به گزارش خبرگزاری مهر، رونمایی کتاب «سلام بچهها» با حضور مهدی خوجهگی؛ محقق و نویسنده کتاب، محمد حمزهزاده؛ مدیر سابق بنیاد ملی کتاب، علی رمضانی؛ مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، سیدعلی کاشفی خوانساری؛ نویسنده و سردبیر اسبق سروش نوجوان، علی جانباز؛ مدیر حوزه هنری کودکانونوجوان و احسان رضایی؛ نویسنده و منتقد ادبی به میزبانی خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
علی جانباز، رئیس حوزه هنری کودک و نوجوان در ابتدای این مراسم در سخنانی ضمن تبریک به دستاندرکاران و ناشر کتاب جهت مسئلهشناسی و پرداختن به موضوع ادبیات کودک و نوجوان، با اشاره بخشهای پایانی کتاب گفت: در بخشی از کتاب، نویسنده اینطور نوشته است که «ما باید کودکی کودکان انقلابمان را بررسی کنیم»، رهیافت نویسنده و پژوهشگر این کتاب واقعاً قابل ستایش است. وقتی که روند شکلگیری و فعالیت مجله «سلام بچهها» و پیوند آن با بچهها را مرور میکند، به این درک و بلوغ میرسد. ما چطور میتوانیم در نسبت با کودکی کودکان انقلابمان یک پژوهش انجام بدهیم. این موضوع در کتاب «سلام بچهها» به نظرم نشان از بلوغ روند نویسنده کتاب در نسبت با مسئله دارد. این مسئله چیست که امروز در کف خیابانها هم احتمالاً با آن مواجه هستیم.
چرایی توجه حوزه علمیه قم به ادبیات کودک
وی افزود: این مساله، بازنمایی تصویر مخاطب هست که امروزه با آن به صورت تحریف شده، مواجه میشویم. یعنی تاریخ، در مورد چهل سال فعالیت خوب عدهای در حوزه کودک و نوجوان و اتصال آن به مفاهیم دینی و انقلابی قضاوت غلطی میکند. وقتی مواجه هستیم با اینکه عدهای در ابتدای انقلاب، مسئلهای به اسم ادبیات دینی و مطبوعات کودک را دنبال میکنند، این نشان از آن دارد که احتمالاً چیزی که امروز برای ما به عنوان فکرهای نوآور خیلی جذاب و جدید هست، انگار در بیست سال پیش هم به آن توجه شده که این موضوع، برای من خیلی جالب است و نقطه عطفی در این کتاب میبینم.
جانباز با اشاره به بخشی از کتاب ادامه داد: عبدالله حسنزاده آملی، از سردبیران این نشریه میگوید که چندباری آقای رحماندوست، آقای عموزاده خلیلی، مرحوم امیرحسین فردی را به قم آوردیم. ولی با وجود انتشار نشریات و کارهای خوب، دنبال این بودیم که کاری را تولید کنیم که از دل حوزه علمیه قم بیرون بیاید، میخواستیم این نسبت ادبیات دینی کودک را تقویت کنیم.
وی تصریح کرد: این انگاره که مجامع دینی و فرهنگیمان نتوانستند کارکردی نسبت به تولید محتوای دینی و اسلامی انجام بدهند، گزاره غلطی است. آن چیزی که با آن مواجه هستیم، این است که از ابتدای انقلاب اساساً حرکتمان در نسبت با مسئله کودک و نوجوان رو به جلو بوده است و آنقدر قوی که طرف مقابل مجبور به زدن بمب شیمیایی در این جنگ میشود و فضا را مسموم میکند. این بمبها که ناجوانمردانه در حق کودک و نوجوان هم هست، نباید تبدیل بشود به اینکه این انگاره تقویت بشود که ما در این چند ساله انقلاب کاری در حوزه ادبیات دینی کودک انجام ندادیم و بچههایمان نتوانستند پیوند خوبی داشته باشند با نسل انقلابی و به نظرم میآید انتخاب پژوهشگر در این مسئله کمک میکند به نفی این انگاره غلطی که در حال شکل گیری است. پس بنابراین برای من از این جهت کتاب خیلی جذاب و جالب بود که همان نکاتی که امروز در خیلی از مراجع دینی به آن توجه میشود به عنوان نقطه اتصال حرکت کانونی محتوا با کودک یا حتی نوجوان، جالب است که در آن ایام در ذهن تولید کنندگان این نشریه خیلی جدی به چشم آمده است.
نشریات کودک؛ قلهای در ادبیات کودک و نوجوان
این فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان گفت: نکته دوم، مساله توجه به اصالت محتوا تا اصالت فرم است. جالب است که عوامل نشریه به شدت برایشان مساله است که بگذارید قدری جلو برویم تا ببینیم میتوانیم نویسندهای تربیت کنیم یا نه. یعنی نشریه، قلهای بوده برای کسانی که میخواستند در ادبیات کودک و نوجوان فعالیت کنند و این موجب ظهور نسلی از تولیدکنندگان محتوای دینی شده که نمونه آن، آقای مظفر سالاری هستند که در سالهای اخیر کارهای ویژه ای داشتهاند. پس این هم انگاره جالبی است که اساساً خود محصول به ماه و مسئول اصالت ندارد بلکه فرآیند شکل گرفته اصالت دارد که نویسنده به خوبی به آن توجه کرده است.
رئیس حوزه هنری کودک و نوجوان افزود: نکته دیگری که باید بگویم خود مسئله کتاب است که به نظرم سه مساله جالب دارد. اولاً به نظرم کار نویسنده، کار سختی بوده است. یعنی نویسنده در نسبت با سوژه به شدت دچار مسئله است، کار پژوهشی در مورد مسئلهای که خیلی دراماتیک نیست، بلکه مسیر خطی دارد، آن هم در موضوع فرهنگی و مطبوعات کودک دینی، سخت است. نویسنده، توانسته به خوبی از پس این بر بیاید.
وی گفت: نکته دیگر این است که نویسنده در مسیر محتوا سعی کرده در حالی که محتوا را باز میگذارد، اما در آن فصلهای اول قضاوت کند. این فصول، خودش خط سیری را در ابتدایش آورده و آمده قضاوتی در مورد هر کدام از اینها کرده و خود این قضاوت تبیینی و تحلیلی آن هم در نسبت با ادبیات دینی کودک هم موجز هست و هم خیلی صریح است و هم نسبت دارد با آن بخشی که میخواهد محتوا را از دید قضاوت گر ببیند. ما معمولاً مسیرهای شفاهی را به عنوان قصه مطول میخوانیم بعضاً در نمونههای کتابهای دیگری که وجود دارد ولی در این کتاب، نویسنده توانسته محتوای ساندویچی خوبی را به مخاطب ارائه بدهد.
چشمه جوشانی که کور شد
علی رمضانی: مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران نیز در بخش دیگری از نشست در سخنانی با اشاره به تولیدات نشر «راه یار» عنوان کرد: در ابتدای سخنانم، از این مجموعه پر افتخاری که ستارههایش یکی یکی رو میشود و تاریخی از انقلاب را به نسلهای بعدی نشان میدهد.
وی با اشاره به فعالیتهای اخیر مجموعه خانه کتاب و ادبیات ایران ادامه داد: در جلسهای به بهانه رونمایی کتاب «سلام بچهها» عرض کردم که اگر ما امروز مسئله تربیت نویسندگان را پیگیری کنیم، در آن اشکالاتی را میبینیم نه اینکه تربیت به شکل دیگری میشود بلکه نسل امروز به آن فراوانی اوایل نو نمیشود و تجربه نمیاندوزد، به این خاطر است که ما دامنه را از بین بردهایم. دامنه، نشریات است تا طی آن، نویسندگان بتوانند به قله نویسندگی و انتشار اثر مستقل برسند.
رمضانی با اشاره به انتشار ۴۵۰ عنوان کتاب توسط نویسندگان اصلی مجله «سلام بچه ها» گفت: این چشمه جوشانی که در نشریات کودک و نوجوان داشتیم، اگر دوباره راه بیفتد، در حوزه تألیف ادبیات کودک نوجوان، دوباره به جایگاه اولیه برمیگردیم. به نظرم ما باید برگردیم به دوره مجلات هم در حوزه کودک نوجوان و هم در حوزه بزرگسال تا این دامنه تقویت نویسنده، ارتقا محتوا و همه این موارد را بتوانیم تدارک ببینیم.
بایستیم برای «سلام بچهها»
محمد حمزهزاده، مدیر سابق بنیاد ملی کتاب هم در سخنان خود در این نشست گفت: من سابقه حضور در جلسات اینچنینی در کارنامه زندگیام خیلی کمرنگ است ولی وقتی که جناب از نشر «راه یار» برای این کتاب تماس گرفتند، بیدرنگ گفتم که حتماً میآیم. نکته بعدی اینکه وقتی اسم «سلام بچهها» آمد من به احترام بزرگانی که این نشریه را راه انداختند، از جناب آقای حسنزاده آملی، مظفر سالاری، آقای پوروهاب، آقای ملامحمدی و آقای سیدسعید هاشمی، برای من، تلاش این بزرگواران و آن ارادهای که داشتند که بتوانند نشریهای را در قالب شهرستانی و با حس و روحیه شهرستانی از جهت تامینکنندگان متقاعد کنند، تلاش خیلی محترم و معتبری است.
وی افزود: این پایمردی و اراده که بتواند یک نیاز و جای خالی را در بین نشریههای کودک و نوجوان پر کند، خیلی اهمیت دارد. اینگونه هم نبود این نشریه، مثل بقیه مجلات کودک باشد، شبیه رشد نبود، شبیه سروش کودکان هم نبود، منحصر به فرد بود، بعدها این تیم، نشریه پوپک را هم راه انداختند و روز به روز رشد میکردند. مثلاً الان چند تن از نامهای خیلی معتبر گرافیک، کودکان و جوانان معرفی شده این نشریات هستند. مثلاً تا الان شاید ۴ تا ۵ تا از بهترین تصاویر دیوارنگاره میدان ولیعصر کار آقای محمدرضا دوست محمدی بوده که از نشریات «سلام بچه ها» کارش را شروع کرد، این دوستان، درجه یک بودند. برای ما هم که تیراژمان به دلیل اینکه وابسته به آموزش و پرورش بودیم، فرق میکرد یعنی ممکن بود یک نشریه کودکان سی هزار یا چهل هزار تیراژ داشته باشد یا نشریات رشد، تیراژشان میلیونی بود، خیلی حواسمان بود که با چه کیفیتی منتشر میشود.
حمزهزاده با اشاره مجدد به عوامل ادوار مختلف نشریه «سلام بچه ها» گفت: باید به خاطر زحمتهایی که این دوستان کشیدند، به احترامشان بایستیم و دستشان را ببوسیم. نکته دیگر این است که نشریات کودک در دورهای باشگاههای تولید محتوا و پرورش نیروی انسانی، حداقل در بخش ادبیات کودک که به نوعی زاده انقلاب است، بودهاند. بعد از انقلاب، ما چیزی با عنوان ادبیات کودک داریم که با کثرت در در تولید کنندهها و محتوا و میزان اثرگذاری بالا، در آن، نیروی انسانیای که پرورش پیدا کرد، توانست بعدها به عنوان نویسنده وارد حوزه کتاب شود و نشر کودک نوجوان را روانتر کند، پایگاه این نویسندگان، همین نشریات کودک بودند، یعنی بعید میدانم و یادم نمیآید که مثلاً کسی گفته باشد من نویسنده کودکان هستم و هیچ نسبتی با این نشریات و حلقههای نویسندگی نشریات کودک نداشتم.
کانون پرورشی فکری روزآمد نیاز داریم
وی با اشاره به خاطراتش درباره انتشار داستانهایش در قالب کتاب گفت: الان، نسخه امروزی برای ایجاد آن باشگاههای تولید محتوا و پرورش نیرو چیست، آیا باز دوباره باید مدل نشریات سی سال پیش را طراحی کنیم، فکر نمیکنم، باید بهروز شویم، باید یک اتفاقات دیگری بیفتد و با ارائه محتواها در شکلهای جدید، دوباره آن حلقهها شکل گیرد.
مدیر اسبق انتشارات سوره مهر با اشاره به برخی گلایههای نویسندگان کودک افزود: یکی از دلایل این وضع، این است که چون سازمانهایی که باید به وظایف خودشان در تولید محتوا عمل نکردند، این اتفاق افتاده است، بعضی اوقات، گلایههایی در این حوزه از نویسندگان میشنویم که شاید اگر اصل ماجرا حل شده بود، این گلایهها را نمیشنیدیم و اینها میرفتند داستان مینوشتند، تصویرسازی میکردند نه اینکه بخواهند کارهای دیگری انجام دهند. البته الان هم دیر نیست ما به جای این سازمان فرسوده، تحلیلرفته ناامید از آینده، به یک کانون پرورشی فکری روزآمد و کارا نیاز داریم. به نظرم میشود روی این موضوعات فکر کرد و میشود به فکر ارائه نشریه رشد و نشریات دیگری که بودند، با شکلهای جدید باشیم.
حمزهزاده در پایان سخنانش، ضمن تشکر از نویسنده و عوامل انتشار کتاب «سلام بچهها» گفت: باید از فعالان حوزه فرهنگ و هنر حرف درآورد، آقای خوجهگی در مقدمه کتاب هم نوشتند که اولین بار که به آقای حسنزاده آملی مراجعه میکنند، برخوردشان ناامید کننده بوده است ولی این اراده محکم و قوی نویسنده بوده که منجر به این شده که کتاب با محتوای خوب جمع شود و تصویری از یک فعالیت مهم و اثرگذار در تاریخ نشریات کشور دهد.
«سلام بچه ها» در امتداد یک تاریخ شکل گرفت
مهدی خوجگی، محقق و نویسنده کتاب «سلام بچه ها» هم در سخنانی درباره انتخاب موضوع کتابش گفت: ما به دنبال سوژههای اثرگذار دهه ۶۰ برای روایت فرهنگی هنری این بودیم که به مجله «سلام بچه ها» دفتر تبلیغات حوزه علمیه رسیدیم.
وی با اشاره به سختیهای روند پژوهش کتاب افزود: ما تاریخ شفاهی دفتر تبلیغات حوره علمیه را نداشتیم و هر جا میرفتیم آن را با سازمان تبلیغات حوزه هنری اشتباه میگرفتند و من شروع میکردم تاریخچه دفتر تبلیغات را بیان میکردم. این مسئله، خودش یکجور تاریخ نگاری بود که حداقل از زاویه نگاهی که ما باید به آن نگاه کنیم، زاویه غیر اجتماعی نبود و مجله «سلام بچه ها» در امتداد یک تاریخ شکل گرفت، «سلام بچه ها» نسبت مشخصی با مجلاتی مانند کیهان بچهها دارد، از طرفی نسبتی هم با گذشته دفتر تبلیغات دارد و نسبتی هم با تاریخ ادبیات ایران دارد اینها همان جلدهای نانوشتهای که باید بنویسیم.
خوجهگی گفت: اولین موضوعی که در هنگام تحقیق و نگارش تاریخ شفاهی این مجله در نظر گرفتم، این بود که گفتم این یک مطبوعه است و باید تاریخ شفاهی افراد مرتبط با آن را کار کنیم. تمام شمارههای ده ساله ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ نشریه را خواندم و بعد از دستهبندی، سوالهایم را منسجم کردم اما دیدم که کفاف نمیدهد بنابراین درباره تاریخ ادبیات هم مطالعه کردم و دیدم چقدر نسبت وثیقی داریم بین ادبیات کودکمان و جریان سیاسی و اجتماعی موازی که در حال پیش رفتن است. دیدن اینها کمک میکند که بفهمیم مجله «سلام بچه ها» در چه برههای بروز کرد، چرا مهم بود و چگونه میتوانیم آن را ادامه بدهیم.
وی افزود: در بستر انقلاب اسلامی، پارامترهایی بود که کمک کرد جریان «سلام بچه ها» در آن رشد کند و ادبیات کودک را پلهای بالاتر ببرد. آن هم این بود که به کودک و نوجوان بخاطر خود کودک و نوجوان بودنشان اهمیت داده بشود البته اوایل را ببینید ممکن است مثال نقض نیز پیدا شود. از این جهت، امتداد انقلاب اسلامی را با مولفههایی در «سلام بچه ها» میبینیم که یکی از اینها این است که طی آن، حاشیه مهم میشود یعنی در قم، خارج از تهران، عدهای بلند میشوند و میگویند میخواهیم نویسنده شویم و نکته دیگر بها دادن به مخاطب است.
یک مجله کودک در تریبون نمازجمعه
این پژوهشگر تاریخ شفاهی با اشاره به تأثیرگذاری و اهمیت نشریه «سلام بچه ها» گفت: نکته جالبی که در تحقیقاتم به آن برخوردم، این بود که این نشریه کودک آنقدر مهم میشود که در تریبون نماز جمعه قم در مورد آن حرف زده میشود و بعداً بخاطر مطالبش، عدهای شیشههای دفتر این نشریه را میشکنند، وقتی تیراژ چند ده هزار تایی نشریه را نگاه میکنی، میبینید که چقدر این نشریه اثرگذار است.
خوجهگی با اشاره به فصول پایانی کتاب افزود: فصل آخر کتاب نه جامعهشناسی کودک است و نه تاریخ ادبیات کودک چراکه تعداد افرادی که مصاحبه کردیم، محدود است و مسائلی از این دست، اما به نظرم این سرفصلها، سرفصلهای مهمی است، خودم متولد ۶۸ هستم و یک تصویر نوستالژی از آن دوره دارم، ولی به اینکه صورت آن دوره چگونه بوده و چگونه فکر میکردند، نپرداختیم، خود مجله «سلام بچه ها» چند هزار کار پژوهشی درباره کودک دارد، خود نگاه به کودکی به عنوان یک برهه منفک از زندگی انسان که روششناسی خودش را دارد، یک پدیده مدرن است، اما نسبت ما با این مسئله چیست و در سنت اسلامی و ایرانی ما چگونه بوده، اینها خیلی جای کار دارد. خیلی سخت است مراکزی که در حوزه تاریخ شفاهی کار میکنند به این مسئلهها بها دهند، چون این موارد، هم حاشیه سیاسی کم و هم مخاطب کمی دارد، برای من دور از انتظار است که چنین مجموعههایی، سراغ این موضوعات بروند.
تأثیر آیت الله العظمی بروجردی در ادبیات کودک و نوجوان
کاشفی خوانساری؛ نویسنده و سردبیر اسبق مجله سروش نوجوان نیز در بخشی دیگر از نشست با اشاره به سابقه نشریات دینی کودک و نوجوان گفت: در تاریخ مطبوعات کشور، اولین نشریات و بعد اولین نشریاتی که مخاطبانش، دانش آموزان هستند، عمدتاً نشریاتی است که به همت حوزویان عرضه شده است. مثلاً نشریه نوروز که در مدرسه سلام دوره مظفر الدین شاه به همت آقای ناظم الاسلام منتشر میشود. مجلهای برای بچههای دبستانی است که توسط یک روحانی تهیه میشود. موضوع آن، تماماً مذهبی و برای مخاطب کودک و نوجوان است. یا نشریه دعوت الحق که بهجت العلما منتشر میکرد که در همان سالهای پیش از مشروطه برای دانش آموزان مدارس و البته در بعضی از مدرسهها به عنوان متن درسی به کار میرفته است. به طور کلی در چهرههای ادبیات کودک در دوره قاجار، سهم روحانیون و حوزویان بسیار برجسته است.
وی گفت: این سیر نشریات مذهبی در دوره پهلوی هم ادامه پیدا میکند. من نقطه عطف این مسئله را ورود آیت الله العظمی بروجردی به ایران و زعامت ایشان میدانم. چرا که ایشان آن نگاه مخاطب عمومی و غیر حوزوی را در آثاری که حوزویان خلق میکنند، تشخیص میدهند و عملاً از دهه ۳۰ شمسی، سیر نویسندگان مذهبی را که دیگر مخاطبانشان صرفاً متخصصین و حوزویان نیستند و برای مخاطب عامتر مینویسند، داریم.
این نویسنده افزود: اولین نمونه این مطبوعات، نشریه «نجات نسل جوان» به همت آیتالله مکارم شیرازی و بعد از آن، نشریاتی است که با شکلگیری دارالتبلیغ حوزه علمیه قم به همت حضرت آیت الله شریعتمداری، برای کودکان بنیان گذاشته میشود مثل «پیام شادی» و «نسل نو» که اولین سردبیر هر دو نشریه مرحوم آیت الله سیدهادی خسروشاهی بودند.
کاشفی خوانساری گفت: شاید خیلی برای ما که در آن سن، در سالهای قبل از انقلاب، مخاطب این مجلات مذهبی بودیم که در کیوسکها هم توزیع نمیشد و مثلاً از طریق مساجد خریداری میکردیم، امثال مجلات نسل نو و پیام شادی و اینها بسیار مهم بود که در کنار نشریات دیگر مثل پیک، کیهان بچهها به دستمان میرسید. این سیر در حوزه علمیه و دفتر تبلیغات آن، یک نقطه واسط دارد که همان مرکز تربیت مربی کودکان و حجت الاسلام محمد حسن راستگو است، یعنی در اوایل دهه شصت، وقتی مرکز تربیت مربی کودکان راه میافتد امثال مرحوم سید محمد حسن کامرانی از آن مرکز بیرون میآید و شکل گیری نطفه مجله «سلام بچهها» را عملاً باید در همت و تلاشی که مرحوم راستگو انجام دادند، پیگیری کنیم. الان هم آقای راستگو جایگاهشان در ادبیات کودک و خدماتی که کردند، واقعاً به آن پرداخته نشده است. همین طور مرحوم سید محمد کامرانی که در غربت درگذشتند.
این نویسنده کودک و نوجوان افزود: شکل گیری مجله «سلام بچهها» در فضای آن روزهای حوزه، اتفاقی بزرگ است که بعداً با حضور آقای عبدالله حسن زاده آملی، دوباره اوج میگیرد. اگر مورخی بخواهد تاریخ ادبیات کودک و نوجوان امروز ما را بنویسد، نمیتواند راجع به عبدالله حسن زاده آملی و نقش او ننویسد، نمیتواند امثال مظفر سالاری، مجید ملامحمدی و مسلم ناصری را نبیند. اینها فارغ از ادبیات دینی هر کدام به نقاط اوجی در ادبیات کودک و نوجوان رسیدند، یعنی جایگاه ممتازی در این عرصه دارند. به طور کلی تا به امروز کتابهایی که راجع به مطبوعات کودک و نوجوان منتشر شده به بیست عنوان نمیرسد. انتشار کتاب «سلام بچه ها» قطعاً یک اتفاق خجسته است. در حوزه تکنگاری مطبوعات کودک و نوجوان، این اثر سومین عنوان است. یعنی یک کتاب مستقل راجع به نشریه کیهان بچهها داریم، کتاب دیگری راجع به مجله «حمایت کودکان» که بنده پیگیرش بودم و «سلام بچهها» که سومین عنوان در تاریخ مطبوعات کودک و نوجوان ماست.
لازم به ذکر است کتاب «سلام بچهها» که تحقیق و تدوین آن برعهده مهدی خوجهگی بوده است، در ۳۱۲ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ جلد و قیمت ۷۰ هزار تومان توسط انتشارات راه یار منتشر شده است.
نظر شما