به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر برشی از کتاب «معرفت امام زمان» اثر ابراهیم شفیعی سروستانی است که در ادامه میخوانید؛
عمر طولانی امام مهدی (ع)
یکی از ویژگیهای امام مهدی (ع) بهرهمندی از عمر طولانی است. با توجه به اهمیت ویژگی یاد شده و نظر به پرسشهایی که در این زمینه مطرح میشود، این ویژگی را به طور مستقل بررسی میکنیم:
۱. پیشبینی عمر طولانی امام مهدی (ع)
موضوع طولانی بودن عمر آخرین پیشوای معصوم از سالها پیش از تولد آن امام در روایتهای اسلامی مطرح شده بود و ائمه معصومین (ع) برای برطرف ساختن هرگونه شک و تردید در این زمینه، عمر طولانی پیامبران پیشین را به مردم یادآور میشدند و به آنها گوشزد میکردند که داشتن عمر طولانی، در تاریخ انبیا و اولیای الهی امری بیسابقه نیست.
در روایتهای متعددی که در آنها به شباهت امام مهدی (ع) با پیامبران الهی اشاره شده است، بر شباهت امام مهدی (ع) و برخورداری آن حضرت از عمر طولانی تأکید شده است. از جمله در روایتی که از امام سجاد (ع) نقل شده، آمده است:
فِی القائِمِ سُنَّةٌ مِنْ نُوحٍ وَ هِیَ طُولُ العُمرِ. [۱]
در قائم سنتی از نوح است و آن داشتن عمر طولانی است.
در یکی از روایتهایی که در این زمینه وارد شده است، امام صادق (ع) میفرماید:
إِنَّ اللّه تَعالی ذِکرُهُ أَدارَ فِی الْقائِمِ مِنّا ثَلاثَةً أَدارَها لِثَلاثَةٍ مِنَ الرُّسُلِ: قَدَّرَ مَوْلَدَهُ تَقْدیرَ مَولَدِ مُوسی (ع)، و قَدَّرَ غَیبَتَهُ تَقْدِیرَ غَیبةِ عیسی (ع)، و قَدَّرَ إِبْطاءَهُ تَقْدیرَ إبطاءِ نُوحٍ (ع)، و جَعَلَ لَهُ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ عُمْرَ العَبْدِ الصّالِحِ أَعْنِی الخِضْرَ (ع) دَلِیلاً عَلی عُمْرِهِ. [۲]
خداوند متعال، سه ویژگی از سه نفر از پیامبران را در قائم ما قرار داده است: ولادتش را همچون ولادت موسی (ع)، طولانی بودن غیبتش را همچون طولانی بودن غیبت عیسی (ع) و عمر او را همچون عمر نوح (ع) [طولانی] قرار داده است. خداوند به بنده صالح خود (خضر (ع)) عمر طولانی داد تا دلیلی بر طولانی بودن عمر او (قائم) باشد.
