به گزارش خبرگزاری مهر، آنچه در پی می آید، متن کامل مصاحبه مایکل هرش خبرنگار نیوزویک با دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
خبرنگار : تشکر می کنم، می دانم که خیلی استثنایی است که همین فرصتی را به یک خبرنگار می دهید و اگر که اجازه بدهید، سؤالاتم را مطرح کنم.
رضائی : موافقم.
خبرنگار : سؤالاتی در رابطه با روابط ایران و آمریکا، اگر اجازه بدهید. همانطور که می دانید اتهامات زیادی از طریق واشنگتن به جمهوری اسلامی ایران وارد شده است و مداخلات در افغانستان و عراق و لبنان اگر اجازه بدهید با این شروع کنیم. با افغانستان شروع می کنیم. تازگی ها ایران را متهم کردند که به طالبان کمک می کند و با هدف اینکه آمریکا و ناتو را در افغانستان زمین گیر کند اگر ممکنه درباره این مسأله صحبت کنید.
رضائی : ایران هیچ انگیزهای برای کمک به طالبان ندارد. الان دولت افغانستان کرزای است. تغییر این دولت ممکنه به ضرر ایران تمام بشود. بالعکس، ما نگران هستیم آمریکایی ها دوباره روابط قبلی را که با طالبان داشتند برقرار کنند. ما هیچ وقت رابطه ی خوبی با طالبان نداشتیم.
11 نفر از دیپلمات های ما را در مزار شریف سر بریدند و در کابل و هرات تعداد زیادی از شیعیان را کشتند بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که ایران به طالبان کمک کند و نمی کند.
خبرنگار : بحثی که مطرح است بحث منافع و دوستی های مصلحتی در این جا است. در این مقطع به نظر شما منطقی نیست که اگر ایران کاری کند که آمریکا در افغانستان زمین گیر شوند.
رضائی : خیر، به دو دلیل کار خوبی نیست. 1) افراد بیشتری کشته می شوند و ما برای مردم آمریکا ارزش قائل هستیم چون افراد با سواد و تحصیل کرده ای هستند بخشی از پیشرفت جهانی از زنان و مردان آمریکاست. کشته شدن این آدم ها در افغانستان برای ما مطلوب نیست. مسأله دوم این است که اگر آمریکائی ها در آن جا زمین گیر شوند. ما به چه نفعی می رسیم ؟ ما الان نیاز به یک توسعه ی منطقه ای داریم. اگر افغانستان ناامن باشد در توسعه ی ایران تأثیر می گذارد ما از طریق افغانستان مبادلات تجاری وسیعی می توانیم داشته باشیم. همیشه ما از طریق هرات با تاجیکستان و ترکمنستان و ازبکستان رابطه داشتیم وجاده های ما از آن جا می گذشته است. اگر آنجا ناامن باشد به تجارت ایران لطمه وارد می شود.
خبرنگار : شما در حقیقت یک جوری دارید دست دوستی به طرف آمریکا دراز می کنید چون شما هم سابقه خدمت داشتید و قبلاً صحبت کرده بودید که رابطه با آمریکا امکانپذیر نیست و این گفته از بخش فرمانده سابق سپاه پاسداران اسلامی و این مطلبی که الان فرموده اید راجع ، به فرهنگ و تمدن آمریکا خیلی با محبت گفتید.
رضائی : اولاً من بین دولت و ملت آمریکا تفکیک قائلم و آن ها را یکی نمی دانم و درسته که دولت آمریکا از طریق دموکراسی انتخاب می شود اما سیاست و قدرت فرهنگ خاص خودش را دارد و با فرهنگ مردم فاصله دارد مثلا" الان مردم آمریکا مخالف حضور سربازان آمریکا در عراق هستند ولی دولت آمریکا می خواهد آنجا بماند پس بین دولت و مردم آمریکا تفاوت است.
مسئله دوم این است که من همیشه گفتم این آمریکایی ها هستند که آمادگی مذاکره را ندارند، تنها، آدم شجاعی که پیدا شد که صحبت از مذاکره و رابطه با ایران کرد آقای ریگان بود. دولت های آمریکا می ترسند که با ایران مذاکره کنند و دو گروه هم هستند که نمی گذارند. یکی اسرائیلی ها ، دوم برخی از کشورهای عربی و نمی گذارند رابطه ی ایران با آمریکا برقرار شود.
خبرنگار: به عنوان فرمانده ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نظرتان در این مورد تغییر نکرده است.
رضائی : خیر، من موقعی هم که فرمانده ی سپاه بودم و تا امروز یک نیروی انقلابی منطقی بودم. همان موقع من با افراطگرایی و ماجراجویی مخالفت می کردم و حالا هم ماجراجویی را قبول ندارم. ضمن آنکه سازش را هم نمی پذیرم دولت آمریکا اگر می خواهد با ایران رابطه داشته باشد باید رفتارش را عوض کند. نیروهایش را از منطقه خارج کند و از سر راه ایران بیرون رود.
خبرنگار : اگر اجازه بدهید در رابطه با عراق صحبت کنیم چون بازیک سری اتهامات وجود دارد ولی به نظر می آید که قدم های مثبتی دارد برداشته می شود صحبت های آقای کارتر و سفیر بغداد. آیا شما پیشرفتی در این مذاکرات می بینید؟
رضائی : بله، به نظر من این یک اقدام بسیار مثبتی بود و من تعبیر به یک زلزله ی سیاسی در منطقه کردم زیرا که ایران و آمریکا به خودشان شهامت دادند و جرأت به خرج دادند و آمدند روی یک مشکل منطقه ای با هم صحبت کردند. ایران 2 تا متیاز در این مذاکرات بدست آورد یکی اینکه ثابت شد که آمریکایی ها از تغییر رژیم ایران ناامید شده اند.
اگر آمریکایی ها دنبال تغییر رژیم بودند با ما مذاکره نمی کردند. دوم اینکه آمریکایی ها و ایران نشان دادند ک حاضر به یک همکاری منطقی در بعضی موارد مثل امنیت عراق هستند. برای آقای بوش هم خیلی خوب شد. زیرا به دموکرات ها نشان داد که ظرفیت مذاکره با ایران را دارند و از طرف دیگر یک راهی هم برای آینده غیر از برخورد نظامی واز روش های نظامی در امنیت عراق توانست برای خودش باز کند. از طرف دیگر این مذاکره چالش بین ایران و آمریکا را از حالت خشن به نرم تبدیل کرد.
خبرنگار : اگر اجازه بدهید در رابطه با مسائلی که در حال حاضر وجود دارد به خصوص پنج دیپلمات ایرانی که درعراق گرفته شدند. دیپلمات دیگری که در بصره مفقود شدند و مسائلی دیگر مثل اینکه مسأله ی ایرانی ها و ایران ـ آمریکایی هایی که در تهران مفقود شدند ممکنه، مربوط به مبحث 5 دیپلمات باشد. اگر ممکنه ، نظرات ونگرانی ها خود را در رابطه با این مسأله بگوئید.
رضائی : به نظر من آقای بوش یک جنگ سردی را علیه ایران شروع کرد و این جنگ سرد وارد مراحل خطرناکی می شود که اگر کنترل نشود ممکن است به یک جنگ گرم تبدیل شود ولی وضع گذشته را بدتر خواهد کرد. با مذاکره ی ایران و آمریکا در عراق چشم انداز خوبی روشن شد. این چشم انداز را نباید برهم زد. در غیر این صورت اختلاف ها خیلی عمیق تر می شود.
من فکر می کنم گرفتن دیپلمات های ایرانی یک بازی خطرناک بود، هر چه سریع تر به این موضوع پایان داده شود بهتر است و نتیجه ای هم ندارد و جز عصبانیت چیز دیگری نیست. ایران توانایی مقابله به مثل دارد ولی خودش را کنترل کرده است و کاری را انجام نداده است.
خبرنگار : درباره ی مسأله در بصره که دیپلمات های ایرانی مفقود شدند بفرمائید.
رضائی : این ها همان سیاست غلط است که به نظر من سیاست بی حاصلی است که اوضاع را بدتر می کند.
خبرنگار : اگر اجازه دهید، دوباره بحث اتهاماتی که دولت آمریکا دارد به ایران وارد می کند، در مورد کمک هایی که در عراق به گروههای شیعه و در بعضی موارد به گروه های سنی و به خصوص درباره ی سلاح های پیشرفت که در حقیقت آمریکایی ها متهم می کنند که از ایران به آنجا می رود از طریق ارتش قدس به ایران وارد می شود.
رضائی : اگر اطلاعات، آمریکا دقیق بود، باید تا حالا حادثه ی امنیت بغداد را حل می کرد. چرا، امنیت بغداد، حل نمی شود؟ آمریکا آنجا نیروی نظامی دارد، سلاح های بسیار دقیق دارد، هلی کوپتر و هواپیما دارد، موشک های دقیق دارد که می تواند، خانه به خانه را بزند، پس چی ندارد؟ اطلاعات. خود بغداد را کمتر از یکسال می شود امنیتش را برقرار کرد.
هر روز تعداد زیادی از مردم شیعه و سنی و آمریکایی و اروپایی کشته می شوند و یکی از غصه های ما این اخباری است که مرتب مردم می میرند. مشکل آمریکا، مشکل اطلاعات و امنیت است و واقعاً این حرفی که زده می شود که ایران اسلحه و مهمات به تروریست ها می دهد، غیرواقعی است.
راه حل این مسأله این است که آمریکا به دولت عراق اجازه دهد اطلاعات و امنیت خود را شکل دهد. دولت آقای مالکی برای ما مهم است. ما می خوایم این دولت حفظ شود. ما عقلمان را از دست ندادیم که یک کسی که طرفدار ما است، را متزلزل کنیم.
خبرنگار : می توانید بگوئید نظرتان چیست که آمریکایی ها مدام تأکید می کنند که این سلاح هایی که به خصوص سلاح های قوی که می تواند آمریکایی باشد چرا تأکید می کنند و هدفشان چیست؟
رضائی : آمریکایی ها چه جمهوری خواهان و چه دموکرات ها به نتیجه ای رسیدند که باید با ایران مذاکره کرد و به نظر من از تغییر رژیم هم دست کشیدند ولی برسر یک دو راهی هستند. اگرراه مذاکره را در پیش بگیرند این یک راه صعب العبور است ولی نتیجه بخش است. اما اگر فشار نظامی را در پیش بگیرند، آن راه پرتگاه است وحتماً سقوط می کنند.
دولت بوش بین این دو راه گیر کرده است. ما ایرانی ها یک ضرب المثل داریم که وقتی بچه ای در تاریکی راه می رود از ترسش شروع می کند به آواز خواندن یا داد وفریاد کشیدن و سر و صدا کردن، آمریکایی ها می ترسند با ایران مذاکره کنند و حالا هم دارند سر و صدا می کنند. در حالی که اگر آمریکا راه مذاکره را در پیش گیرد به نظر من زودتر به نتیجه می رسد و با این اتهامات ایران که عقب نمی زند و اگر بخواهند این اتهامات را تبدیل به یک پرونده در کنار هسته ای بکنند که مثلاً به تأسیسات هسته ای ایران چند بمب بزنند با بمب زدن که ایران مواضعش عوض نمی شود و تلافی هم می کند. تحلیل من این است که آمریکایی ها سرگردانند وا ین حرفهایی که می زنند، حرف های غیر واقعی است. با هدفمندی نیست و یک سرگردانی در آن دیده می شود و این اتهامات بیشتر، نوعی سرگردانی است. در حقیقت انداختن یک تیر در تاریکی است.
خبرنگار : در مورد پروند ه های اتمی یا موارد دیگر، چه طرح خاصی دارید که برای آنها بفرستید؟
رضائی : من طرح برای آمریکا ندارم ولی معتقدم که خلاء قدرتی که در منطقه بوجود آمده است بعد از فروپاشی شوروی، باید به یک طریقی این خلاء پرشود. این خلاء قدرت را به دو طریق می شود پر کرد. یکی اینکه آمریکا بایید اینجا و خلاء قدرت را پر کند، و این همراه هزینه های فراوان انسانی و اقتصادی خواهد بود. حتی مردمی هم که توسط آمریکایی ها مثل عراق آزاد شوند، استقبال از آمریکا نمی کنند. پس این هژمونی مستقیم، آمریکا در منطقه هیچ نفع انسانی و واقتصادی برای آمریکا ندارد.
پس چه باید کرد که از یک طریقی باید این منطقه اداره شود. امنیت آن منطقه باید برقرار شود و این راه حلش آن است که یک هژمونی درونزا بخواهد درست شود، ایران و عربستان وترکیه و پاکستان،این 4 تا کشور می تواند محور این هژمونی بشوند و با کمک بقیه کشورها یک اتحادیه سیاسی مشابه اتحادیه اروپا درست کنند اگر آمریکایی ها بیایند مانع این طرح نشوند، آن موقع شکل گیری چنین اتحادی در امنیت منطقه مؤثر است.
پیشنهاد ما این است که آمریکایی ها ژاندارم منطقه نشوند از منطقه بیرون بروند بلکه خود این منطقه از درون خودش یک اتحایه ای بوجود آید که آمریکا با آن اتحادیه رابطه ای خصمانه نداشته باشد. ایران نقش مهمی در این اتحادیه دارد چون درست وسط منطقه است ودرشمال ایران قفقاز و آسیای مرکزی است و درشرق ایران، افغانستان و پاکستان است، جنوب ایران؛ خلیج فارس و غرب ایران خاورمیانه و عراق و اسرائیل است. اگر آمریکا به جای کارشکنی با ایران راه دیگری در پیش گیرد، معادلات عوض خواهد شد. این یک بازی ، برد ، برد است. آمریکا نباید فکر کند، کشورهای منطقه را تسلیم خواهد کرد و یک کسی در اینجا شکست بخورد و او10 تا گل بزند.
خبرنگار : همانطور که خودتان مستحضر هستید مسأله ی اصلی که دارد جلوی بحث را می گیرد، مسأله ی پرونده ی اتمی ایران است که ایران فراتر از این برود که فقط دنبال سلاح هسته ای نیست و مسأله ای که واقعاً این امکان وجود دارد که ایران تحلیل بکند و بطور غیرعمد، همانطور که خانم رایس گفتند این مسأله پیش بیاید، مذاکرات امکانپذیر می شود.
رضائی : حالا شما فکر می کنید که واقعاً آمریکایی ها نمی خواهند ایران هسته ای باشد ؟
خبرنگار : بله.
رضائی : زمان شاه به ایران هسته ای معتقد بودند. کما اینکه آمریکایی ها الان می گویند تعلیق، نمی گویند ، ایران انرژی هسته ای و فن آوری نداشته باشد اگر می خواستند ایران هسته ای نباشد، خیلی صریح و واضح مخصوصاً آقای بوش که می گفت که ایران به هیچ وجه نباید هسته ای باشد. مسأله ی بمب اتم را که ما دنبالش نیستیم. اما در حقوق هسته ای مسالمت آمیز من فکرنمی کنم آمریکا و طرفداران آمریکا مخالف این باشند.
ما می توانیم یک انرژی هسته ای صلح آمیز داشته باشیم، حتی ما یک پا جلوتر رفتیم و گفتیم که یک کنسرسیوم درست کنیم پس اینکه آمریکایی ها کنسرسیوم را قبول نمی کند منظورشان این نیست که ما هسته ای نشویم (کنسرسیوم بین المللی) در آن کنسرسیوم، خیلی ها می توانند باشند.
