محمود حکیمی- محقق و نویسنده کتاب های کودک و نوجوان - در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: تصور می کنم بازآفرینی آثار کلاسیک ایران در یک صورت می تواند برای نسل های بعد مفید واقع شود و آن ساده نویسی این متون است. زیرا متون کهن چه در نظم و چه در وادی نثر همواره دارای پیچیدگی و تکلف بوده اند و شاید اگر این متون به همان شکلی که هستند به مخاطبان امروزی ارائه شوند به لحاظ فهم و درک نتوانند تاثیر لازم را داشته باشند.
وی افزود: درمجموع بازآفرینی آثار کلاسیک باید به دست مولفان کاردان و با دقت انجام شود تا بتواند برآیند مثبتی در پی داشته باشد. درواقع بازنویسی این متون نیازمند اشراف و آگاهی کامل به تاریخ ادبیات ایران است. دلیل آن هم همان طور که اشاره کردم به وجود اصطلاحات و واژه های کهن و مخصوصی برمی گردد که در این متون وجود دارد.
حکیمی درباره تفاوت ماندگاری آثار کلاسیک ایران و غرب نیز تصریح کرد: مسلما آثار کلاسیک ایران غنای بیشتری نسبت به آثار اروپایی دارند. به خصوص در حیطه تاریخ و ادبیات این پیشینه بیشتر به چشم می خورد. البته عمده کوشش ما باید بر این استوار باشد که نسل جوان را به سمت ادبیات کلاسیک سوق دهیم. متاسفانه با اندکی دقت متوجه می شویم که رویکرد نسل جوان و کتابخوان به جای متمرکز شدن بر آثار داخلی به کتاب های ترجمه پیش می رود. این اتفاقی است که اگر تداوم یابد اصلا خوشایند نیست.
این نویسنده کودک و نوجوان در ادامه گفت : درحال حاضر واژه هایی نظیر "خفن" و از این دست اصطلاحات میان نوجوانان باب شده است که معنی درستی نمی دهد. این هرج و مرج زبانی در بین نسل جوان به این خاطر است که زبان اصیل فارسی به فراموشی سپرده شده و کمتر تلاشی برای احیای آن از طریق مجراهای ادبیات صورت می گیرد.
محمود حکیمی با اشاره به اینکه بازآفرینی برخی آثار از سر تعجیل صورت گرفته است خاطرنشان کرد: در اثری فاخر همچون مثنوی مولوی این عجله و نوعی سرسری بازنویسی کردن بیشتر به چشم می خورد. من تصور می کنم در این راستا افرادی که قصد دارند به بازآفرینی متون کهن بپردازند حتما کتاب هایی چون بحر در کوزه، پله پله تا ملاقات خدا و دیگر آثار ارزنده ای را که عبدالحسین زرین کوب پیرامون آثار مولانا تالیف کرده است به دقت مطالعه کنند تا بتوانند از ماحصل این مطالعه و نگرش صحیح به بازآفرینی اصولی دست یابند.
نظر شما