پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۲۸ بهمن ۱۳۸۲، ۱۴:۳۵

همايش "شناخت و نقد آرا و انديشه‌هاي مارتين هيدگر"(4)

شهريار زرشناس: زبان هيدگر براي ما كارايي دارد ولي جهت دهي ندارد

شهريار زرشناس: زبان هيدگر براي ما كارايي دارد ولي جهت دهي ندارد

شهريار زرشناس در بخش دوم سخنراني خود با عنوان"ما و هيدگر" ،در روز دوم از همايش "شناخت و نقد آرا و انديشه‌هاي مارتين هيدگر"، بر لزوم توجه به مباني متفاوت نظري در استفاده از انديشه هاي هيدگر در ايران تاكيد كرد.

به گزارش خبرنگارگروه  دين و انديشه ،  وي ابتدا به مرور بخش اول سخنراني خود پرداخت و اشاره كرد پست مدرنيته اضطراب مدرنيته است. فضايي است كه به افكار و بلكه نفي مدرنيته مي پردازد.

زرشناس افزود : نيچه در فضاي مابعدالطبيعه سير مي كند و نمي تواند از نيهيليسم  عبور كند.  در فضاي مابعدالطبيعه " موجود"  به جاي " وجود " گرفته مي شود و فضاي " موجود انگاري " حاكم است. هيدگر نيهيليسم را به اين معنا مي داند كه " وجود"  را فراموش كنيم و به " موجود "  بپردازيم . از نظر او انديشيدن به " وجود " يعني گوش دادن به "وجود" ، چون " وجود" است كه بر ما ظاهر مي شود و با ما سخن مي گويد.

وي  در ادامه سخنان خود  به تلقي هيدگر از غرب مدرن پرداخت و گفت :  رويكرد هيدگر به غرب مدرن و به نحوي تمام تاريخ غرب رويكردي انتقادي است . اين رويكرد چند مولفه دارد كه عبارتند از :  - نسبت به تفكر مابعدالطبيعي منتقد است . تفكر مابعدالطبيعي غرب بحران زده است و از زمان هگل به بعد بحران زده است. هيدگر مي گويد اين تفكر ديگر افقي را فراروي بشر نمي گشايد. به نظر وي " وجود " حتما تجلي ديگري خواهد داشت و احتمال مي دهد كه تفكري شاعرانه باشد، - هيدگر در اين رويكرد منتقد تلقي خاصي است كه در غرب از تكنولوژي بوجود آمده است، - وي اومانيسم و سوبژكتيوسيم  را به نقد مي كشد .

زرشناس در خصوص رابطه هيدگر با حزب نازيسم گفت: در كشور ما برخي مباحث تئوريك به صورت ناسزا درآمده اند؛ مانند فاشيسم ؛ بي آنكه بدانيم چگونه در فضاي غربي بوجود آمده است. فاشيسم دقيقا محصول تفكر مدرن است يعني صورتي از صور امتداد عقلاني مدرن است. فاشيسم در انديشه هاي غربي ريشه دارد كه برخي از ريشه هاي آن عبارتند از :
- تفسير خاص فيشته از دولت و قدرت سياسي.
- تفسير خاص هگل از قدرت
.
- تعابير نژاد پرستانه .
- آراء خاص كنت دوبينو در مورد نژاد آريايي و اصالت نژاد آريايي.
زرشناس در سخنان خود تصريح كرد: به اعتقاد من فاشيستم صورتي از دموكراسي است اگر دموكراسي را در معني واقعي آن يعني قانون گذاري و حكومت توسط رئوس تعريف كنيم.
هيدگر فكر مي كرد كه با تكيه برپان ژرمنيسم مي تواند از تمدن سقراطي - مسيحي عبور كند . ولي بعدها از اين مساله نااميد شد و از اين انديشه دست برداشت.
شهريار زرشناس در خصوص نسبت ما با هيدگر گفت: اولا مايي كه گفته مي شود يعني انساني كه در فضاي انقلاب است. انقلابي كه ريشه در تفكر اسلامي و انديشه كلاسيك سنتي دارد و مي خواهد از وضعيت شبه مدرن عبور كند، اين ما ، ماي انديشه احياگر انقلاب اسلامي است كه بدنبال احياي هويت اسلامي است براي عبور از وضعيت شبه مدرن سكولار. ما منتقد غرب هستيم اما در اين انتقاد تفاوتهايي با هيدگر داريم كه عبارتند از : 1- تفكر هيدگر مايه هاي نسبي انگارانه دارد. در حاليكه تفكر ما به لحاظ معرفتي و نه به لحاظ اخلاقي نسبي انگارانه نيست.2- تفكر هيدگر اگر چه جنبه عرفاني دارد ولي در معناي وحياني و ابراهيمي كلمه ديني نيست.3- هيدگر به ميراث تفكر يونان باستان پيش سقراطي دلبستگي تام دارد و از اين نظر امتداد نيچه است. در اين ميان براي عبوراز زبان متافيزيكي جانشيني شاعرانه بر مي گزيند در حالي كه شعر زبان عواطف ماست كه مدنيت ايجاد مي كند. اگر از زبان متافيزيكي بگذريم بايد به زبان دين متوسل شويم در حالي كه هيدگر به زبان شعر متوسل مي شود.4- انتقاد هيدگر به غرب يكسره سلبي است و نمي داند چه چيزي مي خواهد جايگزين آن كند.5- هيدگر بناي اخلاقي بنا نمي نهد.
در نهايت بايد گفت: زماني كه هيدگر اومانيسم يا نهيليسم غربي را به نقد مي كشد براي ما قابل تامل است او متفكري است كه تنبه مي دهد و اعتراض مي كند و انتقادش بنيادي است . اما تبعيت و پيروي كامل از او براي ما ممكن نيست. زبان هيدگر براي ما كارايي دارد ولي جهت دهي ندارد.
دكتر عباديان به عنوان سخنران ديگر اين همايش  "كوره راههاي جنگلي و آغاز اثر هنري" را موردبررسي قرار داد.
كوره راههاي جنگلي يكي از كتابهايي است كه در آن هيدگر چند مقاله جمع آوري كرده از جمله سرچشمه پيدايش اثر هنري ، هگل و مفاهيم تجربه ، و دوران و تصوير جهان.
دكتر عباديان در سخنان خود به فشرده اي از مقاله "سرچشمه پيدايش اثرهنري" پرداخت .
وي نخست به نكات  زير جهت توجه مخاطبان اشاره كرد:
1- هيدگر در برخي موارد سعي مي كند از صفر شروع كند و مفاهيم را توجيه كند.
2- اعتقاد دارد اثرهنري تنها يك موضوع يا تصويري از جهان نيست بلكه خلق يك جهان جديد است. اثر هنري يك نشانه نيست بلكه يك هستي باشنده است.
3- هيدگر معتقد است اثر هنري يك جهان را مي گشايد.  نقطه عزيمتش هم در تعريف  حقيقت است. مي گويد حقيقت يك مستوري را مستوري زدايي مي كند.
پس از ذكر اين نكات دكتر عباديان به چكيده اي از "سرچشمه پيدايش اثر هنري" پرداخت.
دربخش پاياني اين همايش در روز دوم، فيلم "سولاريس" ساخته آندره تاركوفسكي فيلمساز شهير روسي كه با تاثير از انديشه هاي هيدگر ساخته شده است، به نمايش درآمد.

کد خبر 59560

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha