مرور دوباره هويزه ، مرور روزهاي تلخي است كه از دل آن لاله هاي مقاومت دميد و آموختيم كه چگونه از خود دفاع نماييم . حماسه هويزه در بيان واقعيتي است كه در 16 دي ماه 1359 در دشت هويزه شاهد بوديم . هويزه از آن جهت در پرونده جنگ مظلوم است كه پيام حماسه سازانش ، آن طور كه بايد به اهلش منتقل نشد و هنوز ناگفته هايش بيش از حد تصور است . چرا نبايد بدانيم چه بر هويزه گذشت كه نتوانستيم حتي پيكر شهدا را از چنگ دشمن نجات بدهيم و اندك ياران باقيمانده تا مدتها از دور بر مزار دشت هويزه بگريند . مسأله هويزه يك تاريخ خشك و بي روح نيست ؛ هويزه با بيش از 140 شهيد ، فرهنگ مقاومت را سرمشق چگونه جنگيدن قرارداد و عاشوراي حسيني را از بايگاني تاريخ تشيع وارد كارزار نمود .
در حماسه هويزه كه به عنوان اولين حمله سراسري ايران سازماندهي شده بود ، تعداد زياد شهيدان كه از 29 شهر مختلف كشور بودند ، موجي از شهادت طلبي در همه كشور ايجاد كرد . بنا به گفته بسياري از رزمندگان خوزستاني ، شهادت حسين علم الهدي كه در ماههاي شروع جنگ مسؤل تقسيم بندي نيروهاي اعزامي سراسر كشور به خوزستان بود و سخنرانيهاي آتشين وي كه از صداي جمهوري اسلامي در همه جبهه ها و شهرهاي خوزستان طنين افكن شد ، موجي از شهادت طلبي در استان خوزستان ايجاد كرد . همچنين خبر شهادت مظلومانه دانشجويان پيرو خط امام ، كه از شهرهاي گوناگون بودند ، در تمام كشور موجي از شهادت طلبي در جوانان به وجود آورد .
تهاجم نظامي عراق وقتي آغاز شد كه فقط حدود 7 ماه از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي مي گذشت . ارتش به ملت پيوسته بود و با رهبر كبير انقلاب بيعت كرده بود ولي هنوز آمادگي حضور در جنگ را نداشت . سازماندهي جديد در ارگانهاي نظامي نيز هنوز به طور كامل شكل نگرفته بود و نيروهاي مردمي كه در قالب سپاه پاسداران ، بسيج وعشاير كه آماده دفاع مي شدند ، هيچ گونه سابقه نظامي آن هم براي برخورد با ارتش منظم عراق نداشتند .در چند ماه ابتداي جنگ فقط عمليات چريكي بود كه به ارتش عراق ضربه مي زد و به واسطه اختلافي كه بني صدر بين ارتش و نيروهاي مردمي ايجاد كرده بود ، جبهه ايران اسلامي توان حمله هاي گسترده را نداشت . از سوي ديگر ، انتظار عمومي بر آن بود كه ارتش جمهوري اسلامي ايران تجاوزات دشمن را به سرعت پاسخ گويد و سرزمين هاي اشغال شده را در كمترين زمان آزاد سازد . اين انتظار و توقع مردم به حدي رسيد كه بني صدر در تاريخ 26/7/1359 خطاب به فرماندهان ارتش گفت : " به هر ترتيبي كه هست براي عمليات آفندي طرح ريزي كنيد . " وي تأكيد كرد :" من ديگر در مقابل نظريات و خواسته هاي مردم و رهبران مذهبي قدرت مقاومت ندارم . يا بايد طرحي را تهيه و اجرا كنيد و يا اينكه برويد در رسانه هاي گروهي صريحا علت عدم امكان اجراي عمليات آفندي را براي مردم توضيح دهيد . "
عمليات هويزه اولين حمله مهم ايران بود كه بين نيروهاي مردمي يعني سپاه ، ارتش ، بسيج و عشاير هماهنگي كامل برقرار شد . نويسنده كتاب روز شمار جنگ خليج ( The Gulf War ) اين نبرد را بزرگترين نبرد تانكها بعداز جنگ سال 1973 مي نامد و مي نويسد : " در اين نبرد استعداد طرفين درگير ، بيش از 300 تانك و زره پوش بود . "
ستاد مشترك ارتش طرحي تهيه كرد كه مبناي عمليات نصر ( هويزه ) قرار گرفت . در اين طرح چهار مرحله پيش بيني شده بود كه در مرحله اول ، جفير و پادگان حميد ، در مرحله دوم كوشك و طلائيه و ايستگاه حسينيه و در مرحله سوم خرمشهر آزاد مي شد .در مرحله چهارم نيز تك به داخل خاك عراق به منظور تصرف حومه بصره ( تنومه ) ادامه مي يافت .
عمليات هويزه چند درس بسيار اساسي براي پيشبرد جنگ به ما آموخت ، درسهايي كه از بركت خون شهداي هويزه به دست آمد و با آموختن اين درسها بود كه پس از چند ماه عمليات بزرگي مانند فتح المبين و بيت المقدس به وقوع پيوست .
1- نيروهاي مردمي گرچه دانشگاه جنگ نديده بودند ، اما توانستند چون نظاميان دوره ديده ، وارد عمل شوند .
2- هماهنگي بين نيروهاي مردمي و ارتش امكان پذير شد و با اين هماهنگي بر خلاف تبليغات بني صدر امكان از پاي در آمدن ارتش عراق به وجود آمد .
3- بايد اسلحه و مهمات كافي در اختيار نيروهاي مردمي قرار بگيرد تا اين نيروها بتوانند به راحتي به دفاع بپردازند . تا آن زمان بني صدر دستور داده بود اسلحه و فشنگ به بسيجيان داده نشود ، چنان كه در ميان حدود 150 نفر نيروي پياده عمليات هويزه فقط دو عدد آرپي جي بود ، كه يكي از آنها در دست فرمانده عمليات ( حسين علم الهدي ) بود .
4- براي عمليات بايد خط مشي و نقطه ابتدا و منتهي مشخص شود . در عمليات هويزه ، قصد ابتدايي از عمليات ، آزادسازي پادگان حميد بود ، اما وقتي ارتش عراق شكست خورد ، نيروهاي مخلص همچنان به پيش تاختند و به هدف آزادسازي خرمشهر به راه خود ادامه دادند كه ناگهان ارتش عراق ، همچون ماري زخمي ، صدها تانك به منطقه اعزام كرد و رزمندگان پيش تاخته را پس از محاصره ، قلع و قمع كرد .
5- نيروهاي تازه نفس جايگزين خط شكنها مي شدند . در عمليات هويزه تنها يك دستگاه وانت در اختيار نيروهاي مردمي بود كه آن هم آذوقه و وسايل آنها را حمل مي كرد . حدود 150 نفر نيروي پياده پس از طي مسافتي در حدود 25 كيلومتر خط مقدم عراق را شكستند و به نبرد با ارتش متجاوز عراق پرداختند و هيچ نيرو و امكاناتي براي جايگزين كردن خط شكنها پيش بيني نشده بود .
نظر شما