند باید اقدامات جدی را انجام بدهند.
از همین رو سازمان ملل متحد قطعنامههایی در مورد همکاری کشورها در این زمینه داشته است ولی تاکنون موفق به تدوین یک سند بینالمللی خاص در خصوص ریزگردها نشده است.
سید فخرالدین افضلی، استادیار منابع طبیعی و محیطزیست دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در رابطه با حل مشکلات گردوغبار سیستان در گفتوگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: حل مشکلات ریزگردهای سیستان به مجموعهای از اقدامات دیپلماتیک و عملیات فنی پس از مطالعات پایلوت نیاز دارد.
وی ادامه داد: در خصوص منشأ آن هرچند مطالعات مختلفی صورت گرفته ولی ابتدا باید سهم بخشهای مختلف داخلی و خارجی بهروشنی مشخص شود سپس بر اساس آن تکالیف مختلفی برای بخشهایی همچون وزارت امور خارجه، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیطزیست، وزارت نیرو و کشور و سایر موارد دخیل تعیین و طی برنامه زمانبندیشده پیش رفت.
وی تصریح کرد: به دلیل نقش کشورهایی نظیر افغانستان در این موضوع باید از مجامع بینالمللی در این رابطه کمک گرفت و ضوابط خاصی حاکم شود تا میزان آبهای ورودی به هیرمند تضمین شود.
افضلی بیان داشت: بخشهایی از منطقه باید با مدیریت کشت گیاهان مقاوم به شوری و شرایط ماندابی احیا شود و طرحهای تثبیت شنهای روان و سطوح خاک حساس نیز توسط مالچهای مختلف اجرا شود.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه افزود: در همه اقدامات یک جدول زمانبندی برای سنجش شاخصهای پیشرفت با نظارت در سطح ملی و مشارکت گسترده بخش خصوصی محلی نیاز است، البته ما محققان در سایر استانها و دانشگاهها مثل دانشگاه شیراز نیز برای هرگونه مشارکت برای تسهیل در حل مشکلات ریز گردهای سیستان اعلام آمادگی میکنیم.
اختلافات آبی ایران و افغانستان
رودخانه هیرمند با حوزه آب ریزی به وسعت ۳۵۰ هزار کیلومترمربع بزرگترین رود فلات ایران و افغانستان محسوب میشود. این رود با طول ۱۱۰۰ کیلومتر، طولانیترین رودخانه در جنوب شرقی آسیا است، بهطوریکه این رود از ارتفاعات کوههای بابایغما در شمال غرب کابل سرچشمه میگیرد و از ولایات قندهار، هلمند و نیمروز عبور میکند و به مرز مشترک ایران و افغانستان میرسد و بالاخره وارد تالاب بینالمللی هامون میشود. این رودخانه اهمیت قابلتوجهی برای هر دو کشور ایران و افغانستان دارد.
اختلاف ایران و افغانستان در خصوص چگونگی تقسیم و بهرهبرداری از آب رودخانه هیرمند در حدود یک قرن قبل یعنی از زمان تعیین مرز میان دو کشور روی شاخه اصلی آن آغاز شد. اختلافات موجود بر سر تقسیم آب هیرمند و دیگر حقوق مربوط به این رودخانه بینالمللی از موضوعات چالشبرانگیز دو کشور است و این اختلافات تاکنون بهصورت دائمی حل نشده است.
بنابه نظر کارشناسان، مشکلات در تعیین دقیق مرز بر روی بستر تغییرپذیر رودخانه، اختلاف های ناشی از ناپایداری مقادیر توزیع حق آبه میان دو کشور و تعیین وسعت و قلمرو محدوده مرزی دو کشور، از مهمترین عوامل ایجاد مشکل میان ایران و افغانستان در زمینه هیرمند استبنا به نظر کارشناسان، مشکلات در تعیین دقیق مرز بر روی بستر تغییرپذیر رودخانه، اختلافهای ناشی از ناپایداری مقادیر توزیع حق آبه میان دو کشور و تعیین وسعت و قلمرو محدوده مرزی دو کشور، از مهمترین عوامل ایجاد مشکل میان ایران و افغانستان در زمینه هیرمند است.
اما آنچه این مشکلات را جدیتر کرده، مجموعهای از عوامل جغرافیایی، انسانی و سوء مدیریت و شرایط بینالمللی و منطقهای است. این عوامل شامل اختلاف ارضی ناشی از متغیر بودن رودخانه در زمانهای متفاوت، اختلاف دیدگاه در بینالمللی بودن یا داخلی بودن رود هیرمند میان دو کشور ایران و افغانستان، اختلافات در میزان حق آبه تعیینشده برای دو کشور طی سالیان متمادی، اقدامات داخلی افغانستان بر روی هیرمند، ساخت سدها و بندها، تغییر مسیرها، خلأ قوانین بینالمللی آب، تأثیر مستقیم مسائل سیاسی، منطقهای، بینالمللی، تأثیر تغییر دولتها بر مسئله آب و حقابه هیرمند، عوامل طبیعی ازجمله خشکسالیهای متمادی، نفوذ آمریکا در افغانستان و نقش عمده آمریکا برای فشار همهجانبه به ایران میشود.
بنا به نظرات کارشناسان عدم وجود یک توافق جامع بر سر تعریف حقوق بینالمللی آب از عوامل مهمی است که عدم موفقیت مذاکرات و معاهدات آبی را موجب میشود بهطوریکه در قوانین و مقررات مربوط به بهرهبرداری از منابع آبی بینالمللی، تعریف دقیق و جامعی برای میزان تسلط دولتها بر منابع آبی مشترک که موردقبول همگان باشد، ارائه نشده است.
سیامک کرم زاده هیئتعلمی حقوق بینالملل دانشگاه شاهد در مقالهای با عنوان «حقوق ایران در بهرهبرداری از رودخانه هیرمند از منظر حقوق بینالملل اختلافات ایران و افغانستان» چگونگی تقسیم و بهرهبرداری از آب هیرمند را بررسی کرده است.
با توجه به طول مدت اهمال دولت افغانستان به ندادن سهم ایران، این استاد دانشگاه در این رابطه مینویسد، دولت ایران بایستی با تکیهبر اصولی نظیر استفاده منطقی و منصفانه از آب یا اصل لاضرر وجه عرفی حقوق خود را پررنگتر کند و در مذاکرات، صرفنظر از قابلیت اجرایی معاهده، بر عرفی بودن حق ایران از هیرمند تأکید کند.
کرم زاده در ادامه مقاله بیان میکند: البته ثبت معاهده ۱۳۵۱ در دبیرخانه سازمان ملل متحد میتواند ایران را در مسیر خود در بهرهمندی از منافع مندرج در آن یاری رساند. ثبت در دبیرخانه سازمان ملل متحد شرط الزامآور بودن معاهده نیست، اما موافقتنامههایی که مراحل ثبت را میگذرانند. قابلیت استناد در برابر ارکان سازمان ملل متحد را پیدا میکنند.صرفنظر از انتشار این سند بهمنزله موافقتنامهای الزامآور که ایجادکننده وضعیت عینی است، قابلیت استناد در برابر ارکان سازمان ملل متحد به ایران قدرت مانور بیشتر برای تحقق اهداف خود میدهد.
کرم زاده ادامه میدهد: نکته دیگری که باید در این مجال به آن پرداخت، حق تالاب هامون از رودخانه هیرمنداست. آنچه در معاهده مزبور تحت عنوان حقابه از آن یادشده است صرفاً با درنظرگرفتن ملاحظات کشاورزی و نیاز آب شرب مردم بومی منطقه آبریز هیرمند است. این در حالی است که تالاب هامون بهمنزله میراث مشترک بشری بر اساس اصول عرفی حقوق بینالملل محیطزیست حقی انکارناپذیر از رودخانه هیرمند دارد. درواقع دولت افغانستان با تحویل ۲۶ مترمکعب در ثانیه بهطور متوسط در سال از آب رودخانه هیرمند به ایران موجب پایان مسئولیت خود نمیشود، بلکه حفظ تالاب هامون بهمنزله تعهدی بینالمللی همواره بر ذمه دو کشور بهخصوص افغانستان بهمنزله کشور حاکم بر رودخانه تأمینکننده هامون است. البته این امر بهطور ضمنی از سوی دولت افغانستان نیز تأییدشده است، بهگونهای که در بیانیه پایانی نشست مشترکی که دولت افغانستان به نمایندگی عبدالله عبدالله در تهران برگزار کرد، به این مسئله تأکید شد و بهموجب آن دو کشور خود را متعهد میدانند چارچوبهای مناسبی برای حل معضل تالاب هامون بیایند.
محسن خلیلی، هیئتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد نیز در یکی از مقالاتش در این رابطه مینویسد: در صورت توافق طرفین، برگزاری نشستهایی با مشارکت کارشناسان آب و مسئولان ذیربط از دو کشور و بررسی دقیق عوامل نارضایتی و بروز تنش و رسیدگی به آنها؛ لزوم توجه طرفین به جمعآوری، مدیریت و هدایت سیلابها و استفاده بهینه از آنها باوجود قرار داشتن حوضه هیرمند در منطقهای خشک و وقوع سیلابهای فصلی و جلوگیری از هدر رفتن آب در شبکه و همکاری دو کشور در بازسازی سدهای مخزنی برای کاستن از اتلاف آب به اطراف؛ احیا و بازسازی ایستگاههای آبسنجی در داخل افغانستان و تسریع مدرنیزاسیون علائم مرزی بهمنظور تثبیت موقعیت ستونهای مرزی، تلاش در جهت مدیریت مستمر جریان آب به پایین دست رود هلمند که مقامات دولت افغانستان در این رابطه میتوانند نقشی مهم ایفا کنند، غیرقابلانکار است.
اقدامات وزارت امور خارجه برای حل مشکلات حق آبه
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در اردیبهشت ۹۷ در مجلس با بیان اینکه در رفتوآمدهای مرزی ایران و افغانستان با دو مشکل ورود مواد مخدر و ورود اتباع غیرقانونی به کشور مواجهیم، تصریح کرد: در حوزه آب هیرمند و هریررود نیز معضل داریم و همه این موضوعات را در قالب یک بسته جامع و در ۵ کمیته شامل آب، امنیت، مرز، آموزش و روابط اقتصادی در دست پیگیری داریم.
وی با اشاره به اینکه دو یادداشت اعتراض برای کشور افغانستان در خصوص حقابه هیرمند در اسفند و فروردینماه بر اساس توافقات سال ۵۱ ارسالشده است، ادامه داد: سفیر افغانستان در این راستا به وزارت امور خارجه دعوت و مواضع جمهوری اسلامی ایران دراینباره به وی اعلامشده است.
وزیر امور خارجه با بیان اینکه یک مسیر دیگر برای حقابه هامون میتوان در نظر گرفت که این مسیر عمل متقابل است، اظهار داشت: در این راستا میتوان سختگیریهایی در برخی حوزهها در ارتباط با کشور افغانستان داشت، البته روابط ایران و افغانستان همواره برادرانه و دوستانه بوده است.
ظریف تصریح کرد: از دولت افغانستان خواسته میشود که حقابه این رودها تأمین شود تا ایران و نیازهای قانون جمهوری اسلامی ایران موردتوجه قرار گیرد و اقدام متقابلی صورت نگیرد.
اما دیپلماسی آب که در ساختار وزارت خارجه در این دوره مطرح شده تاکنون پیشرفتی نداشته و منازعه و مقابله در حل مسائل آبی جای خود را به تثبیت همکاری و حل تعارضات نداده است
اما دیپلماسی آب که در ساختار وزارت خارجه در این دوره مطرحشده تاکنون پیشرفتی نداشته و منازعه و مقابله در حل مسائل آبی جای خود را به تثبیت همکاری و حل تعارضات نداده است.
مسئله آب و رابطه آن با دیپلماسی اقتصادی
حبیبالله دهمرده نماینده مردم سیستان در مجلس شورای اسلامی در حاشیه بازدید رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور از تالاب بینالمللی هامون در گفتوگو با یکی از رسانهها گفت: بستهای برای دریافت حق آبه هیرمند و خریداری آب به نرخ جهانی از افغانستان در حال طراحی است که در اسرع وقت عملیاتی میشود.
وی خواستار مذاکره جدید برای خرید آب از کشور افغانستان شد و افزود: بر اساس معاهده بینالمللی، افغانستان باید ۸۲۰ میلیون مترمکعب حق آبه را بهصورت رایگان در اختیار ایران قرار دهد و باقیمانده نیاز آبی سیستان به هر میزان بر اساس قیمت جهانی از افغانستان خریداری و بهموازات آن به کشور افغانستان گاز، برق و انرژِی ترانزیت شود.
دهمرده تصریح کرد: تنها راه اساسی برای پایداری آب در سیستان تعریف همین بسته است.
دیپلماسی اقتصادی یک عنصر مشترک منفعت محور و سود آور برای حل اختلافات آبی
وحید سینایی هیئتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد نیز در پژوهشی به تشریح چگونگی تحقق دیپلماسی اقتصادی ایران در افغانستان میپردازد، ازنظر وی دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان بهعنوان یک عنصر مشترک منفعت محور و سودآور و یک اهرم مؤثر و نسبتاً بادوام در مدیریت اختلافات آبی بوده است، درصورتیکه دو کشور بتوانند بستهای از منافع دوجانبه را در قالب دیپلماسی اقتصادی تعریف کنند، این وابستگی اقتصادی دوجانبه، دو طرف در مورد بهرهبرداری منصفانه از منابع آبی مشترک خواهد شد. در این شرایط که برآیند و ترکیب دیپلماسی اقتصادی و مسئله آب نوعی دیپلماسی برد –برد را شکل داده و زمینه را برای یک معامله بزرگ را فراهم میکند، بهاحتمالقوی طرفین میتوانند درباره مدیریت اختلافات آبی موجود به راهحل مشترک برسند.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه در رابطه با دیپلماسی اقتصادی ایران در افغانستان و مدیریت اختلافات آبی دو کشور در یکی از مقالات خود مینویسد، با توجه به ضعف منابع درآمدی افغانستان، دولت این کشور تمایل دارد بخشی از هزینههای خود را از طریق فروش آب به همسایگان تأمین کند. طبق یک نظریه غیررسمی باور این است که دولت افغانستان طرفدار ایده آب در برابر نفت است بهنحویکه آن کشور از طریق کنترل آبهای جاری به سمت ایران، بتواند تصمیمات سیاسی ایران در زمینه فروش نفت ارزان به افغانستان و پذیرش مهاجرت را کنترل کند. در مقابل این ایدهی غیرمنصفانه، میتوان نوعی مکانیسم عادلانه تعریف کرد که بر اساس آن، افغانستان در برابر انتقال آب مازاد بر حقابه قانونی ایران از آب رودخانههای مشترک، ما به ازای ارزش اقتصادی آن را از نفت و گاز ایران دریافت کند.
وی در این مقاله ادامه میدهد: با توجه به اینکه در رابطه با صادرات نفت خام و گاز ایران به افغانستان برخی مشکلات وجود دارد و آن کشور نیز دانش فراوری نفت خام را ندارد، به نظر میرسد با گسترش دیپلماسی اقتصادی ایران، میتوان با صدور محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی به افغانستان، در مقابل، از محصولات آب بر بهعملآمده از ذخایر آبی آن کشور بهرهبرداری کرد. حتی در این زمینه ایدهی کشت فرا سرزمینی قابلذکر است. به این صورت که جمهوری اسلامی ایران با پیادهسازی طرحهای استحصال آب در افغانستان، زمینهایی را برای کاشت محصولات باارزش افزوده بالا در آن کشور اجاره میکند و با استفاده از آب و نیروی کار آن کشور، این محصولات را برای مصارف داخلی ایران و افغانستان و حتی صادرات جهانی کشت و برداشت میکند.
روابط طرفین بر سر بهره برداری منصفانه از آب های مشترک، نه در شرایط همکاری و نه در شرایط تنش شدید قرار دارد
این عضو هیئتعلمی در این مقاله میافزاید: مناسبات آبی ایران و افغانستان در بهرهبرداری مشترک از این منابع با فرازوفرودهای فراوانی همراه بوده است. در شرایط کنونی، روابط طرفین بر سر بهرهبرداری منصفانه از آبهای مشترک، نه در شرایط همکاری و نه در شرایط تنش شدید قرار دارد. اما برخی اقدامات دولت افغانستان در احداث سازهای مختلف آبی در بالادست این رودخانهها، باعث مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی بسیار جدی و نگرانی ایران شده است. در تدوین سند همکاریهای استراتژیک که مذاکرات آن بهطورجدی از اوایل ۱۳۹۶ آغازشده و موضوعات پیشنهادی برای درج در این سند، در پنج کمیته سیاسی- امنیتی، آب، فرهنگی، اقتصادی و امور مهاجرین در حال بحث و بررسی است، موضوع آبهای مشترک نیز در سطح کلان موردتوجه قرارگرفته اما به نظر میرسد، در سطوح عملیاتی و اجرایی و بهمنظور پیوند آن با دیپلماسی اقتصادی، انعقاد معاهده جداگانه ضرورت دارد.
درمجموع با توجه به شرایط اقتصادی و معیشتی مردم سیستان و تداوم دو دهه خشکسالی در این منطقه اگر هرچه زودتر تدبیری برای این موضوع اندیشیده نشود قطعاً تبعات آن علاوه بر مشکلات زیستمحیطی موجب بروز معضلاتی بسیار نگرانکنندهتر میشود که امیدواریم این موضوع هرچه زودتر مدنظر دولتمردان خصوصاً مسئولان وزارت امور خارجه قرار بگیرد.
نظر شما