به گزارش خبرنگار مهر، نخستین جلسه از سلسله نشستهای آسیا پژوهشی مرکز پژوهشی آسیای دانشگاه تهران، با محوریت ریشههای فرهنگی ایران در هند و سیر مطالعات هندشناسی در کشورمان در دانشگاه تهران برگزار شد.
در جریان ایننشست که با حضور اساتید دانشگاه تهران و کارشناسان و علاقه مندان به فرهنگ آسیا به صورت برخط و در دو سامانه اسکایپ و کانال مرکز پژوهشی آسیا دانشگاه تهران بر سامانه اینستاگرام همراه بود، فرزانه اعظملطفی، هندشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران و حامد وفایی مدیر مرکز پژوهشی آسیا سخنرانی کردند.
اعظملطفی در ابتدای سخنانش، با انتقاد از نگاه سطحی به فرهنگ غنی کشور هند و تعاملات تاریخی هند و ایران در نظر ایرانیان گفت: با بررسی موارد بی شمار میتوان به سیر تاریخی هند شناسی در ایران پرداخت و تعاملات گسترده ایران و هند در بستر تاریخ دو کشور را تحلیل کرد. این موضوعی است که جای خالی آن در مطالعات زبان شناسی کشورمان به وضوح حس میشود. در رابطه با ارتباطات و شباهت های اسطوره جمشید در ایران باستان و برخی اسطوره های مندرج در رساله هندی چند پند از جمله ویشنو میتوان مطالعات تطبیقی عمیقی انجام داد که دستاوردهای قابل توجهی نیز در بر خواهد داشت.
وی افزود: از طرف دیگر نشانههای فراوانی وجود دارد که گواه آن است که حماسه رامایانه در هندوستان با مطالب کهن ایرانی در ارتباط است و در همین چارچوب می توان به ریشه شناسی داستان های تاریخی پارسی از جمله سیاوش و ماجرای گذر از آتش در منابع هندی پرداخت. بهنظرم بسیاری از رمز و رازهای زبان شناختی در دل مطالعات فرهنگی و ادبی نهفته است و بدون شناخت این عوامل، تسلط کامل بر ساختارهای زبان شناسی اساسا با مشکل مواجه خواهد بود. تردیدی نیست که فرآیند آموزش زبان و زبان شناسی را نمی توان بدون فرهنگ و ادب تداوم داد و متاسفانه عدم توجه به این مهم یکی از ضعف های بزرگ هندشناسی ایرانی است.
ایناستاد دانشگاه در ادامه گفت: هندیها بر این باورند که ایرانیان مثل برخی اقوام دیگر در طول تاریخ تنها به تصرف و اشغال زمین های دیگران نپرداخته بلکه با زبان و فرهنگ شان به تسخیر دل ها پرداخته اند و مطالعه مولانا پژوهی در هند، جایگاه عرفای ایرانی همچون بایزید بسطامی در این کشور یا ملاحظه مطالبی که افرادی چون ابنبطوطه در سفرهایشان به شبه قاره داشته اند همگی گواهی بر این مدعاست.
اعظملطفی گفت: اغلب راهبان هندی به زبان پارسی مسلط بوده اند. غیر از این موارد استاد مجتبی مینوی به وضوح اشاره کرده که بیش از ۴۰ اثر شاخص ادبیات پارسی از جمله مثنوی مولوی، آثار عطار و ... همگی تحت تاثیر داستانهای کلیله و دمنه بودهاند که از آثار مهم تاریخ ادبیات هند به حساب میآید و جالب اینجاست که بر خلاف بسیاری از تحلیل ها که کلیله و دمنه را اثری صرفا داستانی می دانند این اثر در واقع واکنشی به خفقان زمانه نویسنده در کشور هند و نقدی عمیق در حوزه های سیاسی و اجتماعی است.
وی در ادامه گفت: زبان و ادبیات پارسی در هند جایگاهی هزاران ساله دارد. اگر در کتابخانه های معتبر کشور هند به جستجو و تحقیق بپردازیم در خواهیم یافت که هیچ کتابی به سانسکریت وجود ندارد که نسخه پارسی نداشته باشد و ما در دوره پادشاهی اکبرشاه در هندوستان، شاهد ترجمه بیش از۶۵۰ هزار کتاب و رساله به زبان پارسی هستیم که امروز در موزههای مختلف این کشور نگهداری میشوند و تنها در کتابخانه سلطنتی هند بیش از ۲۰۰ هزار نسخه پارسی قابل استحصال است.
