پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۹ خرداد ۱۳۸۶، ۱۳:۵۹

4 مولفه در فضای جدید هسته‌ای (نوشته پرویز اسماعیلی)

فراموشی در هایلیگندام

فراموشی در هایلیگندام

خبرگزاری مهر : در حالی‌که روز دوشنبه آینده اجلاس ماه ژوئن شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تشکیل و به موضوع گزارش اخیر محمد البرادعی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران نیز خواهد پرداخت، سران کشورهای صنعتی گروه 8 در هایلیگندام آلمان، بیانیه‌ای دو پهلو درباره برنامه هسته‌ای ایران صادر کردند.

اولا ؛ با تعدیل ادبیات خود به طور ضمنی حقوق صلح آمیز هسته‌ای ایران را پذیرفتند و تاکید کردند که « در صورت اطمینان از عدم انحراف این فعالیت‌ها فصل تازه‌ای از روابط گسترده با ایران را در همه زمینه‌ها پی‌ریزی» خواهند کرد و ثانیا ؛ با بیان اینکه «ایران تاکنون تعهدات خود طبق قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد را محقق نکرده»، اعلام حمایت از اتخاذ اقدام‌های بیشتر در صورتی‌که ایران به تعهدات خود پایبند نباشد، نوشته‌اند: « ما بار دیگر از ایران می‌خواهیم تا گام‌های مورد نظر شورای امنیت را بردارد، همه فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی و بازفراوری از جمله تحقیق و توسعه را تعلیق کند و اجازه دهد تا مذاکرات آغازشود. »

بیانیه 8 کشور صنعتی، نشان می‌دهد که آنها هنوز فضای جدید در موضوع هسته‌ای ایران را درک نکرده‌اند. مختصات این فضای جدید که اثرات آن بارها در مناسبات بین‌المللی تهران و نیز اظهارات مقامات مرتبط مانند البرادعی نمود یافته، چنین است:

1 - ایران از نظر فنی دارای شرایط بسیار متفاوتی، حتی نسبت به زمان صدور قطعنامه 1747 است. شرایطی که اصولا ایران را از مرحله فعالیت‌های آزمایشگاهی و تحقیقاتی مرتبط با غنی‌سازی عبور داده و با راه‌اندازی و تزریق موفق گاز به قریب 10 زنجیره سانتریفیوژی، وارد فاز صنعتی کرده است. این موضوع به صراحت مورد تایید و اشاره البرادعی قرار گرفت و توصیه او به غرب برای پذیرش توانمندی فنی ایران و پذیرش حقوق هسته‌ای ملت ایران، خشم کاخ سفید را برانگیخت. در چنین وضعی که به قول آژانس‌های اطلاعاتی غربی، ایران توانایی راه‌اندازی هر آبشار 164 تایی سانتریفیوژ را فقط در یک هفته داراست، اینکه گروه 8 آغاز مذاکره را مشروط به تعلیق فعالیت‌های تحقیق و توسعه به وسیله  ایران می‌کند، خود نشانه‌ای از فاصله سران 8 کشور صنعتی با واقعیت‌ها دارد!

2 - مولفه دیگر این است که باوجود نگرانی دروغینی که سران گروه 8 از برنامه‌های هسته‌ای ایران اظهار کرده‌اند، آخرین گزارش 4 صفحه‌ای مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ؛ هم از ادامه بازرسی‌ها از ایران و هم از مشاهده نشدن هرگونه انحراف از مسیر صلح آمیز حکایت کرده است. درخواست البرادعی در این گزارش برای «استمرار و ارتقای همکاری‌های ایران» برای رفع ابهامات، مهم‌ترین دلیل بر ادامه فرآیند همکاری میان ایران و آژانس است. ورود شورای امنیت به یک «کیس هسته‌ای» نیز مطابق مفاد بند C ماده 12 از اساسنامه آژانس موقعی است که با احراز عدم پایبندی و انحراف از مسیر فعالیت‌های هسته‌ای، پرونده کشورها در آژانس بسته و در شورای امنیت باز می‌شود. خنده دار است که ایران تنها کشور در تاریخ آژانس است که گرچه در فرآیند همکاری با این سازمان بین‌المللی است، اما پرونده‌اش همزمان به عنوان تهدید صلح بین‌المللی در شورای امنیت مطرح شده است!

3 - مولفه سوم فضای جدید در موضوع هسته‌ای، انتقال دیالوگ و تحرک بین‌المللی از مسیر شورای امنیت به دالان مذاکره و تفاهم با ایران است. در فاصله

چند ماهه میان قطعنامه 1737 و 1747 شورای امنیت، فضای رکود دیپلماتیک مشهود بود. حال آنکه در ماه‌های اخیر (بعد از قطعنامه 1747) ایده‌های جدیدی از جمله از سوی اروپایی‌ها مطرح شد و با آغاز موفق دور جدید گفت‌وگوهای لاریجانی – سولانا از یکسو و مذاکرات سه جانبه «ایران – عراق – آمریکا» از سوی دیگر، موقعیت ایران در توازن دیپلماتیک برتر شد. بر این روند باید تحرک عملی ایران در همگرایی اسلامی، به طور نمونه همکاری با عربستان و دیگر کشورهای موثر در بحران لبنان برای کنترل اوضاع این کشور و نیز رویکرد جدید به همکاری با امارات متحده عربی و مصر را نیز افزود.

4 - مولفه چهارم پایان دو عصر است. یکی پایان عصر تهدید برابر ایران و دومی پایان عصر تعلیق. اجماع بین‌المللی بر این است که با زبان زور نمی‌توان ایران را به دست شستن از حقوقش محروم کرد.

محمد البرادعی به تازگی حمله به ایران را کار دیوانگان جدید خواند و بلافاصله خشم نئومحافظه کاران کاخ سفید را برانگیخت. و همین دیروز نیز جوزف نای ( Joseph S. Nye Jr) پروفسور روابط بین‌الملل در دانشگاه هاروارد با اشاره به پیشرفت‌های هسته‌ای ایران نوشت: گزینه‌های ما بسیار محدود هستند.

حمله نظامی به ایران نه تنها این برنامه‌ها را متوقف نخواهد کرد، بلکه به مشکلات ما در عراق و به طور کلی‌تر در همه جهان اسلام خواهد افزود. به طور مسلم تحریم‌های سخت شورای امنیت، بهترین شانس ممکن برای متقاعد کردن ایران برای توقف و یا دست‌کم «کند کردن برنامه غنی سازی» آن است.

از سوی دیگر، یادمان نرفته که در سال 2005 و در بحبوحه مذاکرات ایران و تروئیکای اروپا، استفاده تحقیقاتی ایران از فقط 20 سانتریفیوژ را هم قبول نداشتند و اینک سخنان و ایده‌هایی مبنی بر «کند کردن برنامه غنی‌سازی» و یا «عدم افزایش ارتفاعی توان غنی‌سازی ایران» نیز از مبادی رسمی و غیررسمی طرح می‌شود. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که بیانیه گروه 8 و یا چندی پیش 40 کشور اروپایی نیز به ظاهر بیشتر از باب آبرو داری (Face Saving) خواستار تعلیق شده است.

به هر حال ایران ثابت کرد که در پیگیری حقوق خود جدی است، آماده گفت‌وگو با هرکس و هرجا بر اساس قوانین آژانس است و دست آخر اینکه نفس ورود ایران به مذاکره، نشاندهنده انعطاف و پایبندی ایران به مبانی عقلانی دیپلماسی برای تفاهم است.

------------------------

منبع :روزنامه تهران امروز

کد خبر 498964

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha