کامران پارسی نژاد در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن بیان این مطلب افزود: از آنجا که چنین امر مهم و حیاتی - ارائه تعریفی دقیق از گونه ادبی دفاع مقدس - صورت نگرفته، منتقدین و نویسندگان خواسته یا ناخواسته به اعمال عقاید و نظرهای شخصی خود در این عرصه حساس ادبی دست می زنند.
وی در خصوص ادبیات پایداری گفت: از نظر من ادبیات داستانی ما در این خصوص به دو بخش مهم تقسیم می شود. اول ادبیات داستانی جنگ و دوم ادبیات داستانی دفاع مقدس. رد پای ادبیات جنگ را می توان در اکثر نقاط دنیا یافت اما ادبیات داستانی دفاع مقدس یک ژانر بومی و ملی مختص به کشور ما و نمونه آن در دیگر کشورها وجود ندارد.
این منتقد ادبی اضافه کرد: آنچه در کشورهای دیگر وجود دارد ادبیات جنگ است که نمونه هایی از آن در کشور ما هم وجود دارد اما شاخصه اصلی ادبیات پایداری کشور ما به دفاع مقدس باز می گردد و دلیل مهم بودن این ژانر ادبی هم حضور مولفه های ملی و مذهبی ای است که در بافت این گونه آثار وجود دارد. برای مثال فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی، میل به شهادت و مسائلی از این دست تنها در ادبیات دفاع مقدس وجود دارد و بانی دوام یافتن این ژانر ادبی است.
این داستان نویس در ادامه گفت: من معتقدم که ادبیات دفاع مقدس یک ژانر ادبی بومی است؛ از آن جهت که دارای تمامی عناصر و سازه های داستانی است و خصیصه ای که باعث تفکیک این ژانر از داستان جنگ شده، مضامین و بن مایه های فرهنگی و دینی و ملی است که در این گونه آثار متبلور شده است.
پارسی نژاد درخصوص مسئله قهرمان پروری در این ژانر ادبی نیز خاطرنشان کرد: به طور کلی قهرمان پروری و اسطوره سازی در حوزه ادبیات جنگ وجود دارد و تنها مختص ادبیات دفاع مقدس نیست. در اسطوره ها و حماسه های باستانی در اقصی نقاط جهان با چنین رویکردی مواجه بوده ایم. شگرد اسطوره پروری همواره مطرح بوده و به هیچ عنوان حضور آن را نمی توان به عنوان لطمه ای به دیگر اجزای داستان برشمرد.
وی ادامه داد: در داستان جنگ به دلیل حضور دو نیروی متخاصم می طلبد که از دو عنصر خیر و شر و تقابل آنها با هم استفاده شود. این مسئله باز هم به افسانه ها و اسطوره های قدیم باز می گردد و به الطبع هر ملتی که تولیدکننده آثار بوده خود را خیر و دیگری را شر قلمداد می کند.
پارسی نژاد درباره رکود محتوایی ادبیات دفاع مقدس گفت: متاسفانه ادبیات دفاع مقدس در دوران جنگ شتابزده و بی سامان تولید شد. روی آوردن نوقلمان به این حیطه و شتابزدگی در تولید انبوه این آثار باعث شده تا داستانهای دفاع مقدس در آن مقطع از ساختاری ضعیف و کم مایه برخوردار شود.
این نویسنده تصریح کرد: داستان هایی که در دوران دفاع مقدس خلق شد به دلایلی که قبلا ذکر کردم کمتر به مکنونات درونی ، روحیات و منش افراد گرداننده داستان می پرداخت و کمتر ذهنیات شخصیت های داستان را در مقابل دیدگان مخاطبان ترسیم می کرد. شاید دلیل اصلی این معضل هم این باشد که نویسندگان آن زمان با عالم روانشناسی و طرح مباحث ذهنی نا آشنا بودند.
این منتقد ادبی درباره بازتاب های پس از جنگ در ادبیات پایداری اظهار داشت: پس از پایان جنگ در هر کشوری بازتاب های متفاوتی نسبت به جنگ بروز می کند و غالبا این گونه بازتابها در ادبیات داستانی آن مملکت نمود چشمگیری پیدا می کند. من معتقدم تغییر موضع و چرخش فردگرایانه نویسندگان مفهومی ندارد چرا که پس از جنگ جریان هایی چون جریان دادائیسم شکل می گیرد که باعث می شود به جنگ از زاویه ای دیگر نظر انداخته شود. در دوره جنگ به دلیل شرایط حساس کشور از داستان به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی استفاده می شود اما پس از جنگ و با فاصله گرفتن از زمان وقوع حادثه نویسنده یا نویسندگان می توانند به برداشت هایی متفاوت از جنگ و پیامدهای آن دست بزنند و آن را در بستر داستانی دیگر مطرح کنند.
نظر شما