به گزارش خبرگزاری مهر، انستیتو "کاتو" در تحلیلی نوشت: رسیدن به یک پایان قابل تایید برای برنامه هسته ای ایران یک چالش دشوار است. هیچ راه حل جادویی هم برای آن وجود ندارد. سیاستگذاران باید در بین یک سری گزینه های ناقص ،یکی را انتخاب کنند، اما باید از حس ترس و وحشت هم دوی کنند. هیچ تهدید قریب الوقوعی وجود ندارد. ما برای بررسی دقیق هزینه های احتمالی و منافع آینده هر یک از 4 گزینه اصلی روی میز، زمان داریم.
" کریستوفر پربل"( Christopher Preble ) نویسنده این تحلیل این5 گزینه را اینگونه بر می شمرد:
گزینه اول: تحریمها
تحریمها یکی از مولفه های کلیدی سیاست آمریکا از زمان(پیروزی) انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 بوده اند. از نظر تاریخی تحریمها پیشینه ضعیفی داشته اند. هدف تحریمها ضربه برای انجام کاری بدون توجه به اثر آن است. شورای امنیت سازمان ملل متحد دو قطعنامه تحریمها علیه برنامه هسته ای ایران را تصویب کرده اند که موفقیت کمی هم داشته است.
اگر شورای امنیت بخواهد که قطعنامه گسترده سوم را هم تصویب کند که در این قطعنامه تحریم نفتی گنجانده شود و اگر در این راه هم موفق شود؛ نتیجه احتمالی افزایش بهای نفت جهانی خواهد بود که قاچاق کالاهای ممنوع شده را حتی پر منفعت تر می کند.
گزینه دوم: براندازی نظام
تحت "قانون حمایت از آزادی ایران " آمریکا برای گروه های مخالف ایران با هدف تضعیف دولت تهران سرمایه گذاری کرده است. حمایت آمریکا از اصلاح طلبان دموکرات در ایران این امکان را فراهم می کند که ایران بگوید آمریکا در امور داخلی این کشور دخالت می کند.
" تد گالن کارپتنر" گفته است:" بسیاری از ایرانی ها به یاد می آورند که آمریکا پیش از این نیز یک بار در امور داخلی کشورشان دخالت کرد و نتیجه آن هم رضایت بخش نبود."
گزینه سوم: اقدام نظامی
اما اگر تحریمها احتمالا با شکست روبرو شوند و اگر ثابت شود که گزینه براندازی نظام زیانبخش است؛ اقدام نظامی گزینه ای است که در بین دیگر گزینه ها کمترین مطلوبیت را دارد. هزینه های اقدام نظامی قریب به یقین از منافع آن فراتر می رود. بدتر آنکه ،حتی طرفداران اقدام نظامی مفتقدند که چنین حملاتی برنامه هسته ای ایران را صرفا به تعویق خواهد انداخت نه اینکه آن را حذف کند.
بسیاری از تحلیلگران طرفدار جنگ می گویند که این حمله می تواند به تاسیسات هسته ای ایران محدود شود و بنابراین به شکلی همچون باتلاق عراق تبدیل نشود، اما مشکلات زیادی در ارتباط با این رویکرد وجود دارد.
اول آنکه تاسیسات هسته ای ایران همگی کاملا مستور شده اند و یک حمله موفقیت آمیز مستلزم اطلاعات درجه یک از این تاسیسات است. بسیاری از تاسیسات هسته ای ایران نیز در برابر حمله مقاوم سازی شده اند. اینکه آیا در یک چنین حمله ای از مهمات هسته ای و یا متعارف استفاده شود؛ در هر حال به یک جنگ گسترده تر منجر خواهد شد.
اگر چه حمله علیه خود آمریکا که با حمایت ایران انجام می شود، بعید به نظر می رسد، اما نمی توان این احتمال را به طور کلی نادیده گرفت. به احتمال بیشتر حملاتی علیه منافع آمریکا در منطقه انجام خواهد شد. حمله به خطوط تدارکاتی آمریکا از کویت تا بغداد از طریق جنوب عراق خطر کمی دارد و یک استراتژی با منافع زیاد برای ایران به شمار می رود.
به عقیده نویسنده، پس از آن ممکن است که ایران تنگه هرمز را ببندد. حتی تهدید ناشی از مین ها و قایق های کوچک شهادت طلبانه برای ایجاد توقف در کار طراحان نظامی کافی است. اگر چه ممکن است که ایرانی ها با توقف در جریان نفت، خود آسیب هایی را در درازمدت متحمل شوند، اما حتی توقف های محدود در جریان نفت در بازارهای جهانی ، در کوتاه مدت پول سرشاری را عاید صادرکنندگان نفت می کند. مرکز تحقیقات انرژی کمبریج در جولای سال 2006 برآورد کرد که حتی یک افزایش 5 دلاری در بهای یک بشکه نفت خام 85 میلیون دلار دیگر را درعرض یک هفته عاید ایران می کند.
گزینه چهارم: بازدارندگی
این گزینه پیش از این نیز آزمایش شده بود. آمریکا مانع استفاده از سلاح های هسته ای برای برخی افراد نظیر " جوزف استالین" و " مائو زدونگ" در طول جنگ سرد شده بود. بازدارندگی خطرات خود را دارد. ما باید توانایی خود را برای بازدارندگی کشورها از انتقال سلاح آزمایش کنیم. بررسی هزینه ها و خطرات بازدارندگی در برابر هزینه ها و خطرات بالاتر یک جنگ پیشگیرانه کاری سودمند و مفید است.
گزینه پنجم: معامله
به گزارش مهر در ادامه این تحلیل آمده است : واشنگتن می تواند به ایران یک معامله یشنهاد کند. دولت بوش سیاست تغییرنظام خود را کنار خواهد گذاشت و به ایران عادی سازی روابط دیپلماتیک و تحاری را پیشنهاد خواهد داد. در مقابل، ایران نیز متعهد می شود که برنامه هسته ای خود را به روی بازرسی های سخت و درخواست شده باز کند تا تضمین دهد که ماده هسته ای برای اهداف هسته ای مورد استفاده قرار نمی گیرد.
اگر ایران این پیشنهاد را رد کرد، می توانیم به سیاست های جایگزین روی بیاوریم. اگر حکومت کنونی ادامه یافت، یا اگر یک نظام جدید به قدرت بیاید ، اما همچنان به برنامه هسته ای خود ادامه دهد، آمریکا باید آماده شود تا به گزینه بازدارندگی تکیه کند.
در پایان این تحلیل آمده است: آنچه که ما نباید انجام دهیم ، آغاز جنگ پیشگیرانه دیگری است؛ این اقدام کل منطقه را فرا خواهد گرفت و منافع آمریکا را برای سالهای آتی تهدید می کند.
نظر شما