خبرگزاری مهر، گروه بین الملل؛ کتاب «باب وودوارد» (Bob Woodward ) خبرنگار مشهور آمریکایی و افشاگر رسوایی واترگیت، با عنوان «خشم» سه روز دیگر به بازار عرضه میشود. این کتاب شامل بخشهای مختلفی از ماجرای ترور سردار سلیمانی گرفته تا تاثیر رهبران مختلف بر روی ترامپ میشود.
کتاب خشم، دومین کتابی است که باب وودوارد درباره ریاست جمهوری ترامپ منتشر میکند. او یک خبرنگار پژوهشی کهنه کار است که به خاطر افشای رسوایی واترگیت در زمان ریچارد نیکسون به شهرت رسید. وودوارد برای نوشتن این کتاب، هیجده بار با ترامپ مصاحبه کرد و گفتگوهای مفصلی هم با گراهام و بسیاری از دستیاران رییس جمهوری داشت.
تصویری که این کتاب از ترامپ میدهد، اکنون دیگر یک تصویر آشنا است: یک رییس جمهور شکننده و دمدمی مزاج که به آسانی توسط رهبران خودکامه بازی میخورد.
برخی از موارد موجود در این کتاب عبارتند از:
رایزنی با گراهام برای ترور سردار سلیمانی
چهار روز پیش از ترور ژنرال سلیمانی، ترامپ در زمین گلف در فلوریدا در این باره با لیندسی گراهام که هم بازی او بود، صحبت میکرد. گراهام موکدا به ترامپ توصیه کرد که از این ترور منصرف شود چون اقدامی است که برای هیچکس قابل هضم نیست و ماشه جنگ را میکشد.
سناتور گراهام به ترامپ هشدار داد که این کار مثل آن است که در قمار، به یک باره به جای ۱۰ دلار، بر روی ۱۰ هزاردلار شرط بندی کنیم. وی به ترامپ گفت: سلیمانی یک چهره بزرگ (کادر برتر) است. چرا فردی از رده پایینتر او را نزنیم که هضم آن برای همه آسانتر باشد؟
مایک مولوانی، رییس وقت دفتر ترامپ هم از گراهام خواهش کرد که برای منصرف کردن ترامپ، همراهی کند اما ترامپ نپذیرفت و به حملات علیه نظامیان آمریکایی در عراق که توسط ایران هدایت میشد، اشاره کرده و گفت: سلیمانی بر این حملات نظارت دارد.
کره شمالی و کیم جونگ اون
کتاب وودوارد، دوره زمانی میان جولای و نوامبر ۲۰۱۷ را بررسی میکند که پیونگ یانگ شماری از موشکهای برد بلند بالستیک که بردشان به آمریکا میرسید و نیز ششمین آزمایش زیرزمینی هستهای خود را آزمایش کرد.
در دسامبر ۲۰۱۸، کیم در یکی از نامههایش که ۲۰۰ روز پس از دیدار سنگاپور با ترامپ نوشته میشد، از او با عنوان «جنابعالی» یاد کرد. این کلمه ترامپ را به وجد آورد
در آن زمان جیمز ماتیس، وزیر دفاع وقت ترامپ که میدانست موشک بعدی میتواند روانه آمریکا شود و در آن صورت باید ظرف چند دقیقه تصمیمی گرفت که کشور را در مسیر جنگ هستهای قرار میدهد، با لباس ورزشی میخوابید و یک چراغ و زنگ هشدار هم در داخل حمام کار گذاشته بود تا هنگام دوش گرفتن از هشدار موشکی احتمالی خبردار شود.
ماتیس همچنین بیشتر به کلیسای ملی واشنگتن رفته دعا میخواند و خود را برای بدترین سناریو آماده میکرد.
هر چند در سامانه فرماندهی آمریکا، تنها رییس جمهوری است که مجوز حمله هستهای را صادر میکند اما ماتیس باور داشت که ترامپ با او مشورت خواهد کرد.
ماتیس از وودوارد می پرسد: اگر از تو خواسته شود که به حمله هستهای دست بزنی، چه خواهی کرد؟ باید میلیونها آدم را خاکستر کنی. به نظرم هیچکس حق ندارد یک میلیون آدم را بکشد اما این احتمالی است که من باید با آن روبرو میشدم.
به نوشته وودوارد، این توئیت های تند ترامپ برای نابودی کره شمالی و «خشم و آتش» علیه پیونگ یانگ بود که ماتیس را بیشتر میترساند.
ماتیس میگوید که این توئیت ها، «غیرمفید، کودکانه و خطرناک» بود و از ترامپ می خواسته که آنها را منتشر نکند. او بی پرده به رییس جمهور میگفت که «لذت بردن از تحقیر عمومی، کار بچههای دبستانی است.
سرانجام در اوایل سال ۲۰۱۸ بود که رهبر کره شمالی اعلام کرد که میخواهد به جای زرادخانه هستهای، بر اقتصاد تمرکز کند. ترامپ هم تغییر جهت داده و سخن از صلح با کیم جونگ اون زد که رد و بدل شدن ۲۷ نامه گرم- و گاهی بسیار احساسی- و سرانجام بی فایده، میان دو طرف را در پی داشت. این نامهها را باب وودوارد برای نخستین بار منتشر کرده است.
در دسامبر ۲۰۱۸، کیم در یکی از نامههایش که ۲۰۰ روز پس از دیدار سنگاپور با ترامپ نوشته میشد، از او با عنوان «جنابعالی» یاد کرد. این کلمه ترامپ را به وجد آورد. وی از این نامهها، به عنوان نامههای عاشقانه یاد کرد و برای کیم نوشت که آنها یک دوستی ویژه و با سیاقی یگانه دارند.
سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، نتوانستند بفهمند که چه کسی این نامهها را به انگلیسی برگردانده اما وودوارد مینویسد: تحلیلگران از مهارت این فرد در ترکیب و به کارگیری دقیق عباراتی که مناسب حال و دلخواه ترامپ است، متحیر بودند به گونهای که ترامپ را مرکز ثقل جاذبه و نقطه کانونی تاریخ توصیف میکرد.
ماجراهای پوتین و ترامپ و قتل خاشقجی
دستکاری ترامپ توسط طرفهای خارجی، یکی از موضوعاتی است که چندین بار در این کتاب به آن پرداخته شده است. مدیر اطلاعات ملی آمریکا، دان کاوتس، متقاعد شده بود که پوتین «گزکی از ترامپ دارد».
وودوارد پس از مصاحبه با رییس پیشین سازمان جاسوسی آمریکا مینویسد: به جز این توجیهی برای رفتار رییس جمهور وجود نداشت. کاوتس نمیتوانست هیچ دلیل دیگری ببیند. وی مطمئن بود که ترامپ مجبور است با پوتین همراهی کند.
جیمز ماتیس: مجبور به انجام کاری شدم که به نظرم احمقانه بود و جایگاه راهبردی ما در جهان و همه چیز را تضعیف میکرد، دیگر وقتش بود که کناره گیری کنم
خود ترامپ در مصاحبه با وودوارد میگوید: یک کسی به من میگفت که روابط من بامزه است. هرچه طرف من، خشکتر و مصممتر باشد، من بهتر با او کنار می آیم.
یک مورد دیگر هم ماجرای کشتن و تکه تکه کردن جمال خاشقجی در اکتبر ۲۰۱۸ بود که اطلاعات آمریکا دریافت که محمدبن سلمان در آن دست داشته اما ترامپ به این یافته اهمیتی نداد. وی به وودوارد میگوید: من بن سلمان رو نجاتش دادم. می تونستم بسپارمش دست کنگره اما جلوشون رو گرفتم.
فریبکاری نتانیاهو
در یک مورد فوق العاده دیگر، رکس تیلرسون وزیر خارجه پیشین ترامپ، به دیداری میان ترامپ و نتانیاهو در مه ۲۰۱۸ اشاره میکند که در آن، نخست وزیر رژیم صهیونیستی ویدئویی را به ترامپ نشان میدهد که ظاهراً محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در آن به خشونت علیه صهیونیستها ترغیب میکند.
تیلرسون میگوید به باور من این ویدئو، ساختگی بود و کلمهها و عباراتی بی ربط روی آن سوار شده بود اما ترامپ که خودش هم پیش از آن به نتانیاهو بی اعتماد بود، کاملاً متقاعد شد.
روز بعد در بیت لحم ترامپ به عباس تاخت و او را یک دروغگو و آدمکش معرفی کرد و روابط دیپلماتیک و کمک مالی به فلسطینیها را هم به زودی قطع کرد.
تیلرسون به این نتیجه میرسد که نتانیاهو این ویدئو را ساخته بود تا از هرگونه همدلی با اعتراضات فلسطینیها که در آن زمان بروز میکرد، جلوگیری کند.
ترامپ، اردوغان، کُردهای سوری و خداحافظی تیلرسون
ترامپ همچنین به روابطش با رجب طیب اردوغان میبالید. رییس جمهور ترکیه در اکتبر ۲۰۱۹، ترامپ را ترغیب کرد که نیروهایش را از شمال سوریه بیرون ببرد و به این ترتیب متحدان کُرد آمریکا، که پیشتاز جنگ با داعش بودند، رها شدند.
این تصمیم بود که کاسه صبر ماتیس را سر برد. وی میگوید: مجبور به انجام کاری شدم که به نظرم احمقانه بود و جایگاه راهبردی ما در جهان و همه چیز را تضعیف میکرد، دیگر وقتش بود که کناره گیری کنم.
ماتیس پیش بینی کرد که تاثیر کردارهای ترامپ بر آمریکا، ماندگار خواهد بود. وی میگوید: این یک نزول واقعی در تجربه آمریکایی است. این قابل لمس است. دیگر بر کاخ سفید، حقیقت حکمفرما نیست.
کاوتس، مدیر پیشین اطلاعات آمریکا که در جولای ۲۰۱۹ هنگامی که در یکی از زمینهای گلف ترامپ سرگرم بازی بود از کار برکنار شد، به نتیجه مشابهی رسیده است. وی میگوید: برای ترامپ، یک دروغ، دروغ نیست. چیزی است که میاندیشد. وی تفاوت میان دروغ و راست را نمی فهمد.
نظر شما