اینهندشناس ایرانی همچنین گفت: باید ابوریحان را به عنوان یکی از مهم ترین مردم شناسان ایرانی بدانیم که تاثیری بسزا در عالم هندشناسی ایرانی داشته است. در دوره ای از تاریخ هند پس از دوران برهمنان ما شاهد گسترش مونوتئیسم در این کشور هستیم که اهمیتی والا دارد و اندیشمندانی چون میرفندرسکی مطالعات قابل توجهی در این زمینه داشته اند.
اعظملطفی در بخش دیگری از سخنانش به راهیابی آثار صائب تبریزی به دربار هند در دوران رکود فرهنگی این کشور اشاره کرد و گفت: غیر از صائب تبریزی و دیوان اشعار او که منبعی ارزشمند برای هند شناسی در ایران به حساب میآید، حزین لاهیجی را داریم که ۴۳ سال در هندوستان سکنی گزید و امروز مقبره او در بنارس به نام روضه الفاطمیین از مراکز اندیشههای عاشورایی در هند محسوب میشود که متاسفانه در ایران مغفول است. نکتهای که باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که هندشناسی مقوله ای گسترده است که حتی در مطالعات ایران شناسی نیز تاثیرات مهمی دارد و ما در سیر ایران شناسی بدون شک باید نیم نگاهی هم به هند داشته باشیم چرا که بدون این مسئله بسیاری از مسائل ناگفته خواهد ماند.
وی گفت: ردپای هند در اشعار شاعران پارسی از گذشته تا به امروز بسیار پررنگ است. به واقع تحلیل در ابعاد مختلف آثار شاعرانی چون سهراب سپهری و مفاهیم مندرج در آثارشان در جریان مطالعات هندشناسی بسیار ضروری مینماید. اینکه به عنوان مثال ما بیاییم و بررسی کنیم که نیلوفری که سهراب سپهری میگوید به زندگیام پیچیده شده چه مرتبهای در نمادشناسی مییابد و در چه جایگاهی است. تردیدی نیست که برای ارتباط حقیقی با ملتی با جمعیت میلیاردی و تنوع زبانی جاری در هند، باید فرهنگ و شناسایی ابعاد مختلف آن را مبنای حرکت برای گسترش مناسبات قرار داد و در غیر این صورت رابطه حقیقی شکل نخواهد گرفت.
ایناستاد دانشگاه در پایان سخنانش درباره وضعیت ترجمه آثار ادبی هند به زبان فارسی گفت: متاسفانه جریان ترجمه آثار هندی به پارسی که عموما از زبانهای واسط صورت گرفته مساعد نیست و باید بگویم مریض احوال است. در این فرآیند بسیاری از اصطلاحات یا اسامی که در زبان اصلی ذکر می شوند صحیح منتقل نشده و برخی از مفاهیم بنیادین نیز با نقایص بسیار به ایرانیان منتقل می شوند.
حامد وفایی سخنران دیگر ایننشست بود که ضمن جمع بندی سخنان میهمان این جلسه، به گرامیداشت یاد و خاطره داریوش شایگان، به خوانش بخشهایی از کتاب «آمیز افق ها» پرداخت.
اینپژوهشگر در ادامه نگاه هندشناسانی چون شایگان را برای تحقق شناخت حقیقی میان ملت های آسیایی راهگشا دانست.
وفایی در ادامه گفت: اشاره به ارتباط بنیادین فرهنگ و شناخت فرهنگی با مسئله روابط سیاسی و اقتصادی مسئله، مهمی است که میهمان جلسه به آن اشاره کردند و از قضا این موضوعی است که در مناسبات ایران با دیگر تمدن های آسیایی از جمله چین نیز به عنوان یک معضل مطرح است که تا به طور کامل حل نشود، تحقق تعامل راهبردی میان دو ملت عملیاتی نمیشود.
ایناستاد دانشگاه در پایان گفت: مرکز پژوهشی آسیای دانشگاه تهران با برگزاری سلسله نشست های آسیا پژوهی در پی آسیب شناسی فرهنگی مناسبات ایران با کشورهای مهم منطقه آسیا در چارچوب راهبرد نگاه به شرق برآمده است. به اینترتیب برگزاری نشستهای آسیاپژوهی با موضوع مناسبات ایران با دیگر کشورهای این حوزه از جمله چین، ژاپن، ترکیه، مغولستان، کره جنوبی و مالزی را در دستور کار داریم.
نظر شما