پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۶، ۸:۳۱

تأثیرپذیریهای آیزایا برلین از زمانه ای دشوار

تأثیرپذیریهای آیزایا برلین از زمانه ای دشوار

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: آزادی یکی از مهمترین مفاهیم در تاریخ بشری است که در جهان دید مورد توجه بسیار قرار گرفته است. در یک صد سال اخیر و پس از مواجهه ما با مغرب زمین این مفهوم برای ما ایرانیان نیز بسیار مهم بوده است. با توجه به آنکه شناختن جهان مدرن و لوازم آن بدون توجه به این مفهوم ممکن نیست گروه دین و اندیشه مهر در چندین مقال سعی می‌کند این مفهوم را بسط دهد و برای شروع به سراغ یکی از قهرمانان تفکر نظری در باب آن یعنی آیزایا برلین می‌رود.

به گزارش خبرنگار مهر، آیزایا برلین به عنوان یک فیلسوف، مورخ نظری، نظریه پرداز سیاسی، استاد دانشگاه و روزنامه نگار انگلیسی مطرذح است .بیشترین شهرت او را باید در قدرتش در به چالش کشیدن، دفاعش از لیبرالیسم، حمله بر افراط گرایی سیاسی و تعصب فکری و مقالات درخشان او در باب نظریه پردازی جستجو کرد.

مقاله "دو مفهوم آزادی" او  در سال 1958 ، نگرش دنیای غرب را به تئوری سیاسی، دچار دگرگونی ساخت و به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و بحث انگیز ترین نوشته ها در این حوزه، در میان مدعیان باقی ماند. مشوقان و منتقدان برلین رای بر این دارند که تمایز او میان آزادی مثبت و منفی نقطه آغاز بنیادینی برای مباحث تئوریک در خصوص معنا و ارزش آزادی سیاسی بوده است. مقالات متعدد برلین در اواخر عمر او، باعث تهییج و جذب اذهان زیادی به خود و به راه افتادن موتور فکری دنیای اندیشه سیاسی بویژه در خصوص نظریه کثرت گرایی ارزشی شده بود. برلین در این نظریه، ابهامات زیادی را برشمرده که در آن نظرات فلاسفه به چالش کشیده شده و اسباب کار زیادی برای دیگر فلاسفه شده است.

آیزایا برلین در سال 1909 درشهر ریگا مرکز ایالت لاتویا که در آن هنگامه بخشی از امپراتوری روسیه قلمداد می شد دیده به جهان گشود. پدر او مندر برلن، یک تاجر متمول الوار بود. مادر آیزایا، ماری نی ولشونوک نام داشت. خانواده برلین در سال 1915 به شهر آندریاپول روسیه نقل مکان کردند و در سال 1917 این جابجایی به شهر پتروگراد منتهی شد، جایی که آیزایا انقلاب 1917 روسیه را در آنجا شاهد بود و خاطرات وقایع آن روزها را در کنار حضورش در پتروگراد همیشه یادآوری می کرد.

خانواده او علی رغم آزار و اذیتهای بلشویکها توانستند در سال 1920 اجازه بازگشت به ریگا را به دست آورند و یک سال بعد از آنجا بود که اقدام به مهاجرت به بریتانیا کردند و در حاشیه لندن به ادامه زندگی پرداختند. آیزایا در مدرسه اش تی پائول نام نویسی شد و بعد از آن به کالج کرپس کریستی  آکسفورد رفت تا به مطالعه تاریخ باستان و فلسفه و نیز سیاست و اقتصاد به پردازد. او در سال 1932 سمت استادی نیو کالج را به دست آورد و در همان سال بود که به عنوان اولین یهودی به دریافت جایزه بورس استادی "آل سولز"، عنوان بالاترین رتبه آکادمیکی آکولادز یا شوالیه بریتانیا، نایل آمد.   

