۲۵ بهمن ۱۴۰۰، ۱۳:۴۷

هزارتوی «فرقه»-۵؛

فرقه‌ها، حرفشان را در قالب‌ درمانگری یا مسائل روانشناختی می زنند

فرقه‌ها، حرفشان را در قالب‌ درمانگری یا مسائل روانشناختی می زنند

پژوهشگر فرق گفت:فرقه ها از کهن‌الگوها،مسائل روانشناسی یا شبه روانشناسی استفاده می‌کنند و به آنها استناد می‌کنند و در نهایت آموزه‌ها و حرف‌های خودشان را در این قالب‌ها به مردم ارائه می‌کنند.

خبرگزاری مهر- گروه دین و آئین: امروزه توسعه دامنه ابعاد مادی در زندگی جوامع مدرن انسان زمانه ما، نتوانسته از میزان احساس نیاز ریشه‌دار و همیشگی او به دین و معنویت‌خواهی بکاهد و اکنون چند دهه‌ای است که به اقتضای بازار گرم تقاضای معنویت‌جویی، طرح مباحث عرفانی و معنوی به شدّت گسترش پیدا کرده است و سبب ظهور فرقه‌ها و عرفان‌های کاذب و سکولار شده است. این در حالی است که در دنیای کنونی، هرروزه بر قدرت فرقه‌ها یا کیش‌ها افزوده می‌شود. در جامعه ما نیز، به‌رغم محدودیت‌های فرهنگی، مذهبی و سیاسی در رابطه با فعالیت فرقه‌ها، آنها به‌طور خزنده و خاموش در لایه‌های پنهان جامعه در حال فعالیت هستند. بر این اساس می‌توان ادعا کرد توسعه فرقه‌گرایی در جامعه ایران با هر انگیزه و هدفی، یکی از مهم‌ترین آسیب‌هایی است که فرهنگ اسلامی و ایرانی ما را تهدید می‌کند و غفلت از این مسئله می‌تواند نتایج جبران‌ناپذیری در پی داشته باشد. بی‌گمان اولین قدم برای علاج این آسیب، شناخت صحیح و واقع‌گرایانه از انواع فرقه‌ها و مختصات هر کدام است. به همین خاطر در سلسله گفت‌وگوهای «هزارتوی فرقه» به بررسی کلیات فرقه‌گرایی و شیوه کار آنها و همچنین مختصات مهم‌ترین فرقه‌های فعال خواهیم پرداخت.

همه انسان‌ها به نوعی در معرض آسیب فرقه گرایی قرار دارند.وقتی راجع به فرقه‌ها و افرادی که به وسیله شیادان، تحت کنترل و نفوذ قرار گرفته‌اند مطلبی می‌شنویم، بلافاصله تلاش می‌کنیم خودمان را از چنین افرادی جدا کنیم. به نظر می‌رسد وقتی در خصوص موارد اعمال نفوذ روانی بی حد و حصر مطلع می‌شویم اصرار داریم بگوییم که هیچکس نمی‌تواند مرا وادار به انجام چنان کارهایی بکند. اغلب مردم نیز تمایل به باور این موضوع دارند که وضعیت ذهن و روان خودشان آسیب پذیر نیست. علیرغم این ذهنیت که مردم معمولی به فرقه‌ها جذب نمی‌شوند، طی سالیان روشن شده است که هر انسانی برای گول خوردن توسط این شیادان سوءاستفاده‌گر آماده است. در حقیقت، اکثریت نوجوانان و بزرگسالانی که در فرقه‌ها گیر افتاده‌اند، برآمده از طبقه متوسط، نسبتاً تحصیل‌کرده، و بدون مشکل جدی تا قبل از جذب شدن بوده‌اند. بنابراین چاره‌ای نیست جز اینکه ابعاد مختلف این مسئله مورد شناسایی قرار بگیرد.

فرقه‌ها، حرفشان را در قالب‌ درمانگری یا مسائل روانشناختی می زنند

پیشتر قسمت اول گفتگوی ما با محسن یوسفی‌کیا، پژوهشگر فرق و عرفان‌های نوظهور در خصوص فرقه گرایی اینجا منتشر شده بود. در قسمت دوم این گفتگو وی به توضیح درباره ابعاد فرقه‌گرایی و ماهیت فرقه‌ها و جنبش‌های نوپدید دینی پرداخته است که حاصل آن از نظرتان می‌گذرد؛

*سرعت و دامنه فرقه‌گرایی در کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در مورد سرعت و دامنه فرقه‌گرایی در کشور آنچه شواهد عینی نشان می‌دهد در سالیان اخیر، خصوصاً دو دهه اخیر این جریان سرعت زیادی پیدا کرده است گرچه اختلاف نظر وجود دارد. خیلی از این جریاناتی که آنها را در حوزه مطالعاتی خودمان انحرافی و دارای اشکال و ایراد می‌دانیم را نمی‌توانیم فرقه بدانیم. به عنوان مثال جریانی که تحت عنوان تفکر نو با شاخصه قانون جذب در کشورهای مختلف از جمله کشور ما فعالیت می‌کند با تعریف فرقه سازگار نیست یعنی ما نمی‌توانیم عنوان فرقه بر آن بگذاریم ولی می‌توانیم بگوییم دارد یک انحرافات فکری و عملی ایجاد می‌کند و متأسفانه رو به گسترش هم هست. همین موضوع را در مورد یوگا هم می‌توانیم ذکر کنیم. به باور ما یوگا یک جریان معنویت‌گرا است که در قالب ورزش در کشور ما و در خیلی از کشورهای دنیا فعالیت می‌کند و از این جهت نمی‌توانیم عنوان فرقه را بر اینها بگذاریم.

فرقه‌ها از کهن‌الگوها، مسائل روانشناسی یا شبه روانشناسی استفاده می‌کنند و به آنها استناد می‌کنند و در نهایت آموزه‌ها و حرف‌های خودشان را در این قالب‌ها به مردم ارائه می‌کنند

*چه عواملی فرقه‌ها را برقرار نگه می‌دارد؟

به طور کلی اگر بخواهیم تبیین قابل قبولی از جریانات معنویت‌گرا در کشور ارائه بدهیم اینگونه است که در جامعه ما و جوامع مختلف یک سری بحران‌هایی وجود دارد که می‌شود این بحران‌ها را در سه حوزه فردی، اجتماعی و جهانی تعریف کرد. بحران‌هایی از جمله اضطراب، افسردگی، بیماری‌های جسمی، اعتیاد، طلاق. در حوزه روابط خانوادگی و روابط شغلی موضوع فقر، در ابعاد جهانی موضوع محیط زیست، جنگ، نژادپرستی و تبعیض از جمله بحران‌هایی است که امروز در دنیا وجود دارد.

افراد، گروه‌ها، فرقه‌ها هر کدام برای حل این بحران منبعی را معرفی می‌کنند و تمسک به نیرویی را برای حل این بحران ذکر می‌کنند؛ از جمله در جریان تفکر نو به نیروی ذهن و توانمندی ذهن انسان توجه می‌شود و روی موضوع تمرکز مانور می‌دهند. گروه‌هایی روی بحث عشق مانور می‌دهند، برخی روی موضوع بخشش و قدرت درون تاکید می‌کند. برخی از گروه‌ها و نحله‌ها روی نیروهای فوق طبیعی مثل موجودات فضایی، نیروی کائنات، فرشتگان، شیاطین و حتی تصویری وهم‌گونه و خیال‌گونه از خدا تاکید می‌کنند؛ یعنی از خدا صحبت می‌کنند ولی خدایی که ترسیم می‌کنند با خدای ادیان کاملاً متفاوت است.

خب اینها برای این منابعی که به عنوان منبع حل بحران معرفی می‌کنند از منابعی استفاده می‌کنند که برخی از این منابع دینی هستند مثلاً خودشان را به اسلام منتسب می‌کنند یا به مسیحیت منتسب می‌کنند یا به ادیان شرقی منتسب می‌کنند. گاهی هم به موضوعات شبه علمی استناد می‌کنند؛ مثلاً به فیزیک کوانتوم، ارتعاش یا ضمیر ناخودآگاهی که یونگ مطرح کرده است استناد می‌کنند. همچنین از کهن‌الگوها، از مسائل روانشناسی یا شبه روانشناسی استفاده می‌کنند و به آنها استناد می‌کنند و در نهایت آموزه‌ها و حرف‌های خودشان را در قالب‌هایی به مردم ارائه می‌کنند. این قالب‌ها می‌تواند قالب ورزشی، قالب هنری قالب درمانگری یا در قالب مسائل روانشناختی باشد. اینها موضوعاتی است که می‌شود در این فضا مطرح کرد.

*ملاک تقسیم‌بندی فرقه‌ها به انحرافی و غیر انحرافی چیست؟

اینکه بخواهیم بر اساس چه ملاکی آنها را به انحرافی و غیر انحرافی تقسیم بکنیم طبیعتاً ما که مسلمان هستیم و شیعه هستیم، با اسناد به ادله عقلی و نقلی معتقد هستیم آموزه‌های قرآن و روایات حق است و درست است و آنچه غیر از این باشد و قابل تطبیق بر این دین نباشد انحراف است؛ البته میزان انحراف می‌تواند متفاوت باشد.

کد خبر 5424428

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha