خبرگزاری مهر، گروه استانها- امین کمالوندی*: دلهره، اضطراب، نگرانی، جلسه پشت جلسه، نوشتن نقشههای متفاوت، نگاههای محزون، خستگی کمک رسانیهای پیاپی عصر کرونا، ولی شناسی، فرزند زمان بودن، تطبیق کار با فرمان فرمانده، دلهره از دست دادن روزی روضه؛ همه اینها حال و روز بچه هیأتی ها بود.
کسانی که پای کار بودنشان زبان زد شده. پای کار هستند که امتیاز بگیرند، پای کار هستند که استخدام شوند، پای کار هستند که اتفاقاً دستمزد بگیرند، بله ولی همه را از مادر ارباب بی کفنشان.
خیلی از این بچهها بیکار هستند و از داشتن حداقلهای زندگی محروم ولی ثروتمندترین آدمهایی که میشود دید.
القصه زخم زبانها و کارشکنیها و شیوه نامههای خلق الساعه که با اطمینان خاطر صادر میشد اما فرمان برداری از راهبر، هیأتها را واداشت که به تناسب واکنش مثبت نشان دهند.
به غیر از بچه هیأتی ها کسی فکرش را هم نمیکرد که هم دستگاه امام حسین علیه السلام تعطیل نشود، هم کمترین تعرض به عزاداران صورت بگیرد، حتی کسانی که بر طبل تعطیلی مجالس ارباب میکوبیدند، در بهترین حالت سکوت کردند و البته برخی هم همراه شدند.
بله پادگانها، پارکها، شهربازیها، بیمارستانها، کوچهها، کامیونها، وانتها، منبریها، مداحان، سینه زنها، زنجیرزنها، دست به دست هم دادند که متفاوتترین عزاداری تاریخ را با نظمی که توانست ما را از زیر سیطره نظم ماشینی آلمانیها و برنامهریزی ژاپنیها برای همیشه خارج کند، برگزار کنند.
البته بچه هیأتی ها میدانستند که اتفاقاً منظم ترین ساختار مدنی کشور همین هیأتها هستند ولی کرونا سبب شد که این نظم ذاتی را رونمایی کنند.
کسانی که حسینیه را با سالن اشتباه میگیرند، نمیدانند که در هم نشستن مخاطب پای منبر، سرشار از نظم سیستماتیک است، ولی خوب حال نظم و انضباط مورد علاقه عصر ماشین را هم نشان دادیم تا بدانند که میتوانیم سریع خود را در کمترین زمان ممکن منطبق کنیم با نظم مورد نظر فرمانده.
تغییر آرایش در برگزاری مراسمهای بزرگ، پذیرایی، ورود و خروج، سبک سینه زدن و رونمایی از شیوههای مختلف هیأتداری، بزرگترین مانور قرن بود و با این مانور هیأتهایی که هویت خود را از امام حسین (ع) دارند، ظرفیت و توانایی خود را به رخ دوست و دشمن کشیدند.
فکر میکنم امسال تازه همه فهمیدند که چرا انقلاب اسلامی نظم نوین جهانی! (بخوانید قانون جنگل) را به چالش کشیده است و اکنون تنها یک نگرانی باقی مانده؛ اربعین!
* فعال فرهنگی و مذهبی
نظر شما