حسین صیامی پژوهشگر، شاعر و مجری طرح چندین پروژه موسیقایی مرتبط با سرود و آثار حماسی و انقلابی کشورمان با اشاره به انتشار آلبوم سرود «تا قله» که چندی پیش توسط دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به نام این اثر موسیقایی که با اشعار او و تعدادی دیگر از شاعران، منتشر شده بیان کرد: هر جریان و حرکتی، مقصد نهایی دارد و درک مسیر رسیدن به مقصد از اهمیت بسیاری برخوردار است. انتخاب نام «تا قله» هم میتواند نماد باشد و هرچه ارتفاع آن بالاتر باشد، قلهتر محسوب میشود. «تا قله» یعنی حواسمان به جایی که هستیم و راهی که در پیش رو داریم باشد و یادمان نرود تا قله باید برویم.
شاعر سرود تقدیر شده «ایران ما» از سوی مقام معظم رهبری که چندی پیش توسط خانه موسیقی بسیج کشور منتشر شد، آلبوم سرود «تا قله» را به لحاظ فرم و محتوا، متفاوت از دیگر آثار تولید شده در حوزه سرود خواند و گفت: حتماً باید صحبتها و نظرات درباره این آلبوم را از طریق عوامل آلبوم و دیگران دریافت کرد. متاسفانه سرود در این زمینه بسیار غریب و مظلوم واقع شده است و کسی سعی بر ورود به حوزه نقد و بررسی و حمایت معنوی از سرود نمیکند. البته که نهادها و سازمانهایی هستند که در زمینه تولید و ساخت سرود فعالیت میکنند اما بدنه موسیقی کشور و عموم مردمی که پیگیر موسیقی هستند، آنطور که باید و شاید به جایگاه سرود توجه نمیکنند شاید یکی از دلایل اصلی این است که سرود نتوانسته خودش را به جایگاهی برساند که جامعه مخاطب و خواص موسیقی به آن توجه کنند.
تبریک به مدیر جسوری که آلبوم «تا قله» را منتشر کرد
صیامی با اعتقاد بر اینکه آلبوم سرود «تا قله» میتواند صدای سرود را به گوش مخاطبان برساند، افزود: سرود ظرفیت تطابق با رشد و تکامل موسیقی همزمان با تغییر فضا را دارد و با جسارت میتوان سرود را در قالب نو و تازهتر ارائه کرد. از آنجایی که با نهادهای بسیاری در حوزه سرود همکاری داشتهام باید بگویم اکثر آنها علاقه به انجام کارهای مورد پسند خودشان و بهدور از ریسک هستند یعنی کارها در همان فضای آثار دهه شصت و هفتاد با شعرهای شسته رفته و خالی از اتفاقات امروزی باشد و گاهی بر اینکه یکی از شاخصههای سرود همین است، تاکید دارند. در حالی که دفتر موسیقی و سرود صدا و سیما با این آلبوم گامی در راستای تحول برداشته که شاید گام اول باشد و نیاز دارد گامهای بعدی نیز در این زمینه برداشته شود. از طرفی باید ضعفهای این اثر نیز آسیب شناسی شود تا بتوانیم قدمهای بعدی به سمت سرود نوین را برداریم.
شاعر نماهنگ «بخوان به نام نامی بی سر» و آثاری از آلبوم «بزرگراه» با تاکید بر اینکه باید به مدیری که چنین جسارتی را برای تولید آلبوم «تا قله» داشته است، تبریک گفت، بیان کرد: البته ممکن است کارهای دیگری در این زمینه ساخته شده باشد اما برای رسیدن به قله، هنوز به لحاظ شکلی و فرمی کار دارد و از طرفی ما تاکنون شاهد تولید آلبوم در چنین فضایی نبودهایم و معمولاً آلبومهای تولید شده حوزه سرود بسیار رسمی است در حالی که آلبوم سرود «تا قله» آنقدرها هم رسمی نیست و زبان خودمانی دارد.
وی درباره قشر نوجوان که بخش مهمی از جامعه را تشکیل میدهند و از شروع سن ۷ سالگی تا ۱۸ سالگی که دوران نوجوانی و شکلگیری تا شخصیت گرفتن آنها بهشمار میرود توضیح داد: این دوران بسیار مهم و حساس است و مهمترین زمان برای کار فرهنگی به شمار میرود. درواقع اگر قرار است کاری در زمینه فرهنگی صورت بگیرد بهتر است در فرایند نوجوانی باشد و شعر که آمیخته با فرهنگ و ادب ماست بهترین وسیله برای فرهنگسازی خواهد بود. شعر رکن جدایی ناپذیر تاریخ فرهنگی ما و ماندگار بوده است. حتی برخی از اهالی هنر، شعر را مادر تمامی هنرها میخوانند.
