به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، نشست علمی «مسئله شناسی، هنر و ادبیات پایداری»، بعد از ظهر روز سه شنبه، ۲۴ خرداد ماه ۱۴۰۱ با حضور دکتر مرتضی دیباج سخنران و با اجرای دکتر لیلا باقری در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
دکتر لیلا باقری ابتدا توضیحاتی پیرامون نشست علمی «مسئله شناسی، هنر و ادبیات پایداری» ارائه کرد و گفت: گروه مطالعات بینارشتهای اندیشکده ادبیات پایداری ۹ نشست علمی با محور ادبیات پایداری برگزار کرد و قرار شد که از این پس گروه مطالعات بینارشتهای اندیشکده نشستهای علمی تخصصی برگزار کند که این نشست اولین نشست مطالعات بینارشتهای است و دو نشست دیگر به زودی برگزار خواهد شد.
وی افزود: ادبیات آینه تمام نمای اندیشهها و باورهای یک جامعه است و در ادبیات منعکس میشوند. ادبیات بستری برای مطالعات بینارشتهای فراهم میکند که شامل جامعه شناسی، مردم شناسی و غیره است.
وی برنامههای گروه مطالعات بینارشتهای اندیشکده ادبیات پایداری را در پنج بخش تشریح کرد: به کارگیری متخصصان هر حوزه در گروه مطالعات بینارشتهای، تعامل با اساتید دانشگاهها، شناسایی وضعیت موجود و شناخت و ارزیابی و تحلیل وضعیت کشور و دیگر کشوره، پژوهش و آموزش.
لیلا باقری مختصری از سوابق دکتر مرتضی گودرزی دیباج سخنران نشست علمی «مسئله شناسی، هنر و ادبیات پایداری» را به شرح زیر برای حضار عنوان کرد: دکتر مرتضی گودرزی دیباج که معرف حضور همگان هستند مسئول سابق هنرهای تجسمی حوزه هنری، مدرس دانشگاه سوره است و مقالات و کتابهای متعدد درباره هنر انقلاب اسلامی و ادبیات پایداری نگاشتهاند.
باقری درباره تعریف هنر انقلاب اسلامی از زبان دکتر مرتضی گودرزی دیباج با استناد به یکی از کتب وی عنوان کرد: تعریف واحدی از هنر انقلاب اسلامی وجود ندارد و هنر انقلاب اسلامی ثمره نوعی بداهه سازی از شرایط اجتماعی زمانه بود.
در ادامه دکتر مرتضی گودرزی دیباج تریبون را در اختیار گرفت و با ارجاع به نقل قولی از برتولت برشت نمایشنامه نویس مشهور عنوان کرد: «کسی که بخواهد با جهل مبارزه کند، باید پنج ویژگی داشته باشد: ۱. شهامت مخالفت با جمعیتی که حقیقت را انکار میکنند و همرنگ جماعت نشدن، ۲. هوشیاری برای تشخیص اصل حقیقت در هنگام پوشانده شدن، ۳. مهارت استفاده از حقیقت به عنوان سلاح در جهت نمایاندن درست حقیقت، ۴. قدرت قضاوت و انتخاب گویش و ابراز مناسب برای گفتن حقیقت و ۵. تیزهوشی برای نشر حقیقت».
وی ادامه داد: کم حقیقت در حوزههای مختلف وجود ندارد از جمله هنر و ادبیات پایداری و مسئله این است؛ بخش زیادی از ما مسئله را میدانیم و نمیدانیم چطور نشر بدهیم.
وی راجع به اختلاف نظر درباره چیستی هنر گفت: اختلاف نظر درباره چیستی هنر وجود دارد که جلسه مطولی لازم دارد و ما توافق ضمنی راجع به هنر و ادبیات پایداری داریم که اینجا جمع شدیم.
دیباج به تبارشناسی هنر و ادبیات پایداری اشاره و خاطرنشان کرد: تبارشناسی هنر و ادبیات پایداری به تعهد برمی گردد و این هنر هنر متعهدی است و آبشخور دینی و اجتماعی دارد و کنش دینی و اجتماعی منجر به هنر و ادبیات پایداری میشود. در جایی میتوان از هنر متعهد و ادبیات متعهد استفاده کرد و این هنر، مردم را برای زندگی بهتر و کسب آرمانهای انسانی اقتصاد فرهنگ و عدالت اجتماعی حرکت کند.
وی به تشریح مؤلفههای اخلاقی نشأت گرفته از هنر انقلاب اسلامی پرداخت: نوع دوستی، حمایت از مظلوم و مبارزه با جهل هم در این راستا متجلی خواهند شد و شامل این هنر متعهد میشوند و هنر انقلاب اسلامی نمونهای از هنر متعهد و ادبیات متعهد است.
مرتضی گودرزی دیباج درباره مردمی بودن هنر متعهد گفت: هنر متعهد، عموم محور و توده محور است از این رو از ابتدا در زیر چتر هنر متعهد قرار میگیرد؛ اگر خلق خدا را دوست داشته باشیم، هنر متعهد پدید میآید و هنرمند با نگاهی دینی انسانی به این بینش دست میآید برخلاف هنر سوسیالیستی که پشت هنر متعهد آن یک خلأ وجود دارد.
وی درباره حقیقت در هنر متعهد یادآور شد: ما از واقعیت عبور میکنیم و به حقیقت می رسیم و در کنه واقعیت چیزی را کشف میکنیم که با چشم عادی نمیتوان دید زیرا هنر متعهد بخش نادیده زندگی انسان را با نگاهی متعالی ترجمه میکند.
وی به قواعد ترسیم شمایل معصومین در آثار هنری اشاره و بیان کرد: شمایل کشی در فرهنگ دینی خطر بزرگی است، زیرا به لحاظ ادب دینی هیچکس حق ندارد ورود واقعگرایانه به شخصیت مقدس داشته باشد و باید در شمایل کشی بتوان بخشی از شخصیتی مقدس را به تصویر کشید که در توان هیچ هنرمندی نیست. از این رو ممانعت ایجاد میشود چون نیازمند طی طریق در عوالم مذهبی و همچنین شگرد و مهارت در زبان هنری است. متأسفانه خیلی تلاش برای این شمایل کشی میشود.
وی به کنشگری هنرمند متعهد اذعان کرد و گفت: هنرمند متعهد به کنش آزاد نیاز دارد و هنرمند و ادیب متعهد ما انتخاب میکند که متعهد، دلسوز و متعهد باشد برخلاف آنچه که میگویند.
او درباره مفاهیم عدالت در هنر انقلاب اسلامی عنوان کرد: هنر انقلاب اسلامی و ادبیات گاهی به دیدگاه سوسیال دموکرات نزدیک میشود، ولی هنرمند متعهد غایت متفاوتی را در نظر دارد و از آن عبور میکند و تجلی دینی همه اینها به عاشورا میرسد؛ آزادی، عدالت، ادب، ایثار و آگاهی بخشی که امام حسین به آن بیش از خون تاکید دارد.
دیباج درباره رنج انسانی نهفته در هنر متعهد گفت: هنر متعهد رنجی انسانی توأم با آگاهی بخشی برای مخاطب به وجود میآورد و امام علی (ع) با ضربت از رنجی که میکشید آزاد شده است؛ جنسش یکسان است و غایت متفاوتی دارد.
دکتر دیباج از خصوصیات آخرالزمانی هنر متعهد مثال زد و گفت: هنر متعهد هنر آخرالزمان است؛ آماده گر و تلاشگر برای مهیا کردن زمینههای آخرالزمان است و بهترین هنر متعهد، هنر و ادبیات انقلاب اسلامی است.
وی به فضای رسانهای در دوران انقلاب اسلامی نقبی زد و ادامه داد: در ایام دفاع مقدس فضای رسانهای التهاب آلود متأثر از انقلاب اسلامی از طرف دشمنان انقلاب اسلامی وجود داشت زیرا وقتی حقیقت جویی میکنید، دردسر برایتان درست میکنند.