آن حضرت در ادامه همین روایت، در توضیح این مطلب که چگونه خداوند عمر طولانی حضرت خضر (ع) را دلیلی بر عمر طولانی حضرت قائم (ع) قرار داده است، میفرماید:
وَ أَمّا العَبدُ الصّالِحُ أَعْنِیَ الخِضْرَ (ع) فَإِنَّ اللّهَ تَعالی ما طَوَّلَ عُمرَهُ لِنُبُوَّةٍ قَرَّرَها لَهُ و لا لِکِتابٍ نَزَّل عَلیهِ، و لا لِشَریعَةٍ یَنْسَخُ بِها شَرِیعَةَ مَن کان قَبلَهُ مِنَ الأنبیاءِ (ع)، و لا لاِءِمامَةٍ یُلزِمَ عِبادَهُ الإِقتداءَ بِها، وَ لا لِطاعَةٍ یَفرِضُها، بَل إِنَّ اللّه تعالی لَمّا کانَ فِی سابِقِ عِلمِهِ أَنْ یُقَدِّرَ فِی عُمْرِ الْقائمِ (ع) فی أَیّامِ غَیبتِهِ ما یَقدُرُهُ وَ عَلِمَ ما یَکونُ مِن إِنکارِ عِبادِهِ بِمقدارِ ذلکَ العُمرِ فِی الطُّولِ، طَوَّلَ عُمْرَ العَبدِ الصّالِحِ مِن غَیرِ سَبَبٍ أَوْجَبَ ذلِکَ إِلاّ لِعِلَّةِ الإِسْتِدْلالِ عَلی عُمرِ القائِمِ (ع) لِیَقطَعَ بِذلِکَ حُجَّةَ الْمُعانِدینَ، لِئَلاّ یَکُونَ لِلنّاسِ عَلَی اللّه حُجَّةٌ. [۳]
و اما [دلالت عمر طولانی] بنده صالح [خدا، حضرت] خضر (ع) [بر عمر طولانی حضرت قائم (ع) به این گونه است:] خدای تعالی عمر او را طولانی قرار داد نه برای اینکه در آینده پیامبر شود، و نه برای اینکه کتاب [آسمانی] بر او نازل گردد، و نه برای اینکه دین جدیدی بیاورد که دین پیامبران گذشته را نسخ کند، و نه برای اینکه به پیشوایی برگزیده شود تا بندگانش از او پیروی کنند، و نه برای اینکه تکلیف و وظیفهای را بر او واجب کند، بلکه خدای تعالی بر اساس علمش میدانست که قائم (ع) در دوران غیبتش عمری طولانی خواهد داشت و میدانست که بندگانش این طولانی بودن عمر را منکر میشوند، به این دلیل عمر بنده صالحش [خضر] را بی هیچ علتی طولانی کرد تا دلیلی برای اثبات عمر [طولانی] قائم (ع) باشد و راه هرگونه عذر و بهانه بر دشمنان بسته شود. تا برای مردم در نزد خداوند حجتی نباشد.
در برخی روایات، امامان معصوم (ع)، با توجه دادن مردم به عمر طولانی حضرت نوح (ع)، زمینه هرگونه شک و تردید در عمر طولانی حضرت صاحبالامر (ع) را برطرف میساختند. در یکی از این روایتها از امام صادق (ع) چنین نقل شده است:
ما تُنْکِرُونَ أَنْ یُمِدَّ اللّهُ لِصاحبِ هذا الأَمرِ فِی العُمرِ کَما مَدَّ لِنُوحٍ (ع) فِی العُمْرِ. [۴]
چرا انکار میکنند که خداوند عمر صاحب این امر را طولانی میکند، همانطور که عمر نوح درود خدا بر او باد را طولانی کرد.
۲. پیشینه گفتوگو درباره عمر طولانی امام مهدی (ع)
عالمان و محدثان بزرگوار شیعه، با توجه به پرسشها و شبهههایی که در مورد عمر طولانی امام عصر (ع) مطرح میشده است، از دیرباز به موضوع یادشده توجه کرده و باب یا ابوابی از کتابهای خود را به آن اختصاص دادهاند.
شیخ صدوق (ره) (م ۳۸۱ ه. ق) که در سالهای آغازین غیبت کبرا میزیسته است، در بابی مستقل از کتاب کمال الدین و تمام النعمة به این موضوع پرداخته و در ضمن شش روایت و چندین حکایت تاریخی از برخی دراز عمران (معمّرین) تاریخ یاد کرده است. [۵]
شیخ مفید (ع) (۳۳۶ ۴۱۳ ه. ق) در فصل ششم از کتاب الفصول العشرة فی الغیبة شبهه طول عمر حضرت صاحب الامر (ع) را مطرح کرده و از راههای مختلف به آن پاسخ داده است. [۶]
شیخ طوسی (ره) (م ۴۶۰ ه. ق) نیز یک بار در اوایل کتاب الغیبة و در قالب پرسش و پاسخ و یک بار [۷] در اواخر این کتاب و با ذکر چند روایت به این موضوع اشاره کرده است. [۸]
علامه مجلسی (ره) (م ۱۱۱۰ ه. ق) بخش قابل توجهی از ابواب مربوط به تاریخ امام دوازدهم را به بیان اخبار معمّرین تاریخ اختصاص داده است. [۹]
در سالهای اخیر هم کتابهای متعددی در این زمینه تألیف و منتشر شده است. [۱۰]
۳. پاسخ به شبهه طول عمر امام مهدی (ع)
پاسخهایی را که در کتابهای مختلف به شبهه طول عمر امام مهدی (ع) داده شده است، میتوان به شرح زیر دسته بندی کرد:
وجود افرادی با عمرهای طولانی در گستره تاریخ
با توجه به این جمله معروف که میگوید: «محکمترین دلیل بر امکان چیزی، واقع شدن آن است» [۱۱] بسیاری از کسانی که از گذشته تا کنون درباره اثبات طول عمر امام مهدی (ع) کتاب یا مقاله نوشتهاند، یکی از دلایل اصلی خود را وجود موارد فراوانی از افراد دارای عمرهای طولانی در گستره تاریخ، قرار دادهاند.