غربی ها می توانند باشند، شرقی ها، ایرانی ها، 5 یا 7 تا کشور باشند اما این که آمریکایی ها این پیشنهاد را قبول نمی کنند به معنای انی است که آن ها مخالف هسته ی صلح آمیز ما نیستند. ما دو تا فعلاً دست به یقه شدیم وآمریکایی ها می گویند که یقه را ول کنید تا ما هم ول کنیم. یک دعوای به نظر من سیاسی و حیثیتی است.
خبرنگار : ممکن است مجبور شویم، منتظر دولت بعدی آمریکا شویم برای اینکه دولت فعلی شرایطی را گذاشتهد. تعلیق، مذاکرات اتمی و بعد مذاکرات ثانوی و شاید باید منتظر شویم 18 ماه برای این مسأله منتظر شویم.
رضائی: آقای بوش آدم عجولی است، ما امیدواریم که این صبر و حوصله باشد که تا با دولت بعد بشود راه بهتری را در پیش گرفت.
خبرنگار : آیا این نگرش استراتژیک در ایران وجود دارد که ما منتظر باشیم با دولت بعدی آمریکا این مسائل را پیش بکشیم که رضائی می گوید ایران نشان داده که همیشه منطقی است.
رضائی : شرایط داخل آمریکا هم دارد به سمت منطقی در رابطه با ایران حرکت می کند. الان در بحث کاندیدهایی که در بحث ریاست جمهوری آمریکا آمده اند، تعداد کمی از آن ها هستند که حرف های تند می زنند اکثراً حرفهای منطقی می زنند در رابطه با ایران و این نشان میدهد که چشم انداز آینده را من مثبت می بینم از دو طرف
خبرنگار : آیا شما نگرانی برای حمله آمریکایی ها دارید ؟
رضائی : خیر، آمریکایی ها حمله زمینی نخواهند کرد.
خبرنگار : حمله های هوایی چطور ؟
رضائی : با حمله هوایی هم تا حالا هیچ رژیمی ساقط نشده است و تغییر نکرده است در هیچ کجای دنیا. اگر یادتان باشد در حمله به عراق سیا به پنتاگون گفته بود که محل صدام کجاست و صد تا موشک اول که شلیک شد براساس اطلاعاتی که سیایه به (پنتاگون) داده بود زدند که صدام کشته شود که از مرز که حمله می کنند تا بغداد، مشکلات جدی سر راه نباشد.
رضائی : آن اطلاعات غلط از آب در آمد و آمریکا جز از طریق زمینی نتوانست صدام را ساقط کند و با حمله هوایی هیچ رژیمی ساقط نمی شود. اگر مشکلاتی برای ما درست شود ما آن را پشت سر می گذاریم و این آمریکاست که بازنده خواهد بود.
خبرنگار : ولی اگر حمله روی مراکز اتمی ایران، حمله هوایی شود به نظر شما ایران چگونه پاسخ می دهد
رضائی : بیشتر از این هم نمی تواند کاری بکند و آمریکایی ها هم دنبال همین هستند.
خبرنگار : به نظر شما پاسخ ایران چه خواهد بود ؟
رضایی : در مسألهی خود هستهای که تأثیر زیادی به وجود نخواهد آمد چون ما این دانش را خودمان کسب کردهایم و این جا با آقای البرادعی که می گوید دانش هستهای را نمیشود بمباران کرد، موافقم دانش هسته ای بومی قابل بمباران نیست. بنابراین در دانش هستهای ایران که اثری ندارد. ثانیا" ایران یاد گرفته است که چگونه از یک جنگ، پیروز بیرون بیاید و تلافی می کند.
