خبرگزاری مهر؛ گروه استانها - کوثر کریمی: پهنه رویشی زاگرس وسیعترین و اصلیترین محل رویش گونههای مختلف بلوط در کشور است. جنگلهای بلوط منطقه زاگرس از استان آذربایجان غربی آغاز و به سمت غرب ایران در استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، لرستان و همچنین مناطق غربی استان اصفهان رفته و سپس تا جنوب غرب ایران در استانهای کهگیلویه و بویراحمد و فارس کشیده شده است.
در بین استانهای مذکور که در ناحیه رویشی زاگرس واقع شدهاند به ترتیب استانهای فارس، لرستان و خوزستان مقامهای اول تا سوم را به نظر وسعت رویشگاههای جنگلی و درختی دارند؛ البته استان کرمانشاه دارای بیش از ۵۲۷ هزار هکتار جنگل درخت بلوط است.
جنگلهای زاگرس با ۶ میلیون هکتار مساحت ۴۰ درصد جنگلهای ایران را تشکیل میدهند؛ حدود ۷۰ درصد تیپ گونههای جنگلی زاگرس را انواع درختان بلوط تشکیل میدهند.
همچنین در سالهای اخیر خشکسالی، آتشسوزیهای عمدی و غیر عمدی، چرای بی رویه دام، تغییر کاربری جنگلها و استفاده از آن به عنوان اراضی کشاورزی، قاچاق زغال بلوط به عنوان بهترین زغال رایج که مورد استفاده عموم مردم قرار میگیرد، آسیبهای بسیاری را به جنگلهای بلوط وارد کرده که کلکسیون این آسیبها با شیوع آفتها نیز تکمیل میشود.
هر چند که مدیران اعتقاد دارند شاید دست انسان در برخی موارد از جمله خشکسالی آنچنان دخیل نباشد اما به نظر میرسد که بی احترامی به طبیعت و رفتار غلط با محیط زیست در برخی موارد مانند سدسازی، برداشت بی رویه از سفره آبهای زیرزمینی، قاچاق زغال، قطع بی رویه درختان و چرای بی رویه دامها باعث تغییرات اقلیمی شده و همچنین آزادسازی گازهای گلخانهای نیز زمینه افزایش دمای کره زمین را فراهم میکند.
بیتوجهی به منابع طبیعی و تبعات منفی آن
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان در گفتوگو با خبرنگار مهر بیان میکند: این استان با ۶.۴ میلیون هکتار مساحت، قریب به یک میلیون هکتار جنگل و بیشهزار دارد که حدود ۹۰۰ هزار هکتار آن جنگلهای زاگرسی است.
سید محمدتقی سجادی ادامه میدهد: از نظر وسعت در حوزه زاگرس در بین ۱۱ استان زاگرسی، خوزستان سومین استان از نظر مساحت سطح جنگلی است که شهرستانهای اندیمشک، دزفول، اندیکا، لالی، مسجدسلیمان، ایذه، دزپارت، باغملک، بهبهان، رامهرمز و امیدیه جزو شهرستانهای جنگلی زاگرسی خوزستان هستند.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان اضافه میکند: شهرستان دزفول با ۲۲۰ هزار هکتار مساحت جنگلی و شهرستان امیدیه با ۵۰۰ هکتار مساحت جنگلی به ترتیب جزو وسیعترین و کموسعتترین شهرستانهای جنگلی زاگرسی استان محسوب میشوند.
وی تصریح کرد: عمده گونههای درختی و درختچهای عرصههای جنگلی زاگرسی خوزستان به جز گونه غالب بلوط شامل گونههای بادامک یا بادامشور، بنه، کلخونگ، ارژن، محلب، شن، زالزالک، کیکُم، تنگرس، گلابی وحشی، عُرس، زربین، چنار، ارغوان، انجیر، گردوی کوهی و یک سری گونههای معدود دیگر است.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان یادآور میشود: با توجه به گستردگی جنگلهای استان قطعاً حفاظت و حمایت ویژه از آنها نیازمند برنامهها، تدارکات و همچنین همکاری همه جانبه دستگاههای دولتی و مردم را میطلبد.
سجادی بیان میکند: هر آنچه که در کره زمین و محیط زندگی وجود دارد و انسان نقشی در خلق آن نداشته تحت عنوان منابع طبیعی محسوب میشود؛ در ایران حدود ۱۳۵ میلیون هکتار یعنی ۸۳ درصد سطح جغرافیایی شامل منابع طبیعی اعم از جنگلها، مراتع و بیابانها است.
وی میگوید: حیات و تداوم نسل بشر و انسان به حیات و ممات منابع طبیعی تجدید پذیر گره خورده و هم اکنون منشأ بسیاری از فعالیتهای تولیدی و اقتصادی در سطح کشور و استان خوزستان از منابع طبیعی است.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان عنوان میکند: تولید اکسیژن، تلطیف هوا، جذب گرد و غبار و گاز کربنیک، کاهش آلودگیهای صوتی، کنترل آبهای سطحی، تغذیه سفرههای زیرزمینی، حفظ و تولید خاک، تولید علوفه دام، تولید فرآوردههای صنعتی و دارویی، تولید عسل، تولید چوب، تنوع زیستی و محلی برای تفرج از مهمترین ثمرات جنگلها و مراتع هستند که همواره مورد استفاده قرار گرفته ولی به آن توجهی نمیشود.
پیامدهای بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی
سجادی ادامه میدهد: بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی باعث آسیب پذیری شده به نحوی که با کوچکترین تنشی مثل خشکسالی ضعف و نابودی را به همراه دارد؛ افزایش آلایندههای هوا، افزایش روزافزون ریزگردها، کاهش تولید علوفه و به دنبال آن کاهش تولید گوشت، تغییر اقلیم و شرایط آب و هوایی، افزایش سیلها، بهمنها، افزایش گرد و غبار و رانش زمین همه از پیامدهای تخریب و بیتوجهی به این منابع خدادادی است.
وی خبر میدهد: بهرهبرداری بیرویه، بیضابطه و غیرقانونی از جنگلها و مراتع توسط ساکنان این مناطق، آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی توسط جنگلنشینان، شکارچیان، گردشگران و سایران، فشار روزافزون برای تبدیل کاربری عرصههای منابع طبیعی به مسکونی، کشاورزی، معدنی، فعالیتهای اقتصادی و طرحهای عمرانی متعدد، دامداری در جنگل ضعیف و فقیر شده، فقر معیشتی جوامع محلی و نیازشان به بهرهبرداری بیش از ظرفیت تجدید پذیری منابع طبیعی برای تأمین سوخت، علوفه دام، ساخت صنایع دستی، فروش چوب به کارخانجات کوچک صنایع چوب، افزایش جمعیت ساکنان مناطق جنگلی و مرتعی به بهانههای مختلف و بازگشت به عنوان استراحتگاه و حتی بهرهبرداریها، تأمین معاش از منابع و عوامل متعددی باعث شده که بر منابع طبیعی فشار بیش از حدی وارد شود.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان اضافه میکند: نظام بهرهبرداری ناکارآمد در سطح جنگلها و مراتع، نبود انگیزه یا سرمایهگذاری برای تقویت پوشش گیاهی توسط دامداران، ناآگاهی از مرتعداری نوین، گردشگری و نداشتن فرهنگ صحیح تفرج در عرصههای طبیعی که باعث آلودگیهای محیط زیستی و بصری، تضعیف درختان جنگلی شده و شاید از همه مهمتر بی اعتنایی و بیتفاوتی جمع کثیری از انسانها نسبت به منابع طبیعی و محیط زیست پیرامون ما از جمله مشکلات متعدد و پیچیدهای هستند که دستگاه متولی امر یعنی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور را در مدیریت این منابع خدادادی با مشکلات بسیاری مواجه کرده است؛ مشکلاتی که ناشی از ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی امروزی است و حل و فصل آنها جز با همکاری و یاری دستگاههای اجرایی، قضائی، قانونگذاری و اقشار مختلف مردم امکانپذیر نیست.
سجادی اظهار میکند: در زمینه آفات و بیماریها نیز استان خوزستان از سال گذشته اقدامات بسیار خوب و مؤثری را انجام داده و برای پایش، شناسایی، کنترل و مبارزه با آفات و بیماریهای جنگلی نسبت به برگزاری کارگاههای آموزشی متعددی اقدام و همچنین جلسات متعددی با کارگروه گیاهپزشکی استان برگزار شده است؛ شناساییهای متعددی در سطح کل جنگلهای استان انجام شده است.
وی خبر میدهد: مجموعه سطح پایشهای انجام شده که از جنگلهای خوزستان صورت گرفت، حدود نیمی از کل جنگلهای استان یعنی ۵۳۷ هزار و ۲۰۰ هکتار مجموعه سطح پایه شده از سال گذشته تاکنون بوده است؛ بنابراین با توجه به پایش و شناسایی انجام شده سطح جنگلهای آلوده به آفات برگخوار و جوانهخوار حدود ۹۸ هزار هکتار بودند.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان تصریح میکند: همچنین برای کنترل این بیماری با استفاده از محلول پاشی BT حدود ۱۸ هزار هکتار از عمده کانونهای بحرانی از اواخر سال گذشته تاکنون محلولپاشی و مبارزه با آفات جوانهخوار و برگخوار انجام شده است؛ همچنین اقداماتی مثل غنیسازی جنگل در عرصههای با درصد تاج پوشش بین ۵ تا ۲۵ درصد، توسعه جنگل در بعضی از قسمتها با تاج پوشش کمتر از پنج درصد، احداث آتش بُرد و برگزاری کلاسهای آموزشی نیز صورت گرفته است.
لزوم مشارکت مردمی برای احیای جنگلها
سجادی یادآور میشود: مبارزه مکانیکی با این آفت و آفتهای مشابه مثل سوسک چوبخوار و بیماری زغالی که در سال ۹۴ و ۹۵ در جنگلها شیوع پیدا کرد تا سال ۹۹ هم ادامه داشت، انجام شده است؛ بنابراین با روشهای مکانیکی عمده مثل خارج کردن درختان آلوده از جنگلها و امحا آنها و همچنین کندن چالههای اطراف درختان (هلالیهای آبگیر) نسبت به آبگیری اطراف درختان اقدام شد.
وی میگوید: یکی از علل اصلی در کنار سایر این موارد باعث طغیان بیماریها شده بحث خشکسالی، تغییر اقلیم و ضعف درختان است؛ خشکسالی باعث بروز ضعف درختان شده و بعد آن در مقابل آفات و بیماریها قدرت دفاعی ضعیفی دارند که در نتیجه توانایی مبارزه، ایستادگی و تجدید حیاتشان کاهش پیدا میکند.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان یادآور میشود: حوزهای که دست بشر در آن کمتر دخالت داشته خشکسالی بوده که یکی از علل اصلی طغیان این بیماریها بوده اما با پایشهای انجام شده گرچه هنوز هم این آفات به خصوص برگخوار بلوط در قسمتهایی از جنگلهای خوزستان وجود دارد ولی در مقایسه با سطح کل جنگلهای استان بسیار اندک است.
سجادی بیان میکند: سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در راستای حفاظت از منابع طبیعی برنامههای راهبردی و اساسی همچون آبخیزداری و حفاظت از خاک، طرح ملی ساماندهی جنگلنشینان، صیانت و توسعه جنگلها، نظارت بر بهرهبرداری، تهیه و اجرای طرحهای پرورشی در جنگلهای زاگرسی، طرح ملی مدیریت پایدار منابع طبیعی، طرح استانی بهبود و اصلاح مراتع کشور، برنامه ملی تهیه طرحها و مقابله با بیانزایی و تثبیت شنهای روان، مباحث ممیزی، حدنگاری، کاداس، تفکیک اراضی ملی و مستثنیات، حفاظت و حمایت، تعیین کاربری و تخصیص اراضی و همچنین مبارزه با زمینخواری دارد.
