پیام‌نما

إِنَّ‌اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي‌الْقُرْبَىٰ وَ يَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * * * به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستمگری نهی می‌کند. شما را اندرز می‌دهد تا متذکّر [این حقیقت] شوید [که فرمان‌های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست.] * * * حق به داد و دهش دهد فرمان / نيز انفاق بهر نزديكان

۲۱ آذر ۱۳۸۶، ۸:۵۱

سال مولانا از نگاه گل آقا / مولانا سپاسگزار این همه بزرگداشت و همایش باشد

سال مولانا از نگاه گل آقا / مولانا سپاسگزار این همه بزرگداشت و همایش باشد

مجله گل آقا در شماره 192 خود در گزارشی به قلم نسیم صباغان و فاضل ترکمن نگاهی طنزآمیز و گل آقایی به اقدامات انجام شده و نشده و نیز میزان بهره مندی ایران از سال مولانا داشته است.

پس از آنکه یونسکو برای قدردانی و زنده کردن یاد مولوی سال 2007 میلادی را به نام او ثبت کرد، احساس افتخار و شادی تمام ایران را دربرگرفت اما دیری نپایید که این احساس تبدیل به بهت و ناباوری شد چون در برابر چشم ایرانیان شاد و خوشحال، ترکیه مولوی را شاعر و اندیشمندی متعلق به کشور خود نامید و شروع به افتخار آفرینی کرد. و این درحالی بود که مولوی حتی یک خط شعر به زبان ترکی ندارد و فقط مقبره او در شهر قونیه این کشور واقع شده. و درست از همین جا بود که برای ما سوالی بزرگ پیش آمد که "به راستی مولوی کیست؟"

مولانا جلال‌الدین بلخی یکی از بزرگترین شاعران ایرانی است. مولوی متولد بلخ و وفات یافته در شهر قونیه است اما خودش در مثنوی بالا بلندش سفارش به پارسی سخن گفتن کرده: پارسی گو گرچه تازی خوشتر است/ عشق را خود صد زبان دیگر است.

یکی از خصوصیات اخلاقی مولوی تواضع بوده و به همین خاطر - با وجودی که انسان بیش از حد روشنی بوده - برای تخلصش نام خاموش یا خموش را انتخاب کرده! یکی دیگر از خصوصیات اخلاقی مولوی، رعایت مرام و معرفت در رفاقت است که جزء لاینفک خصوصیات‌ ما ایرانی‌هاست. او به خصوص نسبت به شمس تبریزی ارادت بسیاری داشته ولی درست در زمانی که به شدت به او دلبسته می شود، شمس به طور مشکوکی - دلیلش هنوز مشخص نیست ! - مولوی را تنها می گذارد و غیبش می زند و مولوی را تا آخر عمر شیفته و واله خود نگه می‌دارد.

مولوی و کشورشناسی

از زمان آغاز سال مولوی، خیلی از کشورها به خصوص همسایه‌های ایران مراسم و برنامه‌های گوناگونی برپا کردند (که البته دستشان درد نکند، بعضی‌شان استادان و اندیشمندان ایرانی را هم تحویل گرفته، دعوت کردند) اما مسئله اصلی این است که ما به مدد این قبیل مراسم فهمیدیم که: 1- در جوار کشورهایی چون تاجیکستان، ترکیه، افغانستان و غیره کشوری به نام ایران وجود دارد. 2- مولانا متعلق به همه کشورهای جهان حتی ولز یا گینه‌بیسائو هم هست.

مولانا و گردشگری

ما به یمن وجود جناب مولانا به کشف‌ و شهودهای مهمی در زمینه صنعت گردشگری دست پیدا کردیم اما فقط به خاطر یک معضل کوچک تاکنون نتوانسته‌ایم این دستاوردها را به ‌فعل دربیاوریم. معضل کوچک ما هم این است که نه قونیه داریم نه مزار مولوی تا بتوانیم مانند ترکیه هر ساله میلیون میلیون گردشگر وارد کشور کنیم. البته کارشناسان ما درصدد هستند به یونسکو پیشنهاد کنند یکی از سال‌های آینده را به عنوان سال برج‌سازی یا حمل ونقل شهری و بین شهری نام‌گذاری کنند تا شاید ما هم بتوانیم تور تخت جمشیدشناسی یا تور بازدید از میدان نقش جهان برگزار کرده و صنعت گردشگری‌مان را گسترش دهیم.

