خبرگزاری مهر - گروه استانها: اواسط پاییز را میگذرانیم اما هوایش از زمستان نیز سردتر است. چند دقیقهای که در خیابان راه بروی و یا بایستی سر انگشتان پاهایت، نوک بینیات و آرام آرام تمام وجودت یخ میبندند. این خصلت بجنورد است که در آن زمستان زودتر آغاز و دیرتر پایان مییابد.
اگر مجبور نباشی طبعاً نباید در این فضا بایستی اما برخی مجبورند؛ نه اینکه به زور بلکه با عشق؛ آن هم با هدف خدمت به مردم. صریحتر بگویم؛ نیروهای راهنمایی و رانندگی و سربازان منظورم هستند. افرادی که در این شرایط مشغول انجام وظیفه بوده تا مردم آرامش بیشتری داشته باشند.
اما هدفمان از نگارش این نوشتهها، بررسی طرح عبور و مرور پلاکهای غیر بومی به داخل شهر بجنورد است. ابلاغی که توسط مسئولان انجام شده و حال راهنمایی و رانندگی مجری آن است.
در شرایط کرونایی این انجام وظیفه مهمتر نیز میشود. گرفتن جلوی کسانی که میخواهند با سهل انگاری جان مردم را به خطر بیندازند کار کوچکی نیست به همین دلیل سراغ ورودیهای شهر که مأموران ایستادهاند رفتیم تا وضعیت را بررسی کنیم.
گفتگویی که مأمور را آزار میدهد / اجرای محدودیت برای حفظ جان مردم است
پرده اول: کنار جاده کانکسی برای استقرار نیروها در نظر گرفته شده و یک نیروی پلیس و یک سرباز وظیفه با جارو در حال تمیز کردن این اتاق کوچک هستند.
کمی آن طرف تر اما اوضاع کمی متفاوتتر است؛ خودروهای ورودی به دقت مورد ارزیابی قرار میگیرند و از ورود پلاکهای غریبه به شهر جلوگیری میشود. باران میبارد و مأمور پلیس راهور با بارانی سفید در حالی که اثرات خستگی در چهرهاش نمایان است، مصمم در حال کنترل خودروهای با پلاک غریبه میباشد. مردم درون خودروهایشان برخی با ماسک بر صورت و برخی بدون ماسک از کنار مأمور عبور میکنند. صورت مأمور از قطرات باران پاییزی پر است.
پرده دوم: هوا در حال تاریک شدن است و مأمور پلیس، کماکان در حال اجرای وظیفه؛ خودروی شاسی بلند با پلاک تهران را متوقف میکند. خودرو حامل یک خانواده سه نفری است: یک زن و مرد و یک دختر نوجوان که در صندلی عقب خودرو با موبایل در حال بازی کردن است، مرد میان سال با موهای جوگندمی و با حالتی حق به جانب خودروی خود را متوقف کرده و در حالی که ماسک نزده زیر لب غر و غر میکند.
مأمور با متانت از شخص میخواهد که برای سلامت خود و خانوادهاش از ماسک استفاده کند. راننده با اکراه ماسکش را از آینه جلوی خودرو برداشته و به صورت میزند. راننده خودروی شاسی بلند با لحنی کنایهآمیز میگوید: «مدرکِ چی میخوای جناب سروان؟»
مأمور نیز میگوید: «مدارک شناسایی خودتون و خودرو»
در حالی که مدارکی همراه راننده نیست مأمور راهنمایی و رانندگی ادامه میدهد: می دونید که به خاطر کرونا ممنوعیت تردد هست و من نمیتونم اجازه بدم با خودروتون وارد شهر بشید؟
راننده خودروی شاسی بلند با فرافکنی جواب میدهد: الان من اگر داخل شهر نرم کرونا تموم میشه دیگه؟
مأمور وظیفه خود را به شهروند یادآوری کرده و اضافه میکند: قانون ابلاغی هست و باید اجرا بشه؛ این قانون برای همه است. من ناچارم به خاطر همراه نداشتن مدارک شما رو جریمه کنم لطفاً با ماشین دور بزنید و برگردید.
راننده خودروی شاسی بلند در حالی که خیلی عصبانی است با صدای بلند شروع به اعتراض میکند.
مأمور با حالتی بی روح با چشمانش خودروی متخلف را مشایعت میکرد و در همین حین تلفن همراهش زنگ خورد. متوجه شدیم دخترش است که درخواست آمدنش را به پدرش میگوید.
دیدار پدر و مادر بهانهای که بسیار مطرح میشد
مأمور تلفن همراه ساده خود را در جیبش گذاشت و با قدمهای خیلی آهسته به سمت دیگر خودروها حرکت کرد. خودروی دیگری با پلاک غیر بومی متوقف شد.
این راننده دیدار پدر و مادرش را بهانه میکند. مأمور میگوید آخر اگر پدر و مادرت را دوست داشتی که در این شرایط کرونا نباید میآمدی.
راننده اصرار دارد که برود و میگوید که ماه هاست پدر و مادرش را ندیده. اگر کمی داخل خودرو را نگاه میکردیم متوجه میشدیم راننده آنقدر هم حقیقت را نمیگوید؛ خودرویی تک سرنشین، نامرتب و فردی با لباسهای خاکی که بعید به نظر میرسید برای دید و بازدید مسافرت کرده باشد.
خودروهای مختلفی متوقف میشدند و هر کدام بهانهای داشتند؛ از اینکه محل کارم بجنورد است و باید بروم بگیرید تا قسم به جان این و آن برای اینکه بگذار برویم.
طی چند دقیقهای که ایستاده بودیم از این همه بهانههای بچهگانه خسته شدیم اما مأمور همچنان بدون عصبانیت با مردم صحبت میکرد.
ترددهای غیرضروری که ادامه دارد
پرده سوم: ساعت از ۹ شب گذشته و عبور و مرور در درون شهر ممنوع است. به میدان شهید بجنورد میرسیم و مأموران جلویمان را میگیرند. میگوئیم اگر اجازه دهید میخواهیم فیلم و عکس تهیه کنیم تا مردم به ماندن در خانه ترغیب شوند.
ماشینها کم و بیش میآمدند و تذکر میگرفتند. اینجا نیز بهانهها زیاد بود. از اینکه میخواهم به داروخانه بروم گرفته تا الان از دکتر آمدهام. دیگری میگفت خرید واجب دارم و برخی نیز صادقانه با لحنی خندان که گویی اصلاً قوانین را جدی نگرفتهاند میگفتند به دیدار فلان فامیل میرویم.
جریمه ۱۹۹ متخلف / خروجیها ۳۷ درصد کاهش داشت
سردار علیرضا مظاهری، فرمانده انتظامی خراسان شمالی که از روند اجرای محدودیتهای تردد بازدید میکرد در گفتگو با مهر بیان کرد: خوشبختانه همکاری خوب مردم عزیز با پلیس، باعث شده تا اقدامات لازم در اجرای این طرح به خوبی انجام شود.
وی با اشاره به اینکه برای قطع کامل زنجیره انتقال ویروس منحوس کرونا لازم است تا همکاریها تداوم داشته باشد، افزود: ما با تمام توان و قدرت پای کار هستیم و همواره به کارکنان نیز توصیه شده تا با تذکر، تعهد، ارشاد و راهنمایی و در صورت نیاز برابر با قانون و مقررات برخورد کنند.
مظاهری با بیان اینکه از ابتدای شروع این طرح تا امروز ۱۹۹ فقره برگ جریمه یک میلیون تومانی صادر شده است، تصریح کرد: با این وجود، مردم عزیز با پلیس و سایر دستگاههای مربوطه همکاری مستمر دارند.
این مقام ارشد انتظامی با تاکید بر اینکه هدف اصلی از اجرای این محدودیتها سلامت جامعه و جلوگیری از حضور غیر ضروری در سطح معابر و محورها است، یادآور شد: در کنار محدودیتهای تردد، محدودیتهایی نیز برای اماکن از سوی ستاد ملی و استانی کرونا اعمال شده و خوشبختانه اصناف و بازاریان عزیز نیز تا کنون همکاری لازم را داشتهاند.
وی با بیان اینکه در بررسیهای انجام شده مشخص شد که در طول این مدت در خروجیها ۳۷ درصد و در ورودیها ۳۳ درصد کاهش تردد در سطح محورها داشتیم، گفت: امید است تا با کاهش ترددهای غیر ضروری، زنجیره انتقال این ویروس منحوس به طور کامل قطع شود.
القصه این روزها که کادر درمان در بیمارستان، کادر انتظامی درون شهر و نیروهای جهادی در جای جای استان مشغول آن هستند که اثرات کرونا را نابود سازند عدهای با بی خیالی و بی توجهی قوانین را نادیده گرفته و به استقبال کرونا میروند.
شکست کرونا عزمی همگانی در تمام سطوح میخواهد؛ باید فهمید و مراقبت کرد تا بتوانیم جشن شکست کرونا را در کنار یکدیگر بگیریم در غیر این صورت باید برای فوت اطرافیانمان اشک بریزیم؛ البته اگر خودمان از جان باختگان نباشیم.
نظر شما