برلین دهه 1930 را به طور عمیق به تحقیق و بررسی در زمینه توسعه فلسفه در کنار دوستان و همکارانی چون جی ال آوستین، ای جی آیر و استوارت همپشایر در شهر آکسفورد پرداخت. علاقه ابتدایی او به روند تاریخی فلسفه و تئوری سیاسی و اجتماعی در همان ابتدا رخ می نمود.

برلین طی جنگ دوم جهانی در دفتر وزارت اطلاعات بریتانیا در شهر نیوریوک (42 - 1940) و نیز سفارت انگلیس در شهر واشنگتن (5- 1942) برای ارائه گزارشهای هفتگی در مورد اوضاع سیاسی امریکا به خدمت گرفته شد. او در سالهای 1945 و 1946 فرصت یافت تا به اتحاد جماهیر سابق سفر کند. برلین در آنجا با بازمانده های روشنفکران روسیه چون آنا آخماتوای شاعر و بوریس پاسترناک ملاقات هایی داشت و در این زمان توانست جریان ضد کمونیستی خود را تقویت بخشد و به آینده روشنفکری خود جهت دهد.

برلین بعد از جنگ بود که به آکسفورد بازگشت و با وجودی که کار تدریس و نوشتن را در مورد فلسفه تا اواخر دهه 1940 و اوایل دهه 1950 ادامه داد اما زندگی علمی او به سمت تاریخ نظری، به ویژه تارخ فکری روسیه ، تاریح مارکسیست و تئوریهای اجتماعی و نیز دوران شکوفایی و انتقادات از آن، تغییر یافت. در این زمان نیز او اقدام به چاپ گسترده مقالات مربوط به جریانات فرهنگی و سیاسی معاصر، ایدئولوژی سیاسی و  کارهای انجام شده در خصوص اتحاد جماهیر شوروی کرد. انتخاب او برای دریافت کمک هزینه استادی در آل سولز در سال 1950 این امکان را برای او فراهم کرد که بتواند به علاقمندی خود در حوزه ادبیات، سیاست و تاریخ که خارج از بحث فلسفه سیر می کرد، بپردازد. او یکی از موسسان گروه "فلاسفه آکسفورد" بود که ملاقاتهای منظم و همیشگی به دانشگاههای ایالات متحده امریکا داشتند و نقش مهمی در توسعه و اشاعه "فلسفه آکسفورد" در امریکا بر عهده داشت.

برلین در سال 1957، یک سال پس از ازدواجش با آلین هالبن، به عنوان پروفسور تئوری اجتماعی سیاسی در آکسفورد ادامه فعالیت داد. مقاله ای که او در مراسم آغاز به کار خود در کنفرانسی که به همین منظور در سال 1958 ترتیب داده شده بود مهمترین اثر تحول ساز او یعنی "دو مفهوم آزادی" بود. او در سال 1967 بعد از انتخاب به عنوان رئیس موسس ولفسان کالج آکسفورد، از مقام خود کناره گیری کرد. برلین در سالهای آخر عمر خود امیدوار بود کار اصلی خود در مورد تاریخ مکتب هنری رمانتیسم اروپایی را به پایان برساند اما این کار وی نافرجام ماند.

او طی سال های 1966 تا 1971 پروفسور ناظر انسانشناسی  در سیتی یونیورسیتی (City University) نیویورک بود و در سالهای 1974 تا 1978 سمت رئیس آکادمی بریتانیا (British Academy) را به عهده داشت. او در سال 1957 به مقام سر (Knight) نائل شد و در سال 1971 نشان لیاقت را در اختیار گرفت. مجموعه آثار او که توسط هنری هاردی و دیگران ویرایش شده بود در سال 1978 در اختیار علاقمندان قرار گرفت که 12 جلد از این مجموعه به همراه کتاب هستی شناسی "مطالعه اثربخش در مورد انسان" (The Proper Study of Mankind) و اولین مجموعه سه جلدی نامه های وی در زمره آنها بوده است.

برلین به خاطر اهتمام و کوششی که در راستای مطالعات مربوط به تاریخ نظری انجام داده بود مفتخر به دریافت جوایزی چون اگنلی (Agnelli)، اراسموس (Erasmus) و لیپینکوت (Lippincott) شد. او در سال 1997 دیده از جهان فرو بست.

در رابطه با توسعه فکری برلین می توان گفت افکار او در ابتدا متاثر از آرمانگرایی انگلیسی بود که توسط گرین، بسانکت و برادلی بسط یافته بود اما این روند دیری نپایید و رو به افول گذاشت. او در دوران دانشجویی و دوره کارشناسی به رئالیسم جی ای مور و جان کوک ویلسون روی آورد و تا این زمان کار خود را به عنوان مدرس فلسفه نیز آغاز کرده و به نسل جدید تجربه گرایانی چون ای جی آیر که از آموزه های اثبات گرایی منطقی در نوشته های وبننا سیرکل و ویتگنستین بهره می جستند، پیوسته بود. هر چند که برلین همیشه با شک و تردید به مکتب اثبات گرایی منطقی نگاه می کرد اما تردید و دودلی او نسبت به ادعاهای مربوط به متافیزیک و دغدغه های ذهنی او در مورد طبیعت و منشاء دانش به شدت متاثر از اکتسابات فلسفی اولیه اش بود. همه آنچه که در مورد برلین به میان آمد با آمیختگی آنها با استعداد تاریخی اش، او را دوباره به وادی مطالعات تجربه گرایان انگلیسی اولیه، بویژه برکلی و هیوم کشاند که برلین در مورد هر دوی آنها در دهه 1930 و اوخر دهه 1940 به ایراد سخرانی پرداخته و کتابهایی به رشته تحریر در آورده بود.

برلین گرایشهای دیگری به کانت و پیروان او نیز داشت. اولین مرشد و معلم فلسفی برلین یک فرد یهودی روسی به نام سلومون راشمیلویچ بود که فلسفه را در چندین دانشگاه آلمان فرا گرفته بود و شاگردی چون برلین را به تاریخ روسیه عرضه کرده بود تا ایدئولوژی را در این کشور به یک چالش بزرگ فرا خواند و تاریخ فلسفه را بعد از کانت در آلمان دگرگون سازد. پس از این نیز، آر جی کالینگوود در آکسفورد، علاقمندی برلین را به تاریخ نظری سوق داد و موسسان تاریخ گرایی مانند ویکو  و  هردر در تبع و نظر او گنجاند. کارهای دیگری که کالینگوود برای ترغیب او به میان آورد و بشدت از کانت نیز متاثر می شد باعث شد تا اعتقاد و ایمان برلین در این راه راسختر گردد شناساندن اهمیت مفاهیم اولیه و دسته بندی هایی بود که انسانها در زندگی خود توسط آنها شروع به سازماندهی و تحلیل تجاربشان می کنند.

برلین در اواسط دهه 1930، زمانی که مشغول تحریر زندگی نامه مارکس بود به تحقیق و مداقه در مورد آثار دو متفکر روسی که تاثیر مهمی بر نگرش تاریخی و سیاسی او داشتند، پرداخت. یکی از آندو الکساندر هرزن بود که از او به عنوان قهرمان یاد می شود و بسیاری از اعتقادات برلین در مورد تاریخ، سیاست و اخلاق از او نشات گرفته است.  دیگری نیز، مارکسیست و تاریخ نگار فلسفی روس، جی وی پلکهانوف است. برلین علیرغم مخالفتش با مارکسیسم، پلکهانوف را به عنوان یک تاریخ نگار نظری  مهم، بسیار مورد ستایش و تقدیر قرار می داد. در ابتدا به دنبال مطالعه نوشته های پلکهانوف بود که برلین به متفکران طبیعت گرا، تجربه گرا و ماده گرا و نیز ایده آل گرا و انتقادات تاریخگرایان روی آورد. آثار پلکهانوف اولین عاملی بود که برلین را به مباحثات سیاسی آزادیخواهان و افراطگرایان روسی قرن نوزدهم و اولیل قرن بیستم سوق داد و تاریخ نظری و اخلاق در امور سیاسی را دغدغه ذهن او کرد.

کد خبر 485614

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha