پس از فتح خرمشهر و عقبنشيني سراسري ارتش عراق، دشمن براي دستيابي به پدافند مطمئن تدابيري به كار بست؛ به گونهاي كه در مناطق كوهستاني، ارتفاعات مرزي را همچنان در اشغال خود نگهداشت؛ و در مناطق پست، با به كارگيري موانع مصنوعي موقعيت خود را تحكيم بخشيد. در عين حال، دشمن از موانع طبيعي نيز به منظور ايجاد اطمينان بيشتر بهره ميگرفت. در اين ميان، رودخانه عريض اروند و منطقه وسيع هورالعظيم از نگراني دشمن نسبت به تهاجم قواي ايران كاسته بود. اين موضوع در منطقه هورالعظيم بيشتر مشهود بود، بطوري كه دشمن هيچگونه موانعي را براي ايجاد پدافند در غرب اين منطقه در نظر نگرفته بود. عراق هرگز نمي پنداشت آبگرفتگي وسيع هورالعظيم براي نيروهاي پياده ايران قابل عبور باشد؛ و نيز گمان نمي كرد قواي مسلح ايران تلاش اصلي خود را در اين منطقه قرار دهند.
در اين ميان، اجراي عمليات والفجر مقدماتي در منطقه شمال هور، به رغم نتايج غيرمطلوب آن، نتيجهاي بزرگ - هرچند غيرمستقيم - بر جاي گذارد. عمليات در منطقه چزابه، شناسايي موقعيت ضعيف دشمن در منطقه هور را در پي داشت. فرماندهان سپاه پاسداران كه به مناسبت عمليات والفجر مقدماتي در آن منطقه حضور يافته بودند، با مشاهده نقاط ضعف دشمن، سريعاً به طراحي عمليات خيبر پرداختند و با استفاده از تجربه حاصل از عمليات والفجر مقدماتي، ضريب امنيت را شدت بخشيده و رعايت حفاظت اطلاعات را اصل قرار دادند. مضافاً به اينكه دو نكته مهم ديگر در دستور كار قرار گرفت. نكته اول، فعاليتهاي شناسايي بود كه با توجه به رعايت اصل حفاظت، به نيروهاي بومي سپاه خوزستان واگذار شد.
نكته دوم، تغيير در سازمان رزم سپاه پاسداران و ايجاد قابليت عمليات آبي - خاكي بود كه ميبايست تحقق يابد، بر همين اساس، يگان دريايي سپاه (قرارگاه نوح) تشكيل شد. در عين حال، براي جلوگيري از هوشياري دشمن، قرارگاه دريايي سپاه در بوشهر فعال گرديد تا به اين وسيله تلاش جديد به منظور افزايش فعاليت در خليج فارس تلقي گرديد .
اهداف عمليات
انهدام نيروهاي سپاه سوم عراق و تامين جزاير شمالي و جنوبي مجنون و ادامه تك از جزاير و محور طلائيه به سمت نشوه و الحاق با نيروهايي كه از محور "زيد" به دشمن حمله ميكردند، از جمله اهداف اصلي اين عمليات بود.
همچنين در نظر بود خشكي شرق دجله از طريق هور تصرف شود و به اين وسيله امكان تقويتهاي عمده، از شمال به سپاه سوم، از ميان برود.
موقعيت منطقه
منطقه عملياتي كه در شرق رودخانه دجله و داخل هورالهويزه واقع شده است، از شمال به العزير و از جنوب به القرنه - طلائيه محدود ميگردد.
اين منطقه داراي دو نوع طبيعت متفاوت است: هور و خشكي. قسمت خشكي، كه حداقل عرض آن 8 كيلومتر و حداكثر 10 كيلومتر است، توسط دو هور بزرگ - هورالهويزه در شرق و هورالحمار در غرب آن - احاطه شده است.
همچنين، منطقه مذكور توسط رودخانه دجله به دو قسمت شرقي - غربي تقسيم ميشود كه 3/4 آن در شرق رودخانه قرار دارد. جاده مواصلاتي عماره - بصره نيز در غرب رودخانه واقع است.
در داخل منطقه مزبور جزاير شمالي و جنوبي مجنون واقع است. همچنين، تاسيسات ديگري وجود دارد كه عبارتند از: دكلهاي برق، دكلهاي تقويتي راديو و تلويزيون، تاسيسات و كارخانجات كاغذ سازي و چاه هاي نفت . در حاشيه دجله حدود 50 روستا وجود دارد كه به هنگام عمليات خيبر پر از سكنه غيرنظامي بود. ضمناً وسعت منطقه عملياتي، 1200 كيلومتر مربع بود.
استعداد دشمن
منطقه مورد نظر براي عمليات در حوزه استحفاظي سپاه سوم عراق قرار داشت و در جريان عمليات يگانهاي زير در اين منطقه حضور يافتند:
الف- يگانهاي پياده:
تيپهاي 3، 5، 11، 18، 605، 702، 704، 93، 95، 96، 701، 501، 35، 419، 108، 113، 427، 36، 22، 23، 28، 418، 422، 19 پياده
ب- يگانهاي رزهي:
تيپهاي 30، 16، 6، 56، 14، 26 و 37 زرهي و تيپ 55
ج- يگانهاي مكانيزه:
تيپهاي 25، 8، 27، 15 و 20 مكانيزه
د- گارد مرزي و گارد رياست جمهوري:
تيپهاي 5، 8 و 11 گارد مرزي و يك تيپ از گارد رياست جمهوري
هـ- نيروي مخصوص:
تيپ 65
و- جيش الشعبي و كماندو:
بيش از 10 گردان
ز- توپخانه:
حدود 30 گردان
سازمان رزم خودي
هدايت و فرماندهي عمليات بر عهده قرارگاه مركزي خاتمالانبيآء (صلي الله عليه و آله و سلم ) بود. دو قرارگاه اصلي (كربلا و نجف) و پنج قرارگاه فرعي (نصر، حسين، بدر، حديد و فتح) تحت امر قرارگاه مركزي بودند. يگانهاي عملياتي نيز به شرح ذيل بود:
الف- سپاه پاسداران:
- لشكرهاي 5 نصر، 8 نجف اشرف، 31 عاشورا، 19 فجر، 41 ثارالله، 17 عليابنابيطالب(عليه السلام)، 14 امام حسين(عليه السلام)، 27 محمد رسولالله(صلي الله عليه و آله و سلم)، 7 ولي عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
- تيپهاي مستقل 15 امام حسن(عليه السلام)، 10 سيدالشهدا(عليه السلام)، 44 قمر بنيهاشم(عليه السلام)، 33 المهدي(عليه السلام)، 18 الغدير و 21 امام رضا(عليه السلام)
- تيپهاي مستقل زرهي 72 محرم و 20 رمضان و 28 صفر
- يگان دريايي (قرارگاه نوح)
در مجموع، سپاه پاسداران 220 گردان عملياتي در اختيار داشت و استعداد توپخانهاش نيز 7 گردان بود.
ب- ارتش جمهوري اسلامي:
- لشكرهاي پياده 77، 21، 28 و 55
- لشكرهاي زرهي 81، 16 و 92
قرارگاه مركزي خاتم الانبياء (صلي الله عليه و آله و سلم)
قرارگاه نجف:
قرارگاه نصر = لشكر 5 نصر + تيپ 15 امام حسن(عليه السلام)
قرارگاه حديد = تيپ 44 قمر بنيهاشم + تيپ 21 امام رضا(عليه السلام)
قرارگاه فتح = لشكر 27 محمدرسولالله (صلي الله عليه و آله و سلم) + تيپ 33 المهدي (عليه السلام) + تيپ 18 الغدير + تيپ 20 رمضان + تيپ 28 صفر + لشكر 92 زرهي ارتش
قرارگاه حنين = لشكر 17 عليابنابيطالب(عليه السلام) + لشكر 41 ثارالله + تيپ 10 سيدالشهدآء(عليه السلام)
قرارگاه بدر = لشكر 8 نجف + لشكر 31 عاشورا + لشكر 19 فجر
قرارگاه كربلا
ارتش = لشكرهاي 77، 21 و 28 پياده + لشكر 8 زرهي
سپاه = لشكر 14 امام حسين(عليه السلام) + 7 ولي عصر(عليه السلام) + تيپ زرهي 72 محرم
لازم به ذكر است كه لشكر 16 و 92 زرهي ارتش در حين عمليات به كار گرفته شدند.
طرح عمليات
دو قرارگاه كربلا و نجف ماموريت داشتند ضمن تامين اهداف محوله، روي پل در شمال نشوه (غرب نهر كتيبان) الحاق كرده و سپس به سوي بصره ادامه عمليات دهند.
قرارگاه كربلا ميبايست با عمل از زيد و چسبيدن به نهر كتيبان جهت مسدود كردن منطقه ورودي دشمن در دوئيجي اقدام ميكرد. قرارگاه نجف نيز پس از دستيابي به العزير و القرنه و تصرف جزاير مجنون و الحاق با طلائيه، جهت بازكردن جاده طلائيه - نشوه كه تنها اميد براي ادامه عمليات و انتقال نيرو و مهمات بود، اقدام نمايد. يگانهاي تحت امر اين قرارگاه ميبايست با عبور از طلائيه به سمت نشوه و تامين آن در پل دوئيجي با قرارگاه كربلا (نيروهاي ارتش) الحاق ميكردند. قرارگاه نجف براي تصرف اهداف خود به تشكيل پنج قرارگاه فرعي (نصر، بدر، حنين، حديد، فتح) مبادرت ورزيد.قرارگاه ديگري با نام نوح (عليه السلام) وظيفه ترابري دريايي و پشتيباني يگانهاي عمل كننده را بر عهده داشت.
شرح عمليات
عمليات در ساعت 21:30 روز 3/12/1362 با رمز " يا رسولالله " آغاز شد. در مرحله اول، نيروهاي قرارگاه نجف با تهاجم سراسري در مناطقي همچون تنگه و شهر القرنه، جاده بصره - العماره و نيز جزاير شمالي و جنوبي مجنون استقرار يافتند. در اين ميان، قرارگاه كربلا كه در محور زيد وارد عمل شده بود، از دستيابي به كمترين موفقيتي عاجز ماند و به همين دليل يگانهاي ارتش به مواضع قبلي خود بازگشتند.
در مرحله دوم عمليات، دو تلاش اصلي در محور جزاير مجنون و طلائيه به منظور الحاق و سپس پيشروي به سمت نشوه در نظر گرفته شد؛ بنا به عللي پيشروي انجام نشد. در مقابل، دشمن به تدريج خود را بازيافته و پس از كشف اهداف عمليات و محورهاي اصلي تك، تلاش اصلي خود را ابتدا روي پاكسازي حوالي جاده بصره - العماره گذارد و سپس روي طلائيه متمركز شد.
در ادامه عمليات، پس از آنكه محور "زيد" با عدم موفقيت مواجه شد، لشكر 14 سپاه پاسداران كه تحت امر قرارگاه كربلا (ارتش) بود، آزاد شده و به همراه لشكر 27 ماموريت طلائيه را بر عهده گرفت. در آن شب نبردي سخت درگرفت كه تا صبح به طول انجاميد. در اين ميان، فشار دشمن همچنان ادامه داشت و با آنكه محور جاده طلائيه - به طول 6 كيلومتر - در اختيار نيروهاي خودي بود، ليكن وسعت كم منطقه مانور از يك سو و آتش انبوه و بسيار زياد دشمن از سوي ديگر، امكان پيشروي الحاق با محور جزاير مجنون را ناممكن ساخته بود. به همين خاطر از ادامه عمليات در طلائيه صرفنظر شد و به اين ترتيب اهداف عمليات خيبر به حفظ جزاير مجنون محدود شد.
بر همين اساس و با توجه به فشارهاي دشمن، مرحله سوم عمليات به منظور تثبيت موقعيت خودي در جزاير انجام شد. دشمن كه هرگونه حضور نيروهاي ايراني در هور را خطري براي جاده بصره - العماره ميدانست، با اجراي آتش شديد و توان پياده و زرهي ميكوشيد جزاير مجنون را بازپس گيرد. اين در حالي بود كه نيروهاي خودي خسته از چند روز جنگ، نداشتن عقبه نزديك و نيز عدم حمايت آتش توپخانه، به مقاومت خود ادامه ميدادند. متقابلاً، دشمن با تمركز صدها قبضه توپ روي جزاير و بمباران مداوم آنها با هواپيما و نيز در اختيار داشتن عقبه خشكي با واحدهاي زرهي خود فشارهاي متعدد و طاقت فرسايي را وارد ميساخت.
به رغم وضعيت ياد شده، نيروهاي خودي ميكوشيدند به هر صورت ممكن جزاير را حفظ نمايند. براين اساس، سپاه پاسداران با تمامي استعداد خود جهت دفع تهاجمات دشمن و حفظ جزاير در آنجا استقرار يافت. در اين شهادت و جراحت تني چند از فرماندهان سپاه به مقاومت نيروها جلوهاي خاص بخشيده بود. نهايتاً، دشمن كه در مقابل خود مقاومتي غيرقابل تصور و پيشبيني مشاهده ميكرد، به تدرجي از بازپسگيري جزاير نااميد شد و به تحكيم مواضع پدافندي خود مبادرت ورزيد.
نتايج عمليات
عمليات خيبر كه به آزادسازي منطقهاي به وسعت 1000 كيلومتر مربع در هور، 140 كيلومتر مربع در جزاير مجنون و 40 كيلومتر مربع در طلائيه انجاميد، موجب افزايش عزم بينالمللي در جهت كنترل ايران و جلوگيري از شكست عراق گرديد؛ به گونهاي كه از تاريخ 3/12/1362 (زمان آغاز عمليات خيبر) تا تاريخ 30/7/1363 تعداد 474 طرح صلح از سوي 54 كشور مختلف جهان ارائه شد. شوراي امنيت سازمان ملل نيز در تاريخ 11/3/1363 قطعنامه 552 خود را در خصوص پايان دادن به جنگ ايران و عراق تصويب نمود. اين در حالي بود كه هيچ يك از قطعنامه و طرحهاي مذكور نظر ايران را تامين نمود.
همچنين، در اين عمليات فرماندهان جنگ به اهميت تاثير تجهيزات دريايي و آبي - خاكي براي كسب نتايج مهم و حياتي پي بردند و نيز سپاه پاسداران به يك ضرورت حساس و حياتي در تكميل و توسعه سازمان خود آگاه گرديد و آن لزوم ايجاد تقويت و توسعه يگانهاي دريايي براي انجام عملياتهاي آبي - خاكي بود. اين رهيافت، قابليت سپاه در انجام عمليات عبور از هور و رودخانههاي بزرگ را توسعه داد و هسته اصلي عملياتهاي بدر، والفجر 8، كربلا 3، 4 و 5 و نيز زمينهاي براي تشكيل نيروي دريايي سپاه پاسداران گرديد.
تلفات و ضايعات عراق در اين عمليات به شرح ذيل ميباشد:
- كشته و زخمي شدن حدود 15000 نفر
- به اسارت درآمدن 1140 نفر
- انهدام 150 تانك و نفربر و 200 خودرو
- به غنيمت درآمدن 10 تانك و 60 كاميون
- انهدام 21 تيپ به ميزان 20 تا 100 درصد
نظر شما