به گزارش خبرگزاری مهر، سفر ناگهانی دکتر علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول پرونده هسته ای کشورمان به بغداد، بلافاصله بعد از آنکه دور نخست گفتگوی های لاریجانی-سولانا در آنکارا با توافق بر سر ادامه مذاکرات و درخواست سولانا برای "ایجاد کانالهای ارتباطی آمریکا با ایران" پایان یافت، می تواند دورنمای روشن تری از تحولات آینده موضوع هسته ای و مبحث عراق (که درهم آمیختگی خاصی با هم پیدا کرده اند) ایجاد کند.
زخم کهنه عراق که این روزها در تب و تاب "برگزاری کنفرانس شرم الشیخ" قراردارد، روزهای سختی را پشت سر می گذراند، امواج تروریستی درشهرهای مقدس شیعیان وارد شده و قربانی می گیرد، به طوری که در کمتر از سه روز، دو انفجار بزرگ انتحاری در شهر مقدس کربلا و حوالی حرم امام حسین(ع) بیش از 100 نفر قربانی گرفت و ازاین امرچنین می توان برداشت نمود که دولت مالکی با چالش های بزرگ هدایت شده تروریستی و ضدامنیتی بعد از اعدام صدام مواجه شده است.
در بررسی سیل سریع رویدادهای هفته های اخیر می توان این تغییر جهت را رصد کرد که رویارویی و زورآزمایی سیاسی ایران و آمریکا به مرور از ساحت پرونده هسته ای دور شده و به تدریج به سمت موضوع عراق کشیده می شود و احتمال دارد "عراق" اولین بهانه و سوژه برای گفتگوی مستقیم ایران و آمریکا باشد |
از سوی دیگر دولت عراق با فرستادن پیامها و فرستدگان بلندپایه -چون هوشیار زیباری- قصد دارد به هرقیمت ممکن ایران را راضی به شرکت در کنفرانس شرم الشیخ کند، در بررسی سیل سریع رویدادهای هفته های اخیر می توان این تغییر جهت را رصد کرد که رویارویی و زور آزمایی سیاسی ایران و آمریکا به مرورازساحت پرونده هسته ای دورشده و به تدریج به سمت موضوع عراق کشیده می شود و احتمال دارد "عراق" اولین بهانه و سوژه برای گفتگوی مستقیم جمهوری اسلامی ایران و آمریکا ( به عنوان دو بازیگر اصلی و قدرتمند منطقه ) باشد.
اما این اتفاق ازچند منظر قابل بررسی است، اول آنکه احتمال "فریز شدن موضوع هسته ای" از سوی غرب و آمریکا با توجه به " شمشیر دموکلوس " قطعنامه های شورای امنیت ، بی تردید "موقتی" است و به نظر می رسد طرف ایرانی ابزارمتقابل برای تثبیت این موقعیت را دراختیار ندارد و به بیان دیگرهیچ تضمینی وجود ندارد که غرب بعد از تعامل با ایران در موضوع عراق، مجددا موضوع هسته ای را به جریان بگذارد.
تجربه فروردین سال 85( ابزار تمایل ایران برای گفتگو با آمریکا در موضوع عراق ) و برخورد آمریکا با حسن نیت ایران باید مد نظر تصمیم گیران دستگاه سیاست خارجی باشد. در صورت شرکت ایران در کنفرانس شرم الشیخ، بازگشتن به معادلات سابق برای ایران، سخت تر خواهد بود، با این اوصاف، داشتن"راهبرد واستراتژی مشخص" و دوری از" تاکتیک محوری" درتصمیم گیری های آتی کشورمان در معادله عراق یا لبنان بسیار ضروری است.
توجه به این نکته که درجریان مذاکرات اخیر لاریجانی و سولانا در آنکارا ، سخن از "تغییر تعریف غنی سازی" شده است، می تواند بیانگر این موضوع باشد که پرونده هسته ای ایران مجددا درشرایط "اشباع فشار" قرار گرفته است، این حالت تاکنون چندین بار در طول دوسال اخیر رخ داده است.
منظور از "اشباع فشار" این است که طرف غربی به این نتیجه رسیده است که راهبرد کنونی اش به تنهایی برای مهار و عقب راندن ایران کافی نیست و "فشارهای معمول سیاسی از طریق قطعنامه های شورای امنیت" برای تغییر رفتار- به تعبیر غرب -ایران کافی نبوده است، از این جهت است که گشودن جبهه ای جدید برای غرب در شرایط فعلی می تواند کاملا منطقی باشد.
سنجش واقعی بودن یا مجازی بودن این تغییر رویکرد غرب و "ایجاد و اخذ تضمین های لازم برای تثبیت" و دائمی کردن این تغییر رویکرد (از هسته ای به موضوع عراق) می تواند یکی از استراتژی های کلان تهران در زمین جدید بازی و در فرایند گفتگوهای احتمالی در نشست شرم الشیخ باشد |
تغییر جغرافیای مناقشه ایران و آمریکا از موضوع هسته ای به بحث عراق، ضمن اینکه می تواند نشانگر موفقیت نسبی کشورمان در ایستادگی و مقاومت در موضوع هسته ای باشد، می تواند حاکی از تلاش برای گشودن جبهه های جدید در برابر ایران برای فرسایش نیرو و عمق استراتژیک کشورمان در معادلات و تحولات بعدی باشد.
سنجش واقعی بودن یا مجازی بودن این تغییر رویکرد غرب و "ایجاد و اخذ تضمین های لازم برای تثبیت" و دائمی کردن این تغییر رویکرد ( از هسته ای به موضوع عراق) می تواند یکی از استراتژی های کلان تهران در زمین جدید بازی و در فرایند گفتگوهای احتمالی در نشست شرم الشیخ باشد، آزادی گروگانهای ایرانی و تضمین های لازم برای خروج آمریکا از این بازی نیز می تواند از دیگر محورهای رایزنی های مقامات کشورمان در گفتگوهایی آتی با طرفهای عراقی و آمریکایی باشد.
...........................................................................................
گزارش : بهمن هدایتی
نظر شما