خبرنگار : اگر اجازه بدهید، یک سؤال دیگر در رابطه با مباحث بینالمللی میکنم و بعد راجع به مسائل داخلی ایران صحبت کنیم. در ارتباط با اتفاقات هفتهی پیش در فلسطین بود. و برخوردهایی که پیش آمد و مسأله نوار غزه پیش آمد. سیاست آمریکا این شده که حماس را منزوی بکند. آیا در این مقطع با توجه به این که بین حماس و دولت ایران داشته، ایران حمایتش را از حماس در این مقطع بیشتر میکند؟
رضایی : به نظر من آمریکاییها کار اشتباهی میکنند چون حماس محصول انتخابات آزاد است و خود آمریکا هم بعد از انتخابات اعلام کرد که انتخابات در فلسطین سالم برگزار شد و مجلسی که در فلسطین شکل گرفت یک مجلسی با انتخابات آزاد بود که مورد تأیید سازمان ملل، اروپاییها و آمریکاییها قرار گرفت.
اگر ما دموکراسی را در فلسطین به هم بزنیم، این دعوا تا ابد ادامه پیدا میکند. همیشه بین یهودیها با مسلمانان دعوا خواهد بود. یک روزی باید این دعوا تمام شود بهترین راه پایان آن، دموکراسی و انتخابات است. ایران و سیاست نظام ایران این است. اگر کسانی در ایران غیراین را بگویند. اینها حرفهایی است که به دلیل آزادی بیان گفته میشود وگرنه سیاست ایران این است که در فلسطین باید یک دموکراسی صورت گیرد و مردم دولت و قانون اساسی خود را تنظیم کنند.
خبرنگار : با توجه به این وضعیت فعلی و این رابطهی خشونت و تفرقهآمیز آیا ایران سیاستش تغییر میکند و حمایتش را از حماس بیشتر میکند؟
رضایی : ما تفرقه را به نفع فلسطینیها نمیدانیم و معتقدیم به یک دولت وحدت ملی هستیم و حتماً تلاش میکنیم که این اختلافات کاهش پیدا کند و این اختلافات اگر ادامه پیدا بکند به نفع دولت فلسطین نیست.
خبرنگار : من یک هفته در تهران بودم و خیلی مصاحبه کردم و همه نظرشان این است که آقای احمدینژاد محبوبیت در میان مردم ندارند و این بیشتر به خاطر سیاستهای اقتصادی باشند و به نظر شما چرا همین مسألهای اتفاق میافتد؟
رضایی : در ایران واقعاً آزادی به معنای واقعی وجود دارد و دولتها معمولاً موقعیتشان بالا و پایین میرود. مردم با آزادی کامل نظر میدهند. در انتخابات ریاست جمهوری آقای احمدینژاد را انتخاب کردند و در مجلس خبرگان یک سال بعد رأی بالایی به آقای هاشمی رفسنجانی دادند، الآن هم با آزادی اظهارنظر میکنند.
اظهار نظر مردم در مورد تورم است و نگران هستند ولی دولت توانایی این را دارد که تورم را کنترل کند چون هم درآمد بالایی دارد و هم ظرفیتهای اقتصادی خاص فراوانی دارد. قرار شده است طی 5 سال آینده 100 میلیارد دلار سهام کارخانجات دولت را به مردم بفروشد. آقای احمدینژاد تیم اقتصادیاش را تقویت کند می تواند بر این مسائل و تورم غلبه پیدا کند و احتمالا" هم خواهد کرد. محبوبیت احمدی نژاد در ایران بیشتر از آقای بوش در آمریکاست.
خبرنگار : فکر میکنید شانس برد در انتخابات ریاست جمهوری بعدی را خواهد داشت؟
رضایی : حالا پیشبینی خیلی سخت است. چون هنوز رقبای ایشان معلوم نیست.
خبرنگار : همانطور که میدانید لااقل سیاستی که پشت مسألهی مذاکرات وجود دارد این است که غربیها فکر میکنند با فشار کافی روی ایران (فشار اقتصادی) در یک مقطعی ایران تسلیم خواهد شد و همانطور که میدانید میبینیم که قطع نامهی سوم شورای امنیت که تحریمهای جدیدی را روی ایران اعمال خواهد کرد. آیا به نظر شما نقطهای است که این فشار آنقدر سنگین شود که جمهوری اسلامی حاضر به تسلیم شود و تعلیق کند؟
رضایی : ایران تعلیق را نمی پذیرد. ایرانیها یک اخلاقی دارند که وقتی روی دندهی مقاومت بیفتند به این سادگیها عقب نمیروند. شما در جنگ ایران و عراق دیدید، 8 سال جنگ طول کشید. ما تا قطعنامه 598 از شورای امنیت نگرفتیم کوتاه نیامدیم. قطعنامهی 598 (8) بند دارد که 5 تای آن به نفع ماست چون ما پیروزیهای پی در پی بدست آورده بودیم، از مرز شلمچه عبور کرده بودیم و به نزدیک بصره رسیدیم.