وی درباره همراهی مخاطبان با آثار هنری آن دوران گفت: این ایام مخاطبان با این آثار هنری متعهد همراهی میکردند زیرا جو متناسب بود و آثار به دلیل ضعفهای احتمالی مورد نقد قرار نمیگرفتند زیرا هنرمندان با قناعت به تماشا میرفتند و با دیدن آن مسائل اقناع میشدند.
وی خاطرنشان کرد: عموم مردم در مواجهه با آثار ادبی و هنری همواره بخشی از تفکرات خودشان را به اثر اضافه میکردند و با دیدن آثار مشکلی نداشتند.
دکتر گودرزی درباره تغییر زمانه سخن گفت و ادامه داد: چهره شهدا، رزمندگان و سرداران شهید را روی دیوارها در ابعاد بزرگ نقاشی میکردند زیرا مردم با اینها زندگی میکردند و فضای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس وجود داشت از این رو این تصاویر کارکرد داشت ولی حالا که مردم دنبال زندگی مادی هستند، مردم با این تصاویر بیگانه شدند زیرا بسترهای پذیرش این تصاویر دیگر در جامعه وجود ندارد.
او راجع به شرایط جامعه متذکر شد: وقت مواجهه با هنر متعهد در دوران انقلاب اسلامی باید متوجه باشیم از چه جوی عبور کردیم و در چه شرایطی هستیم؛ شرایط خلق متفاوت و نوع پذیرش متفاوت است.
وی بیان کرد: گاهی اگر از کیفیت کاسته میشد، اهمیتی نداشت زیرا بیان و تکلیف مقدم بر زیبایی شناسی و مسائل دیگر بود و حتی گاهی زیبایی شناسی را نادیده گرفتند.
این نویسنده از تفاوت نگاه به مقوله جنگ در جمهوری اسلامی ایران و کشوری مثل آلمان گفت: در ایران کشورهای دیگر مثل آلمان در حوزه ادبیات پایداری و جنگ تفاوت وجود دارد، زیرا تمام تلاش آنها برای نمایش گستردگی خرابی و تخریب و جنایات دشمن در هالهای از ابهام و جعل سند مجهول برای غرامت گرفتن بیشتر از طرف مقابل برای اقناع تودهها و سازمانهای رسمی است در صورتی که در این طرف کارکرد دیگری نشان داده میشود؛ افق مبارزه و اتصال خط مقاومت از قیام امام خمینی تا قیام امام حسین از تن ندادن به ظلم، عدد کم در برابر عدد زیاد، مهم پیروزی و شکست نیست و عمل به تکلیف است. در اینجا، مجاهدان مظلوم مدافع هستند نه جنگندههای مسلط مغرور و در جبههها سرچشمههای عاطفی به سمت دشمنان جاری میشد و در ادبیات پایداری شاعرانگی به چشم میخورد.
او به خصیصه دیگر هنر و ادبیات پایداری اشاره کرد: ما هیچ وقت شانههای قهرمانان را به رخ جهانیان نکشیدیم بلکه روح بزرگ آنها را میخواستیم نشان دهیم.
دیباج راجع به ساختارهای هنری و ادبی هنر و ادبیات پایداری یادآور شد: اینکه یافتن ساختارهای ادبی و هنری چگونه در هنر و ادبیات پایداری شکل گرفت را باید در یک جلسه جداگانه بررسی کنیم.
وی بار دیگر به مردمی بودن هنر متعهد ارجاع داد و گفت: هنر متعهد باید هنر تودهای و عام و نه هنر پابرهنهها باشد و از استاد دانشگاه تا کاسب محل تا یک روحانی را شامل بشود و توانایی برقراری ارتباط با قشرهای مختلف داشته باشد.
دکتر دیباج از تنوع فرهنگی مردم در سالیان اخیر گفت: نمیتوان به هنری واحد برای توده مخاطبان یکسان نگریست و تنوع فرهنگی تودهها اتفاق افتاده است که پنجاه سال پیش وجود نداشت زیرا مخاطبانی ناهمگون و چندگانه وجود دارد از این رو رسانههای بیگانه فارسی زبان با استفاده از هنر با تلفیق با اوقات فراغت تلاش میکنند پازلهای کوچک و اداره شونده متنوع بسازند تا به آنها تشخص بدهد بنابراین رسانهها تعاملی شدند.