بر اساس شواهد و قرائن تاریخی که در میان ادیان و ملل مختلف پذیرفته شده است، در طول تاریخ کسان زیادی وجود داشتهاند که به عمرهای طولانی حتی بیش از هزار سال دست یافتهاند. از آن جمله میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
۱. حضرت آدم (ع): ۹۳۰ [۱۲] تا ۱۰۳۰ سال؛ [۱۳]
۲. حضرت حوا (س): ۹۳۱ تا ۱۰۳۱ سال؛ [۱۴]
۳. شِیث پسر آدم: ۹۱۲ [۱۵] تا ۱۰۴۰ سال؛ [۱۶]
۴. اَنوش پسر شیث: ۹۰۵ [۱۷] تا ۹۶۰ سال؛ [۱۸]
۵. قینان پسر انوش: ۹۱۰ [۱۹] تا ۹۲۰ سال؛ [۲۰]
۶. مهلائیل (مَهْلَلْئیل) پسر قینان: ۸۰۰ [۲۱] تا ۸۹۵ سال؛ [۲۲]
۷. یَرد (یارِد) پسر مهلائیل: ۹۶۲ سال؛ [۲۳]
۸. اُخْنُوخ (خَنُوخ) پسر یرد: ۳۶۵ سال؛ [۲۴]
۹. مَتوشالَح (مَتُوشَلَخ) پسر اُخنوخ: ۹۶۰ [۲۵] تا ۹۶۹ سال؛ [۲۶]
۱۰. لَمَک پسر متوشالح: ۷۷۷ [۲۷] تا ۷۹۰ سال؛ [۲۸]
۱۱. نوح پسر لمک: ۹۵۰ [۲۹] تا ۲۴۵۰ سال؛ [۳۰]
۱۲. سلیمان العادی: ۷۱۲ سال؛ [۳۱]
۱۳. لقمان العادی: ۳۵۰۰ سال؛ [۳۲]
۱۴. ولید پسر ریّان (عزیر مصر که با حضرت یوسف (ع) همعصر بوده است): ۷۰۰ سال؛ [۳۳]
۱۵. دومغ (جد عزیر مصر): ۳۰۰۰ سال؛ [۳۴]
۱۶. ریّان پسر دومغ (پدر عزیر مصر): ۱۷۰۰ سال؛ [۳۵]
۱۷. شداد پسر عاد: ۹۰۰ سال؛ [۳۶]
۱۸. دوید بن زید بن نهد: ۴۵۰ سال. [۳۷]
۱۹. عبید بن شریة الجرهمی: ۳۵۰ سال؛ [۳۸]
۲۰. ذوالاصبع العدوانی: ۳۰۰ سال؛ [۳۹]
علی محمد علی دخیّل در کتاب خود، نامهای بیش از دویست نفر از دراز عمران (معمّران) تاریخ را که بین ۱۳۰ تا ۳۶۰۰ سال عمر کردهاند، برمیشمارد. [۴۰] یکی دیگر از نویسندگان معاصر نیز در کتابش، بیش از سی نفر از کسانی را که تا ۷۰۰ سال عمر داشتهاند، معرفی کرده است. [۴۱]
در ادبیات کهن عرب نیز کتابهای متعددی با عنوان المعمّرون یافت میشود که در آنها به نامهای کسانی از عرب و غیر عرب که عمرهای طولانی بیش از ۱۲۰ سال داشتهاند، اشاره شده است. یکی از معروفترین این کتابها، کتاب المعمرون و الوصایا اثر ابوحاتم سهل بن محمد سجستانی (م ۲۵۰ ه. ق) است. [۴۲]
با توجه به فهرست طولانی اسامی افرادی که در گستره تاریخ از ابتدای آفرینش تا سدههای اخیر به عمرهایی چند برابر عمر متوسط انسانها دست یافتهاند، میتوان نتیجه گرفت که داشتن عمر طولانی امری غیر ممکن و بیسابقه نیست و از نظر عقل و منطق کاملاً قابل تصور است که امام مهدی (ع) هم بتواند بیش از هزار سال عمر کند.
[۱]. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۶، ص ۵۲۴، ح ۵؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۷، ح ۵.
[۲]. کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۰۵؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۲۰، ح ۹.
[۳]. کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۰۸، بحارالانوار، ج ۵۱، صص ۲۲۲ و ۲۲۳.
[۴]. کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۲۵۹.
[۵]. ر. ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، صص ۵۳۳ ۶۳۹.
[۶]. ر. ک: الفصول العشرة فی الغیبة، مندرج در: مؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، سلسلة مصنفات الشیخ المفید، چاپ اول: قم، ۱۴۱۳ ه. ق، ج ۳، صص ۹۱ ۱۰۳.
[۷]. ر. ک: کتاب الغیبة، صص ۷۸ ۸۷.
[۸]. ر. ک: همان، صص ۲۵۸ ۲۶۰.
[۹]. ر. ک: بحارالانوار، ج ۵۱، باب ۱۴، صص ۲۲۵ ۲۹۳.
[۱۰]. ر. ک: علی اکبر مهدیپور، طول عمر امام زمان عج از دیدگاه علوم و ادیان، چاپ دوم: تهران، کعبه، ۱۴۰۴ ه. ق؛ سیدهادی حسینی، امام مهدی (ع): طول عمر، با نظارت و اشراف: محمد حکیمی، چاپ اول: مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۱؛ محمد مظاهری، امکان طول عمر تا بینهایت، برگرفته از قرآن و حدیث، چاپ اول: قم، ارغوان دانش، ۱۳۸۳؛ حسین فریدونی، زنده روزگاران: جُستاری در دیر زیستی امام عصر (ع)، چاپ اول: تهران، آفاق، ۱۳۸۱؛ محمدجواد میردامادی، پژوهشی علمی پیرامون طول عمر، کهولت و پیشگیری از پیری، زیر نظر رضا ملکزاده، چاپ اول: تهران، بدر، ۱۳۷۸؛ سیدمحمدباقر صدر، رهبری بر فراز قرون: پژوهشی درباره امام مهدی (ع) (ترجمه کتاب بحث حول المهدی (ع))، تحقیق: عبدالجبار شراره، ترجمه: مصطفی شفیعی، چاپ اول: تهران، موعود، ۱۳۷۹، صص ۶۳ ۷۷؛ علیمحمد علی دخیّل، الإمام المهدی (ع)، چاپ دوم: بیروت، دارالمرتضی، ۱۴۰۳ ه. ق، صص ۱۴۱۱۸۶.
[۱۱]. متن عربی این جمله چنین است: «أقوی دلیل إمکان وقوعه».
[۱۲]. ر. ک: تورات، سِفْر پیدایش، باب پنجم، بند ۵؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۳، ح ۳ به نقل از پیامبر اسلام (ص)؛ علیبن الحسین المسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، چاپ دوم: قم، دار الهجرة، ۱۴۰۴ ه. ق، ج ۱، ص ۴۸؛ بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۲۶۸، ح ۱۹ (به نقل از امام صادق (ع)).
