خبرگزاری مهر، گروه بینالملل- مریم خرمائی: از روز جمعه دریای عمان و اقیانوس هند شاهد رزمایش سهجانبه بیسابقهای با حضور کشتیهای جنگی و ناوگانهای دریایی کشورهای چین، روسیه و همچنین ایران است.
گفتنی است خلیج عمان آبراهی با اهمیت راهبردی ویژه است زیرا از طریق تنگه هرمز که حدود یکپنجم نفت جهان را از خود عبور میدهد، به خلیج فارس راه دارد.
این رزمایش ۴ روزه که «امنیت کمربند دریایی» نام گرفته است با شعار تقویت امنیت و تجارت بینالمللی بهویژه در خلیج فارس و تنگه هرمز برگزار میشود که روزانه شاهد نقل و انتقال ۱۸ میلیون بشکه نفت است و از کلیدیترین شاهراههای عبور انرژی جهان به شمار میرود.
در این رزمایش تمرینات تاکتیکی متنوعی از جمله نجات شناور درگیر حریق، آزادسازی شناور مورد تعرض و تیراندازی علیه اهداف مشخص در دریا توسط یگانهای سه کشور انجام خواهد شد.
علیرغم همه تلاشی که آمریکا طی سال گذشته برای اعمال فشار علیه تهران انجام داد، ایران به سمت انزوای جهانی پیش نرفته و دوستانی استراتژیک در وزن دو ابرقدرت یعنی چین و روسیه داردآنچه که از روز جمعه تا دوشنبه در آبهای منطقه در جریان است را میتوان پاسخی به اروپا و آمریکا تلقی کرد که طی ماههای گذشته با ادعای تامین امنیت انرژی، دست به تشکیل ۲ ائتلاف نیمبند زدند چراکه عملاً هیچیک آنگونه که باید مورد استقبال متحدان منطقهای و فرامنطقهای قرار نگرفت.
به عنوان مثال ائتلاف اروپایی به ابتکار عمل فرانسه نتوانست نظر مساعد آلمان را به خود جلب کند و ائتلاف آمریکایی نیز تا اینجا فقط از حمایت انگلیس، استرالیا، آلبانی، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین برخوردار است و تا بینالمللی شدن فاصله زیادی دارد.
واکنشهای بینالمللی به رزمایش مرکب ایران-روسیه-چین
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در توییتی برگزاری این رزمایش مشترک را حاکی از تعهد گستردهتر جمهوری اسلامی برای حفظ امنیت آبراههای مهم عنوان کرد.
این درحالی است که روسیه این رزمایش را بیسابقه و در راستای همکاری و آموزش نیروهای دریایی توصیف کرده است.
به گفته وزارت دفاع روسیه، سه ناو وابسته به ناوگان دریایی بالتیک، یک تانکر، یک پاسناو و یک ناو یدککش برای مشارکت در این رزمایش اعزام شدهاند.
دولت چین هم روز گذشته اعلام کرد که یک ناوشکن مجهز به موشک های هدایت شونده را برای شرکت در این رزمایش چهار روزه به منطقه اعزام کرده است.
آنچه که از روز جمعه تا دوشنبه در آبهای منطقه در جریان است را میتوان پاسخی به اروپا و آمریکا تلقی کرد که طی ماههای گذشته با ادعای تامین امنیت انرژی، دست به تشکیل ۲ ائتلاف نیمبند زدند چراکه عملاً هیچیک آنگونه که باید مورد استقبال متحدان منطقهای و فرامنطقهای قرار نگرفتاین درحالی است که چین تلاش کرد حتیالامکان به گمانهزنیها مبنی بر «هشدارآمیز» بودن پیام این رزمایش خاتمه دهد به همین دلیل، سخنگوی وزارت دفاع چین ترجیح داد تحولات اخیر منطقه را «یک همکاری عادی نظامی» بین نیروهای مسلح ۳ کشور توصیف کند و بگوید این رزمایش لزوما با وضعیت منطقه- که از تابستان امسال با انفجارهای بندر الفجیره، دریای عمان، حمله به آرامکو و تشکیل ائتلافهای موازی آبستن حادثه بوده است- ارتباطی ندارد.
گفتنی است چین در اواخر آبان ماه امسال نیز رزمایشی دریایی با عربستان سعودی برگزار کرد که این خود حاکی از تلاش پکن برای قدرتنمایی در برابر آمریکا به دور از جانبداری خاص از هر یک از کشورهای منطقه است.
با این حال رسانههای چینی موضع شدیدتری اتخاذ کرده و پنهان نمیکنند که این رزمایش هشداری به آمریکا است. در همین راستا، نشریه دولتی گلوبال تایمزچین که نظرات و مواضع دولت پکن را بیان میکند در یادداشتی صراحتاً این رزمایش سهگانه را هشداری برای آمریکا دانست که به توانایی چین در حراست از ثبات در خلیج فارس کمک میکند.
به اذعان این نشریه چینی، این اقدام نشان میدهد که چین و روسیه به عنوان ۲ قدرت بزرگ و مسئول در جهان، پس از خارج شدن آمریکا از برجام، از ایران و این توافق حمایت میکنند.
اما آمریکا هم در واکنش به رزمایش مشترک ایران، روسیه و چین مدعی شد «میدانیم و رصد میکنیم». سخنگوی پنتاگون همچنین ادعاها مبنی بر لزوم حراست از حق آزادی کشتیرانی در آبهای بینالمللی را تکرار کرد.
پیام رزمایش از تعارف تا واقعیت
اما آیا میتوان آنچه که این روزها دریای عمان و بخشی از اقیانوس هند شاهد آن است را فارغ از شعار «صلح، دوستی و امنیت پایدار از طریق همکاری و اتحاد»، حامل پیامی دیگر با لحنی به مراتب هشدارآمیزتر تلقی کرد؟
به گفته امیر دریادار دوم «غلامرضا طحانی» معاون عملیات نیروی دریایی ارتش ایران، این نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که جمهوری اسلامی ایران رزمایش مرکبی با دو قدرت دریایی بزرگ جهان و در چنین سطحی برگزار میکند و قطعا کشورهایی که از نظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، دفاعی و امنیتی نزدیکی بیشتری با هم دارند، دست به دست هم میدهند تا برقراری امنیت و جمعی بودن آن میسر شود.
آیا میتوان این اظهارنظر را به منزله تلاش برای ایجاد یک ائتلاف استراتژیک سهجانبه جدید در سطح منطقه تلقی کرد؟ پاسخ هرچه باشد، یک موضوع واقعیت دارد مبنی بر اینکه علیرغم همه تلاشی که آمریکا طی سال گذشته برای اعمال فشار علیه تهران انجام داد، ایران به سمت انزوای جهانی پیش نرفته و دوستانی استراتژیک در وزن دو قدرت جهانی یعنی چین و روسیه دارد.
ایران با قرار گرفتن در کنار روسیه و چین هم به آمریکا و هم به کشورهای عرب خلیج فارس نشان داد اگرچه طرح صلح هرمز (امید) به عنوان راهکاری دیپلماتیک روی میز است، اما تهران در مواقع ضروری قادر به تشکیل ائتلافهای نظامی است و از این پس آنها باید در معادلات خود گزینه «ائتلافسازی» ایران را نیز لحاظ کنند و این میتواند معادلات منطقهای را وارد فاز جدیدی کند.
این نخستین بار نیست که ایران برای به رخ کشیدن قابلیت خود برای عبور از حصار آمریکا، به راهکارهای ابتکاری از این نوع روی میآورد. در ۲۷ آذرماه نیز ایران میزبان دومین نشست «گفتگوی امنیت منطقهای» با حضور دبیران و مشاوران امنیت ملی و مقامات عالی امنیتی کشورهای روسیه، چین، هند، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان بود. گفتنی است اولین نشست مهرماه سال گذشته انجام شد و در هر ۲ مورد نیز دستور کار مبارزه با تروریسم در افغانستان بود.
این در حالی است که چارچوب گفتگوی امنیت منطقهای به ابتکار ایران و در جریان نهمین نشست سوچی در مورد سوریه و مساله انتقال داعش توسط آمریکا به افغانستان پیشنهاد شد.
در ۲۸ آذرماه نیز ایران در کنار ترکیه، قطر و مالزی در نشست کوالامپور با محوریت مشکلات جهان اسلام شرکت کرد. نکته قابل توجه این نشست عدم دعوت از عربستان سعودی و دیگر متحدان این کشور بود که این خود نشان از تمایل برای به چالش کشیدن خودبزرگبینی ریاض برای آقایی بر جهان اسلام دارد.
جایگاه چین برای ایران و دلیل حضور در رزمایش
در سالهای تحریم ایران، چین نشان داد علیرغم همه تهدیدها حاضر به حفظ رابطه راهبردی با تهران است. البته نباید از نظر دور داشت که پکن هرگز رابطه هرچند کج دار و مریز با واشنگتن را فدای شراکت با تهران نمیکند مگر آنکه در این میان، پای تامین منافع ملی در میان باشد. با این حال، تهران به برخورداری از حمایت چین مطمئن است و تداوم خرید نفت ایران تضمینی در این رابطه است.
واقعیت این است که قدرتیابی چین با هدف به چالش کشیدن موقعیت جهانی آمریکا و در راستای متوازن کردن تقسیم قدرت در سطح بینالملل انجام میشود.
حضور چین در آبهای خلیج فارس آن هم در شرایطی که نیروی دریایی آمریکا دائماً ادعای مالکیت پکن در دریای چین جنوبی را به چالش میکشد میتواند نوعی مقابله به مثل تلقی شود حال آنکه محصولات انرژی نیز نوعی کالای تجاری است و جنگ ۲ کشور در این عرصه را نیز وارد فاز جدیدی میکندجسورانهترین اقدام چین طی سالهای اخیر، ایجاد اولین پایگاه خارجی این کشور در ساحل «جیبوتی» است که به دلیل اشراف بر تنگه راهبردی «بابالمندب» و خلیج «عدن» و فاصله اندک تا تنگه هرمز، از موقعیت راهبردی برخوردار است. این پایگاه بهطور رسمی بهعنوان پشتیبان لجستیکی چین در عملیات مبارزه با دزدان دریایی بهکار گرفته میشود.
از سوی دیگر، چین بزرگترین صادرکننده کالا است و بیشتر محمولهها را از طریق دریا منتقل میکند؛ به همین دلیل بر امنیت خطوط دریایی خود تاکید دارد. بهنظر میرسد اجرای رزمایش با ایران نهتنها این فرصت را به چین میدهد که ماموریتهای خود را مطابق با برنامههای مقابله با دزدی دریایی انجام دهد، بلکه تواناییهای نظامی این کشور را در زمینهای مثل منابع و کنترل خطوط انتقال انرژی که دارای منافع راهبردی است، به رخ بقیه میکشد. برای کشوری که دومین مصرفکننده بزرگ نفت در جهان است، منابع انرژی موجود در غرب آسیا جزء اولویتهای امنیت ملی است.
همزمان، حضور چین در آبهای خلیج فارس آن هم در شرایطی که نیروی دریایی آمریکا دائماً ادعای مالکیت پکن در دریای چین جنوبی را به چالش میکشد میتواند نوعی مقابله به مثل تلقی شود حال آنکه محصولات انرژی نیز نوعی کالای تجاری است و جنگ ۲ کشور در این عرصه را نیز وارد فاز جدیدی میکند.
روسیه و تداوم یک رقابت راهبردی
در مواجهه با ائتلافهای موازی آمریکا و اروپا در تنگه هرمز، روسیه طرح امنیت گروهی خلیج فارس را ارائه داده است که هدف از آن ایجاد سازمان امنیتی در منطقه با مشارکت همسایگان و نظارت اعضای دائم شورای امنیت است.
طرح روسها از آنجا که بر عدم مداخله کشورهای فرامنطقهای در امور خلیج فارس تاکید دارد شباهتهای زیادی به طرح «صلح هرمز» ارائه شده از سوی ایران دارد.
این در حالی است که از زمان وقوع بحران سوریه، مسکو خود را در مقام یک قدرت فرامنطقهای تعیینکننده در حل مناقشات خاورمیانه معرفی کرده حال آنکه دایره نفوذ خود را به یمن و لیبی نیز بسط داده است. همزمان، این کشور در کنار ایران و چین از جمله چالشهای پیش روی آمریکا در سال ۲۰۲۰ به ویژه در منطقه خاورمیانه معرفی شده و این موضوعی است که هفته گذشته، «دیوید شنکر» معاون وزارت خارجه آمریکا در مسائل مربوط به خاور نزدیک، به آن اذعان کرد.
روسها اساساً سلسلهاقداماتی را در پیش گرفتهاند تا صفآرایی خود را در مقابل آمریکا که از سوریه شروع شده به آبهای خلیجفارس توسعه دهند و نگذارند که حوزه نفوذ آمریکاییها به سمت شمال آبهای خلیجفارس امتداد یابد. از اینرو برگزاری این رزمایش میتواند مسیری برای ایفای نقش و پررنگشدن حضور این کشور تلقی شود.
از مجموع آنچه تا اینجا گفته شد میتوان اینگونه برداشت کرد که برگزاری این رزمایش در شرایط فعلی که آمریکا و متحدان منطقهای سعی به منزوی کردن ایران دارند، میتواند به نقطه تحول واقعی برای این کشور تبدیل شود. جایگاه جدیدی که ایران برای خود تعریف کرده از چندماه پیش با ساقط کردن پهپاد جاسوسی و فوقمدرن آمریکا و سپس توقیف نفتکش انگلیسی «استناایمپرو» ایجاد شد و اکنون با برگزاری این رزمایش در چنین سطح پیشرفتهای، تحکیم خواهد شد. اینکه در کنار مباحث نظامی، چه دستاوردهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی در انتظار هر یک از ۳ کشور شرکتکننده در این رزمایش است؛ امری است که به مرور زمان مشخص خواهد شد.
نظر شما