وی به شبکه ماهوارهای فارسی وان اشاره کرد و بیان داشت: فارسی وان اولین شبکه بود که علیه ما کار کرد و صحنههای مستهجن پخش کرد و خیانت کاران داخلی خط دادند که مردم نگاه نمیکنند پس اینها را حذف کردند و بعد به سمت ترویج سبک زندگی دیگر رفتند.
او از لیبرال دموکراسی و نقش آن در اقناع مخاطبان گفت: لیبرال دموکراسی غرب رسانه تعاملی لازم داشت تا اقناع خیالی برای مخاطبان به وجود بیاورد و این تشخص برای مخاطبان عمدی است و میگوید آنها هم حرف بزنند تا وحدت خیالی به وجود بیاورد.
دکتر دیباج راز هنر و ادبیات پایداری را در دوران حاضر درگیر کردن مخاطبان دانست و اظهار کرد: مخاطب باید درگیر شود و این راز هنر و ادبیات پایداری امروز است و امروزه در فقدان منتقد تقریباً نقد تعطیل است؛ یعنی یک دیده بان که با اثر مواجه شود و نشانه شناسی را برای مخاطب انجام دهد.
وی درباره سطحی کردن مفاهیم در لیبرال دموکراسی غرب سخن گفت: ترکیبی از اوقات فراغت و به سطح رساندن مفاهیم عمیق در آثار آنها وجود دارد و برای الگو گرفتن بهترین الگو در جبهه دشمن است زیرا در زمانی که قدرت ابداع ندارید، باید مهندسی معکوس کنید و در حوزه هنر و ادبیات و رسانه میتوان چنین کاری کرد و باید الگو گرفت.
وی از اعتراف آنها به ساحت خانواده و بی رغبتی به جاودانگی انسانها با رسانههای تعاملی گفت: آنها اعتراف کردند که ما داریم به زن و کیان خانواده حمله میکنیم و از بی رغبتی به جاودانگی استفاده میکنیم. طبق گفته مشهور اندی وارهول هر کس در دنیای معاصر ۱۵ دقیقه وقت برای مطرح شدن دارد.
وی خاطرنشان کرد: باید از ضعفها و محدودیتها در عرضه بهره گرفت و ما در حال از دست دادن مخاطبان هستیم.
او خطاب به مسئولان رسانهای کشور گفت: عزیزان رسانهای از چه کسی خط میگیرید؟! ما ریزش مخاطبان را میدانیم و شما نمیدانید! مسئله امروز برای هنرمندان و ادیبان در هنر و ادبیات متعهد آگاهی و آگاهی رسانی است
او اظهار تأسف کرد: متأسفانه، مخاطبانی دارند شکل میگیرند که حوصله بحث درباره هنر عمیق را ندارند.
وی یادآور شد: برخی از این مردم قدرت فوق انسانی داشتند همانند مادری که در هنگام شهادت فرزندش به فرزند دیگر سر خاکسپاری میگوید: چرا برگشتی و ژنرال روسی میگوید باید از این مادران تربیت کنید و رسانههای بیگانه دقیقاً روی همین نوع مادران با قدرتهای فوق انسانی دست گذاشتند.
دکتر دیباج گلایه کرد: ما ادعا میکنیم در خط ولایت هستیم و اگر حرفهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در حوزههای آموزش و رسانه و غیره عمل میشد، نتیجه اینگونه میشد؛ من این را می گویم با وجود اینکه ممکن است برایم گران تمام شود.
مرتضی گودرزی دیباج در انتها گفت: بخش اعظم هنر و ادبیات پایداری خارج از هنر و ادبیات پایداری است و باید برای حل این مسائل اندیشید. گاهی نیاز نیست اثر هنری تولید کنید و باید مثل فوتبالیستها بازی بدون توپ انجام بدهید؛ گاهی هنرمندان باید بازی بدون توپ انجام دهند و از ظرفیتهای غیرهنری برای حل مسائل اجتماعی استفاده کنند.
نظر شما