پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۱۰:۵۷

«یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه» بازنشر شد؛

رازهای عجیب هانس کریستین آندرسن به روایت مارتین مک‌دونا

رازهای عجیب هانس کریستین آندرسن به روایت مارتین مک‌دونا

چهارمین چاپ نمایشنامه «یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه» نوشته مارتین مک‌دونا منتشر شد. این نمایشنامه درباره یک راز عجیبِ هانس کریستین آندرسن است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشر بیدگل چهارمین چاپ نمایشنامه «یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه» نوشته مارتین مک‌دونا و ترجمه بهرنگ رجبی را با شمارگان هزار نسخه، ۹۶ صفحه و بهای ۱۴ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب به سال ۹۷ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۱۴ هزار تومان منتشر شده بود.

«یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه» جدیدترین نمایشنامۀ مارتین مک‌دونا است که به سال ۲۰۱۹ با کارگردانی متیو دانستر و بازی جیم برودبنت در لندن روی صحنه رفت و با استقبال مخاطبان مواجه شد. نمایشنامه در کپنهاگ در خانۀ هانس کریستین آندرسن، نویسنده مشهور دانمارکی و خالق آثاری چون «جوجه اردک زشت»، «دخترک کبریت فروش»، «لباس جدید پادشاه» و… می‌گذرد.

آندرسن راوی قصه‌ها و افسانه‌هایی دل‌انگیز است و میلیون‌ها نفر دوستش دارند، اما رازهای تلخ و سیاهی دارد که آن‌ها را از جهان خارج مخفی نگه داشته است. این نویسنده محبوب زنی کنگویی را در اتاق زیرشیروانی حبس می‌کند و هر آنچه را که او می‌گوید، زن می‌نویسد. چنین فضایی، وحشت را در قالب یک کمدی سیاه به مخاطب منتقل می‌کند و همان اتفاقی است که بخشی از موضوع این نمایشنامه را شکل می‌دهد. مک‌دونا در فضایی که خیلی از منتقدان آن را «سوررئالیستی» خوانده‌اند، داستان متفاوتی درباره آندرسن روایت می‌کند.

مارتین مک‌دونا سال ۱۹۷۰ در لندن متولد شد. او در چهارده سالگی با دیدن نمایش «بوفالوی امریکایی» از دیوید ممت تصمیم گرفت نویسنده شود. درس را رها کرد و طی هشت سال صد و خرده‌ای قصه و طرح فیلمنامه نوشت و برای هر جا به ذهنش می‌رسید، فرستاد که همه آنها رد شدند. در بیست و چهارسالگی هنوز داشت با مقرری هفته‌ای پنجاه دلارِ دولت سر می‌کرد که تصمیم گرفت نمایشنامه بنویسد. در دوره‌ای تمام روزش را به نوشتن نمایشنامه می‌گذراند. تا ۹ ماه بعد از آن هفت نمایشنامه نوشت؛ از یکی راضی نبود اما ۶ نمایشنامه در مدت کوتاهی بدل به کلاسیک‌های تئاتر انگلستان شده‌اند و دست کم اولین آنها یعنی «ملکه زیبایی لی نِین»، از بهترین نمایشنامه‌های همه اعصار خوانده شده. پس از آن چند نمایشنامه دیگر نوشت و ضمناً به نوشتن فیلمنامه و ساختن فیلم پرداخت.

کد خبر 4921550

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha