به گزارش خبرنگار مهر، روز چهارشنبه 21 شهریور علی اکبر اشعری بعد از شنیدن گلایه های متقاضیان کتابخانه ملی به مهر گفت: فکر نمی کردم جوانان تا این اندازه نسبت به ساعت مطالعه و فضای فرهنگی دغدغه و حساسیت داشته باشند.
اشعری درست می گفت؛ چرا که به گفته او تاکنون هرچه تجمع و تحصن و اعتراض صورت می گرفت ارتباطی وثیق با فرهنگ و به خصوص کتابخوانی و فضای فرهنگی نداشت و همگی حول مسائل سیاسی و اقتصادی دور می زد. اما پرسش اینجاست که این جماعت حداقل - که شاید در نسبت با کسانی که وقعی به مطالعه و فرهنگ نمی گذارند قابل شمارش هم نباشند - را می بایست از لحاظ کمی نگاه کرد یا کیفی؟ آیا خواسته فارغ التحصیلان، دانشجویان و کسانی را که طالب امکاناتی برای افزایش آموخته ها و دانسته هایشان هستند با چرتکه می توان محاسبه کرد؟ اصولا نحوه دخل و خرج در حوزه فرهنگ تا چه اندازه با عرصه سیاست و اقتصاد و ورزش و... همسان است؟ به فرهنگ از دریچه ای باید نگریست؟
اصولا نحوه دخل و خرج در حوزه فرهنگ تا چه اندازه با عرصه سیاست و اقتصاد و ورزش و... همسان است؟ به فرهنگ از دریچه ای باید نگریست؟ |
این روزها و بویژه از هفته دولت به این سو وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونین و مدیران مربوطه با حضور در نشست ها و قرار گرفتن پشت تریبون های مختلف از تکمیل پروژه های عقب مانده و تخصیص های نجومی اعتبارات و تزریق منابع مکتوب و... به اماکن فرهنگی سخن به میان آورده اند اما هیچ کدام به این موضوع اشارتی نداشتند که آیا آنچه اینان از آن دم می زنند نوعی آمارگویی صرف و نمایش تبلیغاتی به عادت مرسوم هفته دولت است و یا واقعا تصمیم گرفته شده است تا با "نگاهی فرهنگی" به امر فرهنگ، راه و چاره ای برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه و رسیدگی به طیف اقلیت اهل فرهنگ بجویند؟
آنچه مبرهن است تصمیمی جدی و زیربنایی برای تاسیس بناهای - نه صرفا بنای معماری - فرهنگی توسط دستگاه های مربوطه اتخاذ نشده و مشخص است که در وضعیت عدم تصمیم گیری و فقدان دغدغه فرهنگی، رسیدگی به آن نیز مقوله ای دور از ذهن و ناموجود خواهد بود.
آنچه منجر به کم شدن ساعت کاری و تعدیل های چند ساعته کتابخانه ملی شد یا خواهد شد، کوچک ترین تشابهی با بحث تغییر ساعت کار بانک ها و مدارس و یا چانه زدن برای پیش و پس کشیدن فصلی ساعت ها و نظایر آن نداشته است. این اتفاق که مسئولان کتابخانه ملی را بواسطه مقاومت و اصرار متقاضیان و اعضای کتابخانه به تجدیدنظر در سیاست اجرایی تازه - با وجود مشکلات عدیده مالی - واداشت، حکایتی غریب از غربت فرهنگ در جامعه و نزد دولتمردان است.
آنچه منجر به کم شدن ساعت کاری و تعدیل های چند ساعته کتابخانه ملی شد یا خواهد شد، کوچک ترین تشابهی با بحث تغییر ساعت کار بانک ها و مدارس و یا چانه زدن برای پیش و پس کشیدن فصلی ساعت ها و نظایر آن نداشته است |
ضعف بدنه فرهنگی و تنه نحیف تولیدگران آن امروز بیش از همیشه چشم ها را می آزارد و البته در این میان تنها دولت یا دولت ها مقصر نیستند. اما بخشی که به هر حال تحت حمایت دولت است و ارتباطی با بخش خصوصی و همت حوزه عمومی ندارد قبل از هر چیز محتاج نگاهی صحیح و بی تعارف است.
حضور علی اکبر اشعری و پاسخگویی او به معترضان در کتابخانه ملی از آن رو به دل حاضران نشست که با سخنانی از سر صداقت همراه بود. او رودررو با حاضران از مشکلات مالی چندماه گذشته مجموعه تحت مدیریت خود و تحمل شرایط سخت مالی صحبت کرد و به منتقدان نیز قول داد تا دغدغه و حساسیت ایشان را به شخص رئیس جمهور منعکس نماید.
امید است انعکاس مشکلات و زخم های سرباز کرده این مجموعه گسترده که چندی است با حضور میهمانان دولتی، سیاسی و فرهنگی خارجی به محلی مناسب برای گفتگو و مذاکرات فرهنگی نیز بدل شده و بخشی از آبروی فرهنگی نظام به شمار می رود بهانه ای باشد برای رویکردی عمیق تر و دقیق تر به کل موضوع فرهنگ و فرهنگ محوری.
اگرچه گفتمان حاضر در عرصه فرهنگی کشور سنخیت چندانی با ماهیت این مقوله که بر تنوع و تحمل و مدارا استوار است ندارد اما بازهم تاکید می کنیم که در هر سطح و شرایطی وجود حداقل ها نیز برای حفظ حداقل ها ضروری و غنیمت است. فرهنگ این روزها تبدیل به استان آخری شده که پای هیچ کس به آن نمی رسد؛ گویی که در نقشه نیست و اگر هم هست نگاه ها به آن جانب نیست. اتفاق و دشواری جدیدی که کتابخانه ملی آن را از سر می گذراند تنها بهانه ای است برای بازخوانی آنچه بر فرهنگ و طیف گمشده آن می رود.
نظر شما