در نظر گرفتن دو نکته خیلی خیلی مهم!
مجری طرح آلبوم سرود «سرباز» از تولیدات دفتر موسیقی و سرود صدا و سیما در ادامه گفتگوی خود با اشاره به فرازهایی از سخنان مقام معظم رهبری که فرمودند: «گاهی یک بیت شما به قدرِ یک منبر میتواند در مخاطبِ شما اثر بگذارد» بیان کرد: گاهی یک بیت شعر میتواند انسان را متحول و رو به جلو هدایت کند. به همین خاطر برای سرودن شعر نوجوان باید دو نکته خیلی مهم را در نظر گرفت. در وهله اول مهم است که شما نوجوانان را به خوبی بشناسید یعنی اگر شاعری نوجوان را بهخوبی نمیشناسد، حق ندارد برای این رده سنی شعری را بنویسد چراکه لازمه سرودن شعر نوجوان، شناخت زبان نوجوانان است. درواقع باید شاعران برای نوشتن شعر در این حوزه آموزش ببینند و با روانشناسان برای فعالیت در این حوزه در تعامل باشند. شخصاً نزدیک به نه سال در مدرسه بهعنوان معلم و معاونت پرورشی با نوجوانان در ارتباط بودم و ارتباط عمیقی با آنها داشتهام و تا حدودی روحیه نوجوانان را میشناسم و درکشان میکنم. درواقع باید در سن نوجوانی به این مسائل پرداخت و فردا در دوران جوانی آنها دیگر فایده امروز را نخواهد داشت.
در تولید آثار ارزشی، هنرمند در درجه دوم قرار دارد و همیشه مدیر نفر اول است و این مسئله به نوعی در تولید کارهای ارزشی به سنت تبدیل شده و در تمامی مراحل تولید یک اثر، مدیر تصمیم گیرنده است صیامی با تاکید بر مشخص کردن جامعه هدف و شناخت آن، توضیح داد: نمیتوانیم جامعه هدف را به طور کلی نوجوانان قرار دهیم چراکه این رده سنی از اقشار گوناگون تشکیل میشود و اگر فقط المان نوجوان را در نظر بگیریم کافی و امکانپذیر نخواهد بود چون در یک رنج سنی واحد، گاهی نوجوانان اختلاف سلیقههای فاحشی با یکدیگر دارند. به همین منظور نباید برای این حوزه کارها خیلی سفارشی باشد و آثار آلبوم «تا قله» به همین شکل است و اتفاقاً سفارش شده بوده که کارها با توجه به سلیقه مخاطبان ساخته شود و سلیقه مدیران در نظر گرفته نشود و میتوان گفت جزو معدود فرایندههایی بود که نحوه همکاری بدین شکل مطرح شد.
این شاعر که معتقد است در برخورد با نوجوانان باید «کج دار و مریز» رفتار کرد، درباره نگارش اشعار برای این آلبوم، اظهار کرد: باید با نوجوانان طوری برخورد کرد که برای شنیدن صحبتها به شما نزدیک شوند و بنده هم در پروسه تولید آثار این آلبوم سعی بر همین امر داشتم و بازخورد آن را زمانی که آلبوم منتشر شود میتوان از طریق نوجوانان متوجه شد. بهشخصه تلاشم بر این بوده تا به فضای ذهنی، تخیلات و توهماتشان از آینده، نزدیک شوم و زبان آنها کارها را بسرایم چراکه قطعاً برخی کلمات و واژگان در دایره لغات نوجوانان امروز نیست و برعکس از کلماتی که ما از آنها استفاده نمیکنیم در صحبتهایشان استفاده میکنند. به واقع در خلق اثر برای نوجوانان باید بینابین عمل کرد تا از نزدیکی بیش از اندازه یا فاصله از نوجوانان جلوگیری شود.
وی درباره آمادگی نوجوان امروز برای ساختن فردایی بهتر که در آثار این آلبوم به آن اشاره شده است، بیان کرد: به واقع ما هم در دوران نوجوانیمان نگاهمان اینگونه نبوده است و به شخصه برای نگارش آثار این آلبوم دو رکن مهم یعنی «امید بخشی» و «آمادگی برای ساختن فردا» را در نظر گرفتم. درواقع میتوان گفت یکی از نقاط ضعف دوران نوجوانی اکنون و زمانی که خود ما در دوران نوجوانی به سر میبردیم عدم تفکر به آینده و مسئولیتپذیری در جوانی و بزرگسالی بود. القای به امید و آماده بودن، بسیار مهم است به همین دلیل است که در این سه اثر سعی بر القای «آماده بودن» به مخاطب نوجوان شده است چراکه با یک چشم روی هم گذاشتن فردا از راه میرسد و نوجوان امروز باید مسئولیتهای بزرگی را برعهده بگیرد. البته که شاید نوجوانان امروز آمادگی و آگاهی بیشتری دارند و به تبع مسئولیت فرادیشان نیز بزرگتر و سنگینتر خواهد بود. بخشی از این شعر القا و بخش دیگری امید بخشیدن است که فراموش نکنید اگر قرار است کاری صورت پذیرد باید خودتان انجام دهید و این نیست که اعضای خانواده کارهایتان را انجام بدهند.
چرا آثار ارزشی مبتنی بر ارزشهای انسانی مورد توجه قرار نمیگیرد؟
صیامی معتقد است باید در زمینه موسیقی و سرود آسیب شناسی جدی و میدانی صورت گیرد که چرا آثار ارزشی مبتنی بر ارزشهای انسانی مورد توجه قرار نمیگیرد.این مقوله نیاز به صحبتهای کارشناسی مهم دارد اما باید بگویم اصولاً در تولید آثار ارزشی، هنرمند در درجه دوم قرار دارد و همیشه مدیر نفر اول است و این مسئله به نوعی در تولید کارهای ارزشی به سنت تبدیل شده و در تمامی مراحل تولید یک اثر، مدیر تصمیم گیرنده است و خواننده، شاعر و آهنگساز بسیاری اوقات مجبور به تغییر اثرشان بنا به سلیقه مدیر هستند.
این شاعر با تاکید بر اینکه در مواجهه با عموم مردم و قشر خاکستری باید از تصریح دوری کرد، گفت: متاسفانه در تولید برخی آثار به دلیل درخواست مدیر برای استفاده از کلمهای خاص این اتفاق رخ میدهد که موجب از بین رفتن حس کار میشود. در حالی که در آثار همه گیر، فقط هنرمند تصمیم گیرنده است. به طور مثال افرادی که در خارج از کشور فعالیت میکنند خودشان تصمیم گیرنده هستند و متاسفانه آثارشان مورد توجه نوجوان قرار میگیرد و شاید گاهی از دوستان، مدیربرنامه یا تهیه کننده نیز مشورت بگیرند اما در نهایت تصمیم گیرنده اصلی خودشان هستند.
فقط به فکر تولید آثار بدون فکر و اندیشه نباشیم
وی با اشاره به عدم بدنهسازی اجتماعی در این حوزه، بیان کرد: به شخصه بهعنوان یک فعال عرصه موسیقی و به لحاظ اخلاق کاری، تمامی سبکهای موسیقی را پیگیری میکنم بههمین منظور زمانی که کاری منتشر میشود میتوانم حدس بزنم که این اثر طی دو هفته آینده در صدر کارها قرار میگیرد. ممکن است ما کاری مطابق با ذائقه مخاطب را تولید کنیم اما به درستی آن را منتشر نکنیم و همین امر موجب عدم شنیده شدن اثر شود. بسیاری از کارهای ارزشی قابلیت شنیده شدن داشتهاند اما در همین مرحله قابلیت، باقی ماندهاند و به عمل نمیرسند و این دال بر نادیده گرفتن بخشی از چرخه تولید موسیقی در فضای امروز است.
صیامی با بیان اینکه برخی از نهادها و سازمانها فقط به تولید اثر میپردازند و هرکدام هزاران اثر در ده سال اخیر تولید کردهاند، گفت: این آثار کجاست و چرا برخی از آنها به خاطر بودجهای که به این مقوله اختصاص داده شده، فقط به فکر تولید آثار بدون فکر و اندیشه هستند؟ به عنوان شخص دغدغهمند و کسی که در این حوزه فعالیت داشته عرض میکنم که در فرآیند تولید این آثار اصلاً توجهای به انتشار نمیشود و فقط فکر پخش آثار هستند در حالی که امروزه در چرخه انتشار یک اثر، مثلاً سازمان صدا و سیما یکی از مهرهها به شمار میرود. چرا نباید در فضای مجازی، ما شاهد پخش و انتشار یک سرود خوب باشیم؟ این را نباید فراموش کنیم که هنرمندان زیر زمینی هم برای انتشار آثارشان هزینه میکنند. سوال من از دوستان این است که چرا برای پخش اثری که تولید خوبی داشته و چندین میلیون برای تولید آن هزینه شده، وقت، انرژی و هزینه نمیگذارید؟ متاسفانه برای آثار پایبند به ارزشهای انسانی که بهصورت تکخوانی و جمعخوانی همچون سرود ساخته میشود این دست اتفاقها نمیافتد؟ که در جواب این سوال میتوان هزاران دلیل را مطرح کرد که من به دو دلیل مهم و اصلی آن اشاره کردم.
ما دچار ظاهر سازیهای عجیب و غریب میشویم و به سرعت مسئله شانیت را مطرح میکنیم در حالی که شهدا روال زندگیشان با افراد دیگر تفاوت آنچنانی نداشته بلکه این عزیزان اسطورهای در لحظه تصمیمگیری صحیح، تصمیمگیری درستی داشتهاند ا ین شاعر با اعتقاد بر اینکه تولیدات نباید مبتنی بر مدیران باشد بلکه کارها باید توسط اهالی هنر ساخته شود، درباره عدم تولید آثار شاخص برای اسطورههای شهید همچون حاج قاسم سیلمانی، محمدابراهیم همت، ابراهیم هادی و دیگر قهرمانان شهید گفت: متاسفانه در درجه اول ما دچار ظاهر سازیهای عجیب و غریب میشویم و به سرعت مسئله شانیت را مطرح میکنیم در حالی که شهدا روال زندگیشان با افراد دیگر تفاوت آنچنانی نداشته بلکه این عزیزان اسطورهای در لحظه تصمیمگیری صحیح، تصمیمگیری درستی داشتهاند. معمولاً اسطورهسازیهای ما در آثار هنری برای مخاطب باورپذیر نیست در حالی که ما باید آینه اسطورهها باشیم. بهطور مثال باید حاج قاسمی را که با شلوار گِلی در خوزستان به مردم سیل زده کمک میکرد را معرفی کنیم. دلیل اسطوره بودن حاج قاسم سلیمانی فقط خوب جنگیدن ایشان در میدان جنگ نبود ایشان زمانی که درد به کشورش رسید به خوزستان آمد و حرف بزرگی را گفت که «امروز دفاع از حرم، نجات خوزستان است». حاج قاسم در وصیت نامهاش نوشته بود: «جمهوری اسلامی حرم است» این خیلی حرف بزرگی است که اگر به آن پرداخته شود و به ابعادش بپردازیم متوجه میشویم گاهی ما خلاف آن را انجام دادهایم. ما اگر همین جمله کوتاه و بزرگ حاج قاسم را به مردم بگوییم دیگر نیازی به ترسیم او و فلسفهبافی نیست. منظور ایشان این بود که اگر در سوریه و عراق میجنگیم برای دفاع از ایران است. در یک جمله باید بگویم ما هنوز اسطورههایمان را نشناختهایم.
وی با بیان تفاوت فضای امروز با فضای نخست انقلاب، بیان کرد: موج ابتدای انقلاب قابل مقایسه با هیچ جریانی نیست و انتظار هم نمیرود که بعد از این همه سال از انقلاب، موج به همان قدرت وجود داشته باشد و نمیتوان توقع هنرمند چهل سال پیش را از هنرمند امروز داشت. به نظرم این روزها هم شاهد تولید و انتشار آثار دلی هستیم که اتفاقاً برای انقلاب است اما عنوان و پاراف ندارد. اشاره میکنم به یکی از سخنان حضرت امام خامنهای که فرمودند: «هر شعری که به اعتلای روحی انسان کمک کند، شعر انقلابی است». پس با این حساب عاشقانهسرایان ما نیز شاعر انقلاب هستند بنده بهعنوان یک شاعر انقلابی که گاهی اشعار عاشقانه نیز مینویسم این را عرض میکنم که شعر برای اهل بیت و مناسبتهای انقلابی فقط شهر انقلاب نیست. یک شعر عاشقانه مبتنی بر انسانیت میتواند شعر انقلابی باشد. به اعتقاد من یکی از نقاط قوت انقلاب اسلامی این بوده که بدون اینکه بخواهیم عنوان بزنیم، خوانندگانی داریم که برای انقلاب کار میسازند اما عنوان ارزشی ندارند.
سرود را به دهه فجر و اعیاد محدود نکنیم
صیامی به اهمیت نقش مدارس در ترویج سرود اشاره کرد و افزود: نوجوانان در رنج سنی ۷ تا ۱۸ سال بیشترین وقتشان را در مدرسه میگذرانند و مدارس میتوانند حلقه ارتباطی بین سرود و نوجوانان باشند. متاسفانه سرود در مدارس به یک کار روتین برای دهه فجر، هفته دفاع مقدس و اعیاد تبدیل شده است و نهایتاً تفکرات به اجرا در منطقه و برنده شدن یا نشدن، ختم میشود. در حالی که سرود یک حرکت فرهنگی شخصیت ساز برای شنونده و اجرا کننده اثر است بهخصوص برای نوجوانانی که سرود را اجرا میکنند بسیار فرهنگساز خواهد بود. شما اگر با نوجوانانی که بهصورت تخصصی در حوزه سرود فعالیت میکنند صحبت کنید متوجه تفاوت دنیایشان با دیگر هم سن و سالهایشان میشوید چراکه خاصیت هنر رشد و تکامل است.
اساساً مدارس ما با بخشنامه زندگی میکنند البته که بخشنامه به خودی خود بد نیست اما چرا تصمیم گیرندگان هنگام تدوین بخشنامه به فکر اتفاق تازه در سرود مدارس نیستند تا مربیان سرود نیز در این زمینه آموزش ببینند این فعال فرهنگی تصریح کرد: دلیل اینکه در مدارس ما به مقوله سرود به شکل درست پرداخته نمیشود شاید نگاه بخشنامهای مدارس باشد اساساً مدارس ما با بخشنامه زندگی میکنند البته که بخشنامه به خودی خود بد نیست اما چرا تصمیم گیرندگان هنگام تدوین بخشنامه به فکر اتفاق تازه در سرود مدارس نیستند تا مربیان سرود نیز در این زمینه آموزش ببینند؟ به نظرم تمامی نهادهای فرهنگی باید با صدا و سیما همکاریهای لازم را داشته باشند. حوزه سرود فقط تولید اثر نیست و بخش مهمی از این حوزه به آموزش مربوط است که متاسفانه کار آموزشی و تربیتی در حوزه سرود مغفول مانده است. شاید یک خواننده نیاز به آموزش تربیتی نداشته باشد اما نوجوانان فعال در حوزه سرود به آن احتیاج دارند و اگر مدیر یا مسئولی به فکر تربیت نوجوانان است میتواند با سرود این کار را انجام دهد. شخصیت خود ما در همین گروههای سرود شکل گرفته است.
این شاعر با اشاره به اجرای آثار سرودی تولید شده در دهه شصت و هفتاد در مدارس امروز، بیان کرد: این آثار برای ما که در همان دوران تحصیل میکردیم باورپذیر بود و این سرودها برای دهه نود و در ورود به قرن بعدی مناسب نیست و باید برای نوجوان امروز فکر کنیم و آثار بهروزی را ارائه دهیم نه اینکه تولیدات دهها سال پیش را جلوی روی او قرار دهیم. به همین خاطر باید مدارس را در این زمینه به خط کرد ما در حالی مدارس را رها کردهایم که خانه سرود مدرسه است.
وی آلبوم سرود «تا قله» را اتفاق خوبی شمرد و اول یک راه دانست و گفت: به عنوان کسی که در این حوزه فعالیت میکند باید بگویم؛ سرود به کمک احتیاج دارد و بیشتر توقع ما از مردم و فعلان رسانهایست تا بتوانیم با کمک یکدیگر سرود را پا به پای فرهنگ مردم ارتقا دهیم. سرود نزدیکترین فرم موسیقی به فرهنگ ماست و اگر امروز فاصله گرفته میتواند در سبد موسیقی مخاطبان مجدد جایگاه اصلی خودش را پیدا کند در این راه باید مردم و مسئولان کمک کنند و به نظر من آلبوم سرود "تا قله" یک آزمون و خطای جدی در حوزه نزدیک کردن مردم عام به سرود است اما به کمک همه در این زمینه احتیاج داریم تا مثل تا قلهها ساخته شود.
نظر شما