به گزارش خبرگزاری مهر، گزارش پژوهش «پایداری در مد ازطریق سامانه اشتراکگذاری» نوشته زهرا اکبرزاده نیاکی ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شد.
مسأله اصلی در این گزارش، چگونگی ایجاد تغییر در رابطه محصول (لباس) - مصرفکننده در پروسه کلاسیک مصرف است و اینکه تغییرات موردبحث در فضای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشورمان، باتوجه به نقش پوشاک و انتظاراتی که برای فرد برآورده میکند، تا چه حد و چگونه قابلیت اجرا خواهند داشت. برای نیل به این منظور، مدل ارائهشده پایداری (در مد)، برمبنای ارزش افزوده ازطریق خدمات اشتراکگذاری لباس مطرح شده است.
هدف کلی این پژوهش، شناخت عوامل مؤثر در طراحی سامانه اشتراکی لباس بهمثابه یکی از ابعاد پایداری در مرحله مصرف و آشکارسازی خصوصیات و ارزشآفرینی برای کاربر در استفاده از لباس اشتراکی است. برای دستیابی به این هدف در گزارش، سعی شده تا به این سؤالات پاسخ داده شود که عناصر و عوامل طرد لباس قبل از به پایان رسیدن عمر فیزیکی کداماند؟ عوامل مؤثر در جذب کاربران برای استفاده از لباس اشتراکی کداماند؟ و چه عواملی میتوانند ارزشِ اشتراکگذاری لباس را بر مالکیت کمد شخصی مقدم دارند؟
به طورکلی، این گزارش در نظر دارد که با تغییر رویکرد جاری «یک کاربر، یک کمد لباس» به رویکرد مطلوب «یک کمد لباس، چند کاربر»، سامانه خدماتی اشتراکگذاری لباس زنانه را طراحی کرده و همچنین به بررسی چالشهای زیستمحیطی، موانع و روشهای ممکن برای به اشتراکگذاری لباس در کشورمان بپردازد تا بدین ترتیب به نیازهای مصرفکننده به شیوهای پایدارتر از مدل کسبوکار سنتی پاسخ داده شود و به نوع جدیدی از ارزشها در بین مصرفکنندگان برسد.
همچنین گزارش پژوهش «درآمدی جامعهشناختی بر ژورنالیسم ورزشی» نوشته محمد هدایتی، ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، منتشر شد.
این پژوهش، به مطالعه ژورنالیسم ورزشی در ایران معاصر، بهویژه در دو دهه اخیر، میپردازد. هدف آن، نشاندادن سیر تحولات ژورنالیسم ورزشی، بررسی دلالتهای سیاسی و اجتماعی آن و مطالعه این مسأله است که چرا و چگونه رسانههای ورزشی در ایران به شکل کنونیشان درآمدهاند. ازاینرو این مطالعه، هم واجد سویههای توصیفی است و هم تبیینی.
پژوهشگر در این مطالعه، پس از نشاندادن روندهای کلی، بررسی مهمترین رسانهها و روزنامههای ورزشی و تحولات مهم این عرصه، برخی سوالات را طرح و نتیجه میگیرد روزنامهنگاری ورزشی در ایران، همچون نظام باشگاهداری، فاقد استقلال اقتصادی است. او الگوی اقتصادی رسانههای ورزشی را، الگویی میداند که با معیارها و شاخصهای مدرن فاصله دارد و روندهای آسیبزا در این مسأله را، ناشی از بدهبستانهای ناسالم میداند نه گردش مالی روزنامهها بر مبنای فروش.
این نوشتار همچنین، به موضوع چرخش نخبگان یا پرورش نیروهای جدید اشاره میکند و اعلام میکند که در این زمینه، روزنامهنگاری ورزشی با نوعی رکود مواجه است. ساخت نهادی بسته روزنامهنگاری در ایران و حاکمبودن نوعی نظام پدرخواندگی در این عرصه، از دلایل این امر عنوان شده است.
در بخشی از نتیجهگیری این نوشتار میخوانیم که الگوهای سنتی روزنامهنگاری ورزشی کمکم عرصه را برای روندهای جدید خالی میکنند. ازاین جهت روزنامهنگاری ورزشی در ایران پویایی دارد، اما از آسیبهایی رنج میبرد که مختص به آن نیستند، بلکه بر تمام فضای ورزش ایران و بهویژه فوتبال سایه افکندهاند و احتمالاً اصلاح یکی بدون دیگری ممکن نباشد.
بهطورکلی، این نوشتار با حرکت میان سطوح خرد و کلان و بررسی روندهای کلان اجتماعی و تحولات و تغییرات در رسانههای ورزشی، به بررسی مختصر تحولات در ورزش ایران و بهویژه فوتبال میپردازد و درنهایت، به آسیبشناسی مختصر ژورنالیسم ورزشی در ایران و افق پیش روی آن در آینده میپردازد.
نظر شما