علی خرم در گفتگو با گروه انرژی هسته ای خبرگزاری مهر، به پرسش های مختلفی درباره آخرین شرایط برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران پرداخت که مشروح مصاحبه به شرح زیراست:
* برخی از افراد در داخل کشور، با توجه به گزارش اخیر البرادعی،از مختومه شدن پرونده هسته ای سخن می گویند،چقدر این تحلیل به واقعیت نزدیک است؟
-علی خرم : واقعیت این است که در اوضاع فعلی، سه نوع دیدگاه در پرونده هسته ای ایران وجود دارد که می توانیم آنها را چنین توصیف کنیم : دیدگاه "ایران" ،"آژانس بین المللی انرژی اتمی" و"شورای امنیت، غرب، آمریکا " و در این میان ایران با توجه به همکاری های اخیر خود با آژانس بین المللی انرژی اتمی، "انتظار" دارد که در پرونده هسته ای، تحولاتی مثبت ایجاد شود.
* پشتوانه این انتظار ایجاد شده برای ایران چیست؟
- اجازه بازرسی راکتور آب سنگین اراک و تدوین یک مدالیته با آژانس و مذاکرات "وعیدی-هاینونن" مواردی است که در طرف ایرانی، انتظار گشایش و مدارا را ایجاد کرده است، از طرف دیگر چون فعالیت های هسته ای ایران، صلح آمیز است، ایران از مجامع بین المللی انتظار دارد این فعالیت ها را به رسمیت بشناسند.
*گزارش اخیر البرادعی، یک لحن جدید و بسیار مثبت داشت، نظر شما در این خصوص چیست؟
- آژانس بین المللی انرژی اتمی بنا به وظیفه حرفه ای خود همواره دنبال این است که اطلاعات هسته ای کشورهای عضو را به دست آورد، لذا هر نوع "مانوری" که بتواند در این زمینه انجام می دهد تا "اطلاعات" به دست آورد؛ تعریف و تمجید از ایران به سبب همکاری های و تشویق ایران به همکاری ها بیشتر و حتی موضع گیری در برابر آمریکا و غرب، می تواند در این چارچوب تعریف شود.
این فضا و مانورهای آژانس سبب شده است که عده ای در داخل گمان کنند که پرونده هسته ای مختومه شده است در صورتی که این رفتارها، شگرد و شیوه حرفه ای سازمانها و نهادهای بین المللی چون آژانس برای فعالیت خود است ، مثلا اخذ اجازه بازرسی از آب سنگین اراک یک امتیاز برای آژانس مطرح می شود، حتی این امکان هم وجود دارد که این موضع گیری های شدید علیه آمریکا و به نفع ایران با هماهنگی قبلی آژانس با کشورهای غربی صورت گرفته باشد.
* دیدگاه غرب، آمریکا و شورای امنیت، در موضوع هسته ای چه تفاوتی با قبل کرده است؟آیا می توان نوعی عقب نشینی و انفعال را در دیدگاه آنان، رصد کرد؟
- آمریکا از ابتدا با این قصد و هدف وارد مسئله شد که ایران کاملا فعالیت های هسته ای اش را کنار بگذارد، اما با صدور دو قطعنامه 1737 و 1747 که صریحا از ایران خواسته است فعالیت های هسته ای و غنی سازی را متوقف کند، آمریکا نیازی ندارد که نیت و خواست اصلی خود را(تعطیلی کامل برنامه هسته ای ایران) مطرح کند و با تکیه و استناد به همین دو قطعنامه صادر شده می تواند کار خودش را جلو ببرد. چون ایران هردو قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را نادیده گرفته است، بحث عدم پایبندی ایران به مصوبات شورای امنیت جدی است و غرب با همین حربه می تواند قطعنامه بعدی را شدیدتر صادر کند و الان هم مقدمات آن را فراهم کرده است. مکانیسم قطعنامه ها و فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد به گونه ای است که ورود به شورای امنیت چندان سخت نیست، اما خروج از آن مستلزم پیچیدگی های زیادی است و روند کنونی، موقعیت ما را در شورای امنیت، مشکل تر و پیچیده تر می کند.
* بحث بازگشت پرونده ایران به آژانس چقدر جدی می تواند باشد؟
- البته اینکه عده ای می گویند درخواست ما بازگشت پرونده به آژانس است، سخن بی ربطی است، چون درخواست توقف غنی سازی در شورای حکام مطرح شده بود و اگر فرضا پرونده به شورای حکام آژانس هم برگردد، بازهمین خواسته از ایران مطرح است. اینکه گفته می شود نباید به شورای امنیت می رفتیم، به همین دلیل است،تا وقتی که پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع نشده بود، امکان عقب گرد و پیدا کردن راه حلی وجود داشت، اما با این وضعیت، کار بسیار سخت و پرهزینه خواهد بود.
*و احتمال صدور قطعنامه سوم؟
- احتمال صدور قطعنامه زیاد است، البته می توان تحلیل کرد که چین و روسیه، پیش نویس این قطعنامه را مثل گذشته، تعدیل کنند، اما میزان این تعدیل، قطعا در مقایسه با دفعات قبلی، کمتر خواهد بود، در قطعنامه سوم ، به احتمال زیاد دیگر بحث درخواست از ایران برای توقف غنی سازی مطرح نخواهد بود، بلکه بازرسی کلیه ورودی ها و خروجی های کشور و بازرسی های مستمر در دستور کار آنها قرار خواهد گرفت و آمریکا خیلی مشتاق است که با ناوهای خود در خلیج فارس این کار را انجام دهد.
نظر شما