حالا دیگر او مقصر ناکامی نیست. او که می گوییم همان سرمربی تیم است. هم او که باید برود و مقابل چشم خبرنگاران بنشیند و به آنها که نماینده هزاران نفر در ورزشگاه ها هستند پاسخگو باشد. اما کی حال و حوصله پاسخگویی به رسانه ها را دارد. می گویند حرف نمی زنیم و راحت! "اینجا ضرب الامثل تا مرد سخن نگفته باشد ..." کاربرد پیدا می کند. مربی ناکام حرف نمی زند. سکوت می کند تا شاید از زیر فشار خارج شود؟!
این مشکل در فوتبال ما همه گیر شده است. به جای نام مربی می توانیم مثلا بگذاریم اکبرمیثاقیان یا ابراهیم قاسمپور شاید هم ناصر حجازی. مربیانی که نام بردیم وقتی تیم شان ببرد می آیند ژست پیروزمندانه می گیرند و از توانمندی تیم خود می گویند که چنین کرد و چنان کرد تا تیمش برنده شد اما وقتی پای ناکامی وسط می آید شخص مربی قهر می کند. روزه سکوت می گیرد. حرف نمی زند تا "گزک" دست این و آن ندهد.
اینجا بازهم خبرنگار است که مظلوم واقع می شود. او باید بایستد منتظر کسی که مرد روزهای خوشی است و حاشیه نشین روزهای ناراحتی! خبرنگار باید منتظر بماند، بد وبیراه بشنوند تا آقای مربی بیاید و شاید چند کلامی بگوید که بازی خوبی بود و یک مشت حرف کلیشه ای تحویل بدهد و برود !
خسته شدیم از این همه دو رنگی و مردانی که تنها برای روزهای خوش حرف دارند و در روزهای ناخوشی فقط سکوت می کنند. البته اگر توهینی در کار نباشد و خبرنگاران را از خود نرانند. دیگر نمی خواهیم این حرف های شعار گونه را بشنویم. این سالن های کنفراس ورزشگاه را هم جمع کنید. خودتان بروید هر وقت بردید یک بلندگو دست تان بگیرید و جار بزنید که ما خوب بودیم، حریف هم خوب بود، داور هم خوب بود و...
ظاهرا با این شرایط باید پاسخگویی و احترام به مخاطب را هم بگذاریم کنار واژه "فرهنگی و ورزشی " باشگاه های فوتبال ایران تا شاید مربیانشان یاد بگیرند که باید در هر شرایطی پاسخگوی خبرنگاران و رسانه های گروهی باشند و تنها حرف زدنشان به زمان برد مربوط نشود و تحمل شکست را هم داشته باشند.
نظر شما