وی میافزاید: با توجه به انجام اقدام به موقع و مؤثر از سال گذشته و تخصیص اعتبار قابل توجهی در سطح خوزستان (با همکاری سازمان برنامه و بودجه) اقدامات خوبی از جمله محلولپاشی به موقع، پایشها و شناسایی برای کنترل این آفات انجام شد.
سجادی ادامه میدهد: با وجود اینکه همچنان نگرانی در خصوص وضعیت جنگلها وجود دارد چرا که قسمتی از آنها آلوده است و قسمتهایی نیز دچار حریق یا طعمه طرحهای عمرانی شده (نیاز به آمایش سرزمین مدیریت دارند) اما در مجموع وضعیت خوزستان از نظر طغیان این بیماری قابل کنترل و خیلی نگران کننده نیست و با پیگیریهای مستمر میتوان امیدوار بود که امسال بارندگی خوبی رخ دهد تا خیلی از این آفات و بیماریها مهار شوند.
وی با اشاره به لزوم همیاری مردم برای جلوگیری از آلوده کردن جنگلها و همچنین رها نکردن زبالهها و آتشافروزی، رعایت نکات ایمنی و ترویج فرهنگ درختکاری در مدارس و مهدها عنوان میکند: با توجه به گستردگی عرصههای جنگلی خوزستان، مردم به خصوص جوامع محلی و جنگلنشینان میتوانند نقش اساسی در حفاظت و احیای جنگلها داشته باشند؛ جنگلها به عنوان نعمتهای الهی متعلق به عامه مردم هستند و مشارکت آنها برای حفاظت یک اصل مهم است.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان میگوید: با توجه به پایش مستمر که تا ابتدای پاییز ادامه دارد، در نقاطی که تراکم آفت به حد مبارزه برسد با رعایت موارد زیست محیطی و با حداقل سطح مبارزه اقدام میشود؛ کل اعتبار هزینه شده و آنچه به طور مستقیم تا پایان فصل مبارزه هزینه میشود تا ۳۵ میلیارد تومان برآورد شده است.
زیستگاههای زاگرس به مرز نابودی رسید
فعال محیط زیست خوزستان در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار میکند: تقریباً یک سوم خوزستان از کوهستان زاگرس تشکیل شده که بخشی از آن زاگرس گرمسیر و کوهپایهای، بخشی رویشگاه بلوط و بخشی دیگر هم زاگرس مرتفع (بالاتر از رویشگاه بلوط) است.
کرامت حافظی میافزاید: چرای بی رویه دام، حضور گسترده انسان در همه مناطق، وجود احشام فراوان و بیش از ظرفیت، وجود مخرب دام بُز که گونه مهاجمی و مخربی برای نهالهاست باعث شده تا جنگلهای زاگرس نهال نورس نداشته باشند و نهالها خیلی زود از میان بروند.
او بیان میکند: از سوی دیگر گسترش روستاها و تبدیل زندگی چادرنشینی به یکجانشینی و همچنین ساخت و ساز در دل زیستگاههای طبیعی، جادهسازی افراطی و غیر ضروری، سدسازی گسترده، انتقال آبها، زغالگیری فروان، آتشسوزیهای گسترده همه و همه زیستگاههای زاگرس را به مرز نابودی رسانده است.
فعال محیط زیست خوزستان تصریح میکند: همه این موارد باعث فرسایش شدید خاک، رسوب بیش از حد سیلابهای پایین دست در بستر رودهای خوزستان و ضعیف شدن جنگلها شده است؛ البته از سوی دیگر ریزگرد و تأثیر منفی آنها بر درختان زاگرس نیز باعث شده تا حشراتی که به طور طبیعی در این رویشگاهها بودند به آفت تبدیل شوند.
او ادامه میدهد: شکار گونههای مختلف حیات وحش مانند پرندگان، خرس و گراز که باغبان طبیعت هستند (با زیر و رو کردن خاک اطراف درختان) شکار گونههایی مانند زنبورخوار که از حشرات تغذیه میکنند و همچنین کاهش نزولات آسمانی، تبدیل برف به باران در برخی مناطق، افرایش گرمایش زمین و تغییرات آب و هوایی همه و همه شرایط را پیچیدهتر کرده است.
فعال محیط زیست خوزستان میگوید: برای هر کدام از مشکلاتی که توسط انسان ایجاد شده راهکارهایی وجود دارد که در دستور کار نیستند و هیچ برنامه عملی برای کاهش آثار تخریب زیستگاهها توسط انسان در زاگرس ارزشمند دیده نمیشود.
ضرورت حفاظت از جنگل برای مبارزه با پروانه برگخوار سفید
یک گیاهشناس و استاد دانشگاه تهران نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر بیان میکند: در ایران ۶ نوع گونه بلوط رویش دارند که بیشتر این گونهها در شمال، شمال غربی ایران (جنگلهای خزری) و در جنگلهای شمال غربی ایران بیشتر در کردستان و آذربایجان غربی یافت میشوند.
حسین آخانی ادامه میدهد: فقط یک گونه بلوط است که پراکنش خیلی وسیعی دارد و در جنگلهای زاگرس دیده شده و تا جنوب زاگرس هم پراکنش دارد.
وی عنوان میکند: قدمت این جنگلها به حدود ۶ هزار سال پیش بعد از دوران یخچالی بر میگردد و با تغییرات اقلیمی که در غرب ایران به وجود آمد، این جنگلها به تدریج توسعه پیدا کردند؛ تاکنون همین جنگلها کم و بیش در مناطق کوهستانی زاگرس وجود داشتند که این گونه کوئرکوسبرانتی گونهای متأثر از آب و هوای مدیترانهای است که در زاگرس دیده میشود.
این گیاهشناس و استاد دانشگاه تهران ادامه میدهد: رشد این گونه نسبتاً کُند است ولی در سالهای اخیر به دلیل چرای بی رویهای که وجود دارد، اصولاً زادآوری آن دچار مشکلات جدی شده و قبل از اینکه نهالهای بلوط بیرون بیایند، دامها معمولاً آنها را از بین میبرند و از سوی دیگر بسیاری از کشاورزیهایی که در زیر درختان بلوط صورت گرفته عملاً جلوی زادآوری گونههای مختلف بلوط و به خصوص بلوط غرب را گرفته است.
آخانی یادآور میشود: اما در رابطه با آفت پروانه برگخوار بلوط باید گفت که پروانهای بومی است که تاکنون غیر از زاگرس در جای دیگری شناخته نشده است؛ مطالعات و سابقه تاریخی نشان داده که هر از چند گاهی این پروانه طغیان کرده ولی بعد هم از بین میرود.
وی خبر میدهد: هنوز دقیقاً علت این طغیان معلوم نیست و این امر که میتواند ناشی از تغییرات اقلیمی، افزایش دما و تنشهای موجود روی درختان به خصوص تنشهای آبی و یا سمپاشیهای گستردهای باشد.
این گیاهشناس و استاد دانشگاه تهران اظهار میکند: این پروانه به طور مشخص روی برگهای بلوط قرار گرفته و از آنها تغذیه میکند و به قسمتهای دیگر بلوط لطمهای وارد نمیکند؛ باعث خزان زودرس بلوط شده و بعد از اینکه برگها را خورده، به ناچار از آنجا رفته و یا طول عمرش تمام شد، بلوط مجدداً برگ داده و این دوران را سپری میکند.
آخانی تأکید میکند: برای درختان بلوط این پروانه کشنده نیست، بنابراین خطری که ما بخواهیم برای نجات بلوط دست به اقدامات سمپاشی بزنیم، مشاهده نمیشود؛ متخصصان حشرهشناسی معتقد هستند که استفاده از هرگونه سم و یا محلول برای مبارزه با این پروانه کار نابخردانهای است.
وی یادآور میشود: استفاده از سم در شرایط اقتصادی فعلی فقط باعث حیف و میل شدن بیتالمال میشود و در عین حال خسارتهای دیگری را به جنگل وارد میکند چون ورود هرگونه سم شیمیایی یا بیولوژیکی مانند BT باشد باعث آسیب به تنوع زیستی منطقه میشود؛ همچنین از بین رفتن و کشته شدن بقیه حشرات بر اثر سمپاشی نشان میدهد که خسارتهای ایجاد شده با این کار به مراتب بیشتر خواهد بود.
این گیاهشناس و استاد دانشگاه تهران عنوان میکند: نه با یک مزرعه بلکه با یک جنگل بسیار گسترده سر و کار داریم، امکان اینکه از نظر فنی بتوان همه درختان را سمپاشی یا BT پاشی کنند، وجود ندارد؛ انجام این کار با کمک هواپیما هزینههای بسیار زیادی دارد و انجام آن توسط انسان هم در جنگلهای پرشیب فقط تخریب به دنبال دارد.
آخانی اضافه میکند: بر اساس آن چیزی که متخصصان علمی اکولوژی معتقد هستند، این گونه اتفاقات در جنگلهای بزرگ کاملاً طبیعی است و باید اجازه بدهیم که خود جنگل راهکار مناسب در برخورد با این پروانه را که اتفاقاً پروانه بومی خود جنگلهای زاگرس است به پیش بگیرد.
وی انتقاد میکند: در کمتر جایی از دنیا موردی است که برای از بین بردن یک حشره بومی آن هم در یک محیط طبیعی از سمهای شیمیایی یا بیولوژیکی استفاده کنند؛ چنین چیزی را هیچ وقت متخصصان علم بومشناسی اجازه نمیدهند، اگر هم با شرایط بسیار بحرانی مواجه شویم باید قبل از هر اقدامی ارزیابی ریسک انجام و بعد با توجه به اجماع نظرات دانشمندان دست به کاری زده شود.
این گیاهشناس و استاد دانشگاه تهران پیشنهاد میدهد: بهترین راهحل برای مبارزه با پروانه برگخوار سفید فقط حفاظت از جنگلهاست؛ جنگلهای بلوط سالهاست که تحت فشار دام، تبدیل به اراضی کشاورزی و استفاده از سموم دفع آفات قرار گرفته و در نهایت باعث شده که عملاً گونههای گیاهی بومی منطقه از بین بروند.
وی ادامه میدهد: گونههای گیاهی بومی منطقه مهمترین خانه حشرات طبیعی آنجا هستند که خود میتوانند به راحتی جلوی این آفات را بگیرند؛ بنابراین تنها راهی که به مدیران توصیه میکنم این است که به جنگلهای بلوط فرصت استراحت بدهند و با ایجاد قُرقهای مختلف به تدریج باعث توانمندتر شدن اکوسیستم زاگرس در مقابل این مشکلات شوند.
به گزارش خبرنگار مهر، چون فرم غالب جنگلشناسی در زاگرس جنگلهای شاخهزاد بوده تخریب ناشی از حضور طولانی مدت جوامع انسانی را نیز به دنبال داشته است؛ رشد جمعیت و نیاز جنگلنشینان و بومیان ساکن در رویشگاه زاگرس به سوخت، منابع غذایی برای دامها و همچنین تغییر کاربری جنگلها و تبدیل آن به اراضی کشاورزی باعث بهرهبرداری غیراصولی از این جنگلها شده و دیگر نشانی از انبوهی سابق این آنها نیست.
جلوگیری از تحمیل چرای بیرویه دام، آموزش بومیان مناطق جنگلی برای استفاده از سوخت غیر طبیعی به جای آتش زدن چوب درختان، افزایش تعداد طبیعت یاران در میان جنگلنشینان برای حفاظت از منابع طبیعی، ترویج و آموزش کشاورزی جایگزین و یا حتی کشت گیاهان دارویی طبیعی به منظور کاهش آسیب به این رویشگاهها از جمله پیشنهاداتی هستند که برای صیانت از منابع طبیعی خدادادی در پهنه زاگرس نقش مهمی دارند.
همچنین مبارزه طبیعی زیست جانوری و گیاهی خود جنگلها با آفتهایی همچون پروانه برگخوار سفید که از قضا بومی منطقه زاگرس هستند یکی از درخواستهای مهم کارشناسان گیاهشناسی است.
نظر شما