[۱۳]. ر. ک: محمدبن جریر الطبری، تاریخ الطبری تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، مؤسسة عزالدین، ۱۴۰۷ ه. ق، ج ۱، صص ۸۱ ۸۳؛ بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۲۶۹ (به نقل از کتاب سعد السعود سیدبن طاووس).
[۱۴]. ر. ک: تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۸۴؛ بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۲۶۹. در منابع تاریخی آمده است که حوا (س) یک سال پس از وفات حضرت آدم (ع) از دنیا رفت.
[۱۵]. ر. ک: تورات، سفر پیدایش، باب پنجم، بند ۸؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۴۹؛ تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۸۵؛ بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۲۶۹.
[۱۶]. علیبن ابراهیم القمی، تفسیر القمی، چاپ اول: بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۲ ه. ق، ج ۲، ص ۲۴۳.
[۱۷]. ر. ک: تورات، سفر پیدایش، باب پنجم، بند ۱۱؛ تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۸۵.
[۱۸]. ر. ک: مروج الذهب، ج ۱، ص ۴۹.
[۱۹]. ر. ک: تورات، سفر پیدایش، باب پنجم، بند ۱۴؛ تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۸۵.
[۲۰]. ر. ک: مروج الذهب، ج ۱، ص ۴۹.
[۲۱]. ر. ک: همان، ص ۵۰.
[۲۲]. ر. ک: تورات، سفر پیدایش، باب پنجم، بند ۱۷؛ تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۸۵.
[۲۳]. ر. ک: تورات، سفر پیدایش، باب پنجم، بند ۲۰؛ تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۸۸.
[۲۴]. ر. ک: تورات، سفر پیدایش، باب پنجم، بند ۲۳؛ تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۸۹. «اُخنوخ» یا «خنوخ» همان حضرت «ادریس» است که به اعتقاد یهودیان به آسمانها صعود کرده است. اهل سنت نیز معتقدند که حضرت ادریس همچنان زنده و در آسمانهاست. این موضوع از نظر شیعیان مسلّم نیست. ر. ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج ۱۴، ص ۷۱.
[۲۵]. مروج الذهب، ج ۱، ص ۵۰.
[۲۶]. تورات، سفر پیدایش، باب پنجم، بند ۲۷؛ تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۹۰.
[۲۷]. ر. ک: تورات، سفر پیدایش، باب پنجم، بند ۳۱؛ تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۹۰، در کتاب اخیر سن «لَمَک» ۷۸۰ سال ذکر شده است.
[۲۸]. ر. ک: مروج الذهب، ج ۱، ص ۵۰.
[۲۹]. ر. ک: تورات، سفر پیدایش، باب نهم، بند ۲۹؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۵۲؛ تاریخ الطبری، ج ۱، صص ۹۰ و ۹۳.
[۳۰]. ر. ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۳، ح ۱، به نقل از امام جعفر صادق (ع)؛ بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۲۸۵، ح ۲؛ تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۹۳. در کتاب اخیر روایتهای مختلفی درباره عمر نوح نقل شده که از ۹۵۰ تا ۱۹۵۰ سال در نوسان است.
[۳۱]. ر. ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۴، ح ۳ به نقل از امام جعفر صادق (ع).
[۳۲]. ر. ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۶۳؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۳.
[۳۳]. ر. ک: همان.
[۳۴]. ر. ک: همان.
[۳۵]. ر. ک: همان.
[۳۶]. ر. ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۵۴.
[۳۷]. ر. ک: همان، ص ۵۶۱؛ کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۸۳.
[۳۸]. ر. ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۴۷.
[۳۹]. ر. ک: همان، ص ۵۶۷؛ کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۸۳.
[۴۰]. ر. ک: الإمام المهدی (ع)، صص ۱۴۶ ۱۸۶.
[۴۱]. ر. ک: امکان طول عمر تا بینهایت، صص ۸۹ ۱۳۶.
[۴۲]. ر. ک: ابوحاتم سهلبن محمدبن محمد سجستانی، المعمرون و الوصایا، تحقیق: عامر عبد المنعم، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۶۱ م.
نظر شما