مولانا و همایش شناسی

به طور کلی نام مولوی ارتباط تنگاتنگی با همایش و کنگره و سمینار دارد. پس از برگزاری سال مولانا در کشورمان بود که ما فهمیدیم نه فقط برای پیدا کردن راه حل مشکلاتی مثل کم‌خوابی نوزادان بین 8 ماه تا یک سال و نه فقط برای بزرگداشت استاد فلانی که همین چند روز پیش قبل از مرگش، از هزینه کمرشکن اجاره مسکن نالیده بود، بلکه برای اینکه به همه جهان نشان دهیم مولانا شاعر بزرگ ایران زمین است هم همایش برگزار می‌کنیم.

ما چه کردیم

حتما می دانید که آدم گاهی مجبور است چیزهایی را ثابت کند. مثلا ما باید ثابت کنیم خلیج فارس، همیشه فارس است! یا فیلم سیصد چیزی جز نمایش یک دروغ تاریخی بزرگ نیست یا ابوعلی‌سینا یک دانشمند و رودکی شاعر ایرانی هستند و عرب و تاجیک و... نیستند. یا ایران هم یکی از کشورهای سرومر گنده جهان است و دلیلی ندارد که یاهو نام آن را از فهرست کشورهایش حذف کند و... در سال 86 هم باید ثابت کنیم مولانا شاعری بزرگ پارسی‌زبان است!

بسیاری از کشورها از جمله کشور ترکیه، تاجیکستان و حتی مصر ادعا کردند که مولوی ایرانی نیست و اهل کشور آنهاست! بنابراین پس از انتخاب سال 2007 به عنوان سال مولانا، کلی بزرگداشت و جشن برگزار کردند و حتی یونسکو اقدام به ساخت مدال مولوی کرد!

البته این اتفاقات هرچه بدی داشت، یک خوبی داشت که باعث شد مسئولان ما قضیه را جدی‌تر بگیرند و دست به اقدامات جدی‌تری بزنند. مثلا معاون فرهنگی وزیر ارشاد در یک اظهار نظر جدی گفت نیازی به هیچ مناقشه‌ای در این زمینه نیست:« آثار مولانا گواه ایرانی بودن مولاناست و به مناقشه نیاز نیست. همان‌طور که در مدال مولانا ذکر شده مولانا نویسنده فارسی‌زبان است و این موضوع ثابت شده و اگر دیگران بخواهند کار کنند، ما باید استقبال کنیم نه ممانعت!»

مراسم بزرگداشت مولوی در سالن سران کشورهای اسلامی که با حضور رئیس جمهور و رئیس مجلس و حدود 80 نفر از مولوی شناسان جهان برگزار شد هم یکی از این اقدامات جدی بود. البته کشور ترکیه با 9 میهمان و کشور پاکستان با 8 میهمان در صدر جدول مهمانان قرار گرفتند.

نواختن زنگ مولانا به دستور وزیر آموزش و پرورش، درخواست از دبیران برای بیشتر صحبت کردن از مولانا برای دانش‌آموزان، مرمت میدان مولوی تهران، اجرای چندین دوره بزرگداشت، کنسرت و همایش‌های ریز و درشت در فرهنگسراهای مختلف و... از دیگر اقدامات جدی ما برای بزرگداشت سال مولوی بود.

البته این طور که معاونت محترم ارشاد گفتند که "ما هم ضمن تایید و بهره‌گیری از اشعار زیبا و پرمحتوای مولانا در مورد برخی از اشعار او هیچ‌گونه تاییدی نداریم"، نه فقط ما، که مولانا هم باید سپاسگزار اغماض و چشم‌پوشی ما و برگزاری این همه بزرگداشت و صرف این همه هزینه هم باشد. 

کد خبر 603105

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha