۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۰:۳۶

توسط نشر ۲۷ بعثت؛

کتاب «پای درختان زیتون» به کتابفروشی‌ها آمد

کتاب «پای درختان زیتون» به کتابفروشی‌ها آمد

کتاب «پای درختان زیتون» نوشته مریم عرفانیان توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «پای درختان زیتون» نوشته مریم عرفانیان به تازگی توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده روایت زندگی جانباز شهید مدافع حرم ابراهیم خلیلی است.

ابراهیم خلیلی از جانبازان دوران دفاع مقدس و بسیجیان لشکر عملیاتی ۲۷ محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ که طی عملیاتی مستشاری برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) عازم سوریه شده بود در شرق حلب به آرزوی دیرینه اش رسید و به فیض شهادت نائل شد.

او که چندین سال فرمانده پایگاه مقاومت بسیج مسجد سبحان تهران بود در نشریه «شلمچه» به سردبیری و مدیر مسؤولی مسعود ده نمکی و فیلم سینمایی «اخراجی‌های ۱» فعالیت‌ داشت.

داود خلیلی پدر شهید ابراهیم خلیلی نیز در دوران دفاع مقدس و در منطقه دشت عباس به شهادت رسیده بود و همچنین عموی شهید خلیلی نیز در دوران هشت سال دفاع مقدس به شهادت رسیده بود. او نیز در عملیات تفحص شهدا از ناحیه یک پا مجروح و به درجه جانبازی نائل شده است.

شهید ابراهیم خلیلی ۳۸ ساله و از تخریب‌چی‌های لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) بود که بر اثر تله انفجاری به یاران شهیدش پیوست.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

مدتی که رزمنده‌ها در پادگان بحوث مستقر بودند، نیروها گروهان‌بندی شده بودند و ابراهیم در گروهان ۲، به فرماندهی احمد گودرزی قرار گرفته بود.

محرم از راه رسیده بود و سید اسماعیل سیرت‌نیا بعد از نماز صبح، زیارت عاشورا می‌خواند. غیر از او مهران عزیزانی و حاج اکبر مالکی هم زیارت عاشورا می‌خواندند. مراسم عزاداری برپا بود و بچه‌ها سینه‌زنی داشتند. همان جا بود که ابراهیم قرائت سوره واقعه را قبل از خواب به راه انداخت.

فرماندهان گروهان، گفتند تعدادی از بچه‌ها قرار است بروند عملیات و توضیح دادند نیروها اصول امنیتی و نظامی را رعایت کنند که اگر اسیر گرفتند با اسیر مدارا کنند یا اگر خودشان اسیر شدند، اطلاعاتی ندهند. سید سعید حسینی و ابوالحسن چنگیزی، جانشین فرمانده حاج حسین اسداللهی بودند. اعلام کردند شب اعزام است، آن‌هم با تجهیزات کامل.

نیروها شروع به بستن ساک و کوله‌پشتی‌هایشان کردند. بعد از نماز مغرب، مسؤول آمارِ هر گروهان، سهمیه فشنگ‌ها را داد؛ چهار خشاب، که می‌شد صدوبیست فشنگ و به هر گروهان پنج، شش نارنجک. سید اسماعیل یک جعبه هزارتایی فشنگ کلاش توی اتاق آورد و چند تا نارنجک.

هرچی فشنگ بیشتر داشته باشیم، خیال‌مون راحت‌تره.

در جعبه را باز کرد و به هریک از رزمنده‌ها حدود صد فشنگ دیگر داد. مسئول آمار هرچه دادوبیداد کرد که یک جعبه فشنگ نیست، بچه‌ها حرفی نزدند.

این کتاب با ۲۹۶ صفحه و شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان عرضه شده است.

کد خبر 6022937

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha