* « نواب صفوي » نام خانوادگيِ مادري رهبرفدائيان اسلام است و نام خانوادگي پدري شهيد بزرگوارسيد مجتبي نواب صفوي « ميرلوحي» است.
* تولد سيد مجتبي نواب صفوي سال 1303 و هنگام شهادتش 27/10/1334 مطابقبا سوم جمادي الثاني 1375 هـ ق يعني سالروز شهادتمادر بزرگوارش سيده زنان و بزرگ بانوان دو عالمحضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله عليها ) است.
* شهيد بزرگوار نواب صفوي « مجتهد متجري » بود و به غير از زبان فارسي، به زبانهاي عربي، تركي و آلماني نيز آشنايي داشت.
* نواب صفوي علت نامگذاري اين جمعيت را به نام « فدائيان اسلام » ، چنين بيان ميكند :
«شبي درخواب ، جدّم حضرت سيدالشهدا(ع) را ديدم كه بازوبندي به بازويم بست كه روي آن نوشته شده بود« فدائيان اسلام» و اولين اعلاميه كه صادر كردم به ذهنم آمد كه فدائيان اسلام امضا كنم. من آن روز خودمتك و تنها بودم ، بعد كم كم برادران علاقمند و متدينانقلابي همكاري كردند.»
* نواب صفوي در زمان حيات، اقدام به تنظيم ونگارش «راهنماي حقايق» نمود كه در آبان 1329انتشار يافت. وي در اين كتاب با مسائل به گونهاي فلسفي برخورد مينمايد، غرب را محكوم ميكند و به بررسي مفاسد موجود در جامعه ميپردازد و طرق اصلاح را عنوان ميكند.
*31شهريوراجتماع بزرگي در مسجد شاه برايپشتيباني از مردم فلسطين بپا شد واز فرداي آن روز، محلهايي براي ثبت نام داوطلبان جنگ باصهيونيستها در مراكز مختلف افتتاح شد و قريب 5هزار نفر هم مهياي عزيمت به فلسطين براي جنگ باصهيونيستها گرديدند و اين بيانيه نيز از جانب فدائياناسلام صادر شد:
«هوالعزيز
خونهاي پاك فدائيان رشيد اسلام در حمايت ازبرادران مسلمان فلسطين ميجوشد، 5 هزار نفر ازفدائيان رشيد اسلام، عازم كمك به برادران فلسطينهستند و با كمال شتاب از دولت ايران اجازه حركت سريع به سوي فلسطين را ميخواهند و منتظر پاسخ سريع دولت ميباشند.
از طرف فدائيان اسلام ـ سيد مجتبي نواب صفوي
»* روز 5 اسفند 1327، شاه در ملاقات با نمايندگانمجلس گفت: «در كشور ما متأسفانه مشروعيت حقيقيبه معناي واقعي اش وجود ندارد... مصمم شدهام كهمجلس مؤسسان را تشكيل دهم» و احتمال ميرفت كه در مسئله رسميت دين اسلام و مذهب جعفري درقانون اساسي تغييراتي داده شود و شاه ، دين رسميكشور را لائيك اعلام كند و اين زماني است كه نيروهايچپ (حزب توده) منحل شدهاند، نيروهاي جبهه ملي درمؤسسان شركت نكردهاند، يعني زمينه براي لائيكاعلام نمودن ايران فراهم است؛ و اينجاست كه نواب صفوي دوباره به ميدان ميآيد و به نمايندگان مؤسساناخطار مينمايد كه پيشنهاد دهندگان و امضاء كنندگانلائيك اعلام نمودن ايران را به سرنوشت كسروي دچارميسازد و هر كسي متمم 2 قانون اساسي را از قانوناساسي خارج كند، اعدام ميگردد.
پس از آنكه نمايندگان اعلاميه شهيد نواب راوصول ميكنند، يك روز مجلس مؤسسان تعطيلميشود و بعد از آن، مجلس مؤسسان، اصل
48 قانوناساسي را اين گونه تغيير ميدهد:«اعليحضرت همايون شاهنشاهي ميتواندهريك از مجلس شوراي ملي و مجلس سنا راجداگانه،هر دو مجلس را در آن واحد منحل سازد» واصل الحاقي را تصويب و مطلب ذيل را ضميمه آنميسازد:
«اين اصل شامل هيچ يك از اصول قانون اساسي و متمم آن كه مربوط به دين مقدس اسلام و مذهبرسمي كشور كه طريقه حقهي جعفري اثني عشريهاست و احكام آن يا مربوط به سلطنت مشروطهي ايراناست نميشود و اصول مزبور الي الابد غير قابل تغييراست.»
به اين ترتيب مؤسسان سوم جرأت نميكند ايرانرا لائيك اعلام نمايد و با بازتاب گسترده مردم روبه روميشود
.* هنگامي كه روز دوازدهم محرم سال 1369 هـ ق برابر با 13 آبان 1328 هـ ش، سيد حسين امامي،«عبدالحسين هژير» را باتك گلوله كلت به هلاكت ميرساند، فدائيان اسلام با صدور اعلاميهاي مسئوليتترور را عهده دار ميگردند، سيد حسين امامي دستگير وروانه زندان ميگردد. در بازجوييهاي به عمل آمدهاعلام ميكند كه من صريحاً ميگويم كه وظيفه شرعيخود را انجام دادهام و مجازاتم هر چه باشد، كه اعداماست، قبول دارم.»
* هنگام اذان، فدائيان اسلام هر جا كه بودند اقدامبه گفتن اذان ميكردند، و بنا را بر نماز اول وقت و تا حدامكان جماعت ميگذاشتند.
* از كارهاي انجام شده توسط آنها مبادرت بهانجام ورزش بود و اكثراً در زورخانهها ورزش ميكردند.
* افسران تودهاي و ديگررؤسا و سردمداران آن حزب كه در همان زندان كه شهيدنواب زنداني بود، بودهاند و كيفيت شهادت پذيري نواب صفوي و ياران او را مشاهده نموده اند، بر او آفرين گفته و بااحساس خاصي گفته بودند: «اين مرد رفت اما عظمت خود را بر ما تحميل كرد.»
* پس از پايان كنفرانس كشورهاي اسلامي درشهر قدس، نواب صفوي رهبر فدائيان اسلاممشهورترين مرد هفته در شهر عمان پايتخت كشورماوراء اردن بود. نواب صفوي به مرز ماوراء اردن رفت وبر آثاري كه از جنگ فلسطين مانده بود گريه كرد ودست به آسمان برداشت و اين آيه را قرائت كرد:«واعدوالهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخيل ترهبون به عدوا... وعدوكم اخرين من دونهم.» يعني:آماده بسازيد هر آنچه كه در امكان خود داريد براي تهيهنيروها و وسائل نبرد تا ايجاد ترس نمايد درون دشمنان خدا و دشمنان شما و هر كس كه در اين رابطه است.
نظر شما