جزایر نفتخیز خیبر را گرفته بودیم، اینجا دیگر شورای امنیت سازمان ملل ناچار شد یک امتیازاتی به ما بدهد و این یک تستی است، لذا با فشار، ایران تسلیم نمیشود و اما از راه مذاکره و منطق، امکان تفاهم وجود دارد. برای ایران مهم است که ما غنیسازی اورانیوم را داشته باشیم اما شکلش میتواند آزاد باشد و کنسرسیوم که این راهی برای تفاهم و مذاکره است.
خبرنگار : آیا رسماً به طرفهای مقابل پیشنهاد شده؟
رضایی : بله، آقای لاریجانی به آقای سولانا گفتند.
خبرنگار : آیا میتوانید تجسم کنید که شرایطی وجود داشته باشد که زیر آن ایران حاضر شود غنیسازی فعلی را تعلیق کند؟
رضایی : الآن که دیگر ما از این مرحله که تعلیق باشد عبور کردیم و بحث Time out به ایران پیشنهاد شده است. سوئیس و البرادعی و روسیه همه میگویند بیاییم روی Time out کار کنیم (Time out یعنی ایران تا اینجایی که رسیده جلوتر نرود ولی فعالیتهایش را ادامه دهد ولی جلوتر نرود. شورای امنیت سازمان ملل نیز 2 تا قطعنامه را گذاشته و دیگر قطعنامهی سوم ندارد.
خود این بیانگر این است که ما از بحث تعلیق عبور کرده ایم و یک راه سومی دارد باز میشود و مسألهی هستهای ایران باید با یک حرف جدیدی به نتیجه برسد، با بحثهای قدیمی مسأله حل نمیشود. ولی ایران و آمریکا قبول نکردند اما به عنوان حرف جدیدی الآن طرفدار بیشتری پیدا میکند. خود این مسأله نشان میدهد که پس بالاخره راهی پیدا خواهد شد ودیگر مسأله تعلیق نیست و چیز دیگری است.
خبرنگار : اجازه میدهید راجع به خودتان چند تا سؤال بپرسم؟
رضایی : بفرمایید.
خبرنگار : برای من سفر خارقالعادهای بود و به عنوان یک آمریکایی اولین باری بوده که به ایران آمده بودم و تصاویری که از ایران داشتم در سال 1379 و گروگانگیری و برای من خارقالعاده بوده که ایرانیهایی را میبینم و سؤال میکنم و از تأسیس انقلاب و مسیر انقلاب و جمهوری اسلامی را موازی هم میدانند اگر ممکن است صحبت کنید و مسیری را که شما آمدید و انقلاب آمده و تحولاتش و برای شما و مسیری که آمدید و در زمان بنیانگذاری سپاه پاسداران و به قدرت گرفتن تا به تشخیص مصلحت و خود انقلاب، جمهوری اسلامی رسیدن انقلاب و جا افتادن و اگر میتوانید در این مورد و مسیری را که آینده در پیش میگیرد.
رضایی : به نظر من انقلاب ایران یک انقلاب معتدلی بود و ما فرزند یک انقلاب اعتدالی هستیم. ما نه مثل طالبان انقلاب کردیم، نه مثل بلشویکها، کمونیستی انقلاب کردیم، انقلاب ما بیشتر یک انقلاب معتدل و مردمی بود. وقتی که انقلاب کردیم اکثر سیستم قدیم را هم نگه داشتیم هم ارتش و هم شهربانی و یک چیز فقط منحل شد و آن ساواک بود که خود ما بلافاصله یک سازمان اطلاعاتی به جای آن درست کردیم. پس طبیعت ما یک طبیعت اعتدالی است. با اینکه اعتقادمان انقلابی بود و هست.
اما آزادی و دموکراسی را به طور جدی به آن معتقد هستیم. البته این حرفهای من به این معنی نیست که گروههای تندرو در ایران نبودند یا نیستند. حتی شعارهای تندی هم ممکن است از ایران بشنوید. اما این شعارها با روحیات انقلابیون ایران خیلی تفاوت دارد. ما تندروی و ماجراجویی را قبول نداشتیم و نداریم. نحوهی تفکر ما اگر چه انقلابی است ولی منطق و اعتدال جزو ذات و جوهرهی این روحیات است. نکتهی دوم این است که اکثر نیروهای انقلاب افراد تحصیل کرده و با سواد بودند. خود من دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت بودم و به محض اینکه جنگ تمام شد، برگشتم دانشگاه و لیسانس و فوقلیسانس و دکترای اقتصاد را از دانشگاه تهران گرفتم. الآن هم در دانشگاههای تهران اقتصاد تدریس میکنم.
حالا شما ما را با طالبان مقایسه کنید. آنها جلوی تلویزیون را گرفتند. صورت زنها را می پوشانند. بعضی وقتها، کفشها را در میآورند و پابرهنه، حرکت میکنند. به نظر شما این انصاف است که ما و طالبان را در غرب مثل هم معرفی کنید. مسألهی دوم این است که من و امثال من به علم، فناوری و توسعه اعتقاد جدی داریم و آینده ایران را بسیار خوب می بینیم از شما می خواهیم از سر راه ایران کنار بروید و به جای فضاسازی های غلط با ملت ایران همراهی کنید.
خبرنگار : من در صحبتهایی که در تهران با خیلیها داشتم در رد صلاحیتها معتقد بودند که در وزارت اطلاعاتیها و قوهی قضایی یک سری مسائل وجود ندارد و چون امکان فرجام وجود ندارد و در بعضی مواقع حسهای سیاسی سرد شد و هیچ راهی هم برای اطلاعاتشان وجود ندارد. میتوانید در این مورد توضیح دهید.
رضایی : شما میدانید با وجود اینکه دموکراسی در انگلستان بیش از 200 سال حاکم بود ولی 40 ـ 50 سال است که به زنان آزادی رأی دادن دادند. در خود آمریکا هم در آن 100 سال اول اجازهی رأی دادن نداشتند. این طبیعت هر دموکراسی است که وقتی در سالهای اول راه میافتد به مرور تکامل پیدا میکند. در ایران این مراحل خیلی زود طی شد.
نمونهاش 8 سال دورهی آقای خاتمی است. در دورهی آقای خاتمی فضا خیلی باز شد. به طوری که در ایران همهچیز سیاسی شده بود و خیلیها به جای اینکه به فکر اقتصاد باشند به فکر بحثهای سیاسی و نقد و گفتمان بودند. آن یک افراط بود. الآن ممکن است جلوی برخی از افراطی گرائی گرفته شده باشد اما این به معنای عقبگرد ایران از دموکراسی نیست نوسانات وجود دارد. اما روند دمکراسی و آزادی به سمت رشد و توسعه است.
الآن که ایران را با تمام کشورهای اطراف مقایسه کنید از نظر تعداد روزنامه وضعیت انتخابات، حضور زنها در وضعیتهای سیاسی از خیلی از کشورهای اطراف جلوتر است. ما معتقد نیستیم که این ایدهآل است، اما شک نداریم در 40 _ 30 سال آینده دموکراسی در ایران به نهایت رشد خودش خواهد رسید.
خبرنگار : شما در آینده کاندیدای ریاست جمهوری خواهید شد.
رضایی : معلوم نیست. هنوز تصمیمی ندارم.
نظر شما