به گزارش خبرنگار مهر، این روزها عمارت نوفللوشاتو میزبان نمایش «مافیای روباهها» به کارگردانی امید بنکدار است؛ کارگردانی که بیشتر در عرصه سینما فعالیت داشته و آثاری چون «شبانه»، «شبانهروز»، «ارغوان» و «گلیدا» را به صورت مشترک با کیوان علیمحمدی کارگردانی کرده است. «مافیای روباهها» بر اساس «داستان عامهپسند» از راجر آوری و کوئنتین تارانتینو توسط امید بنکدار نوشته شده و روایتگر ماجراهایی است که برای وینسنت و جولز ۲ گانگستر آمریکایی که برای پس گرفتن کیف گمشده رییسشان مارسلوس والاس به سراغ جوانی به نام برت میروند، رخ میدهد.
در این اثر نمایشی سهیل تقوی، وحید خاکساری، امیرحسین آسایی، امیر طالقانی، امیر شعبانپور، سیاوش سهامی، سبحان قادری، حمیدرضا عباسی، پوریا شیخالاسلامی و محمدرضا احمدی به ایفای نقش میپردازند و مهتاب کرامتی، محمدرضا غفاری، کمند امیرسلیمانی، حمیدرضا پگاه، فرید قبادی، احمد ساعتچیان، کاظم سیاحی، محمدجواد جعفرپور و نازنین فراهانی نقشخوانان روی پرده این اثر نمایشی هستند.
امید بنکدار درباره حضور خود به عنوان کارگردان تئاتر و به صحنه بردن نمایش «مافیای روباهها»، به خبرنگار مهر گفت: من در واقع کارم را در ابتدا از تئاتر شروع کرده بودم. من نقاشی می کردم و برای تجربه یک کار گروهی که در رابطه با هنرهای تجسمی باشد رشته طراحی صحنه را انتخاب کردم و دورههای طراحی صحنه را نزد ایرج رامینفر گذراندم. اولین فعالیت حرفهای من طراحی صحنه ۲ نمایش بود که در تئاتر شهر روی صحنه رفتند؛ اولین تجربههای کارگردانی شبنم طلوعی و چیستا یثربی. بعد از آن کم کم به کارگردانی گرایش پیدا کردم و مسیر زندگی من را به سمت سینما سوق داد. اما در طول این سالها وسوسه بازگشت به عرصه تئاتر همیشه در دلم بوده و بعد از چند تلاش بیسرانجام در سالهای گذشته، امسال این اتفاق فرخنده افتاد.
وی درباره ویژگیهای فیلمنامه «داستان عامهپسند» تارانتینو برای تبدیل شدن به نمایشنامه و حرفی که برای مخاطب امروز تئاتر دارد، توضیح داد: برای گفتن حرف روز جامعه حتما نباید به سراغ قصهای رفت که در جامعه امروز اتفاق میافتد. «پالپ فیکشن (داستان عامهپسند)» برای من که از سینما میآمدم چیزی از سینما با خود داشت. فیلم مهمترین فیلم پست مدرن تاریخ سینما است، پر از جابهجایی زمان و صحنهبندیهای دقیق و شخصیتپردازیهای پرجزییات و دیالوگهای تاثیرگذار و به یادماندنی. برگرداندن این فیلم به اجرای نمایشی در تهران سال ۱۴۰۲ به خودی خود یک چالش بزرگ برای من بود. یک کار محال که انجام دادنش تمرکز و تلاش فراوانی میطلبید. ضمن آن که فکر میکنم مضامینی مثل طمع، فریبکاری، دروغ، ریا و قدرتطلبی چیزهایی است که متعلق به زمان یا مکان خاصی نیست و میتواند برای تهران امروز ما هم مصداق داشته باشد. دیالوگهای پایانی نمایش از زبان شخصیت بوچ از میل به درستی در روزگار پلیدیها میگوید، از دورانی که بیشباهت به روزگار ما نیست.
بنکدار درباره روند تولید نمایش «مافیای روباهها»، یادآور شد: تمرینها حدود پنج ماه به طول انجامید؛ در کنار گروهی همدل و همراه و بازیگرانی که بسیاری از آنان هنرجویان کلاسهای خودم بودند. تمرینها مستمر و به دلیل انگیزه بالای بچهها و عشق مشترکمان به هنر بسیار لذت بخش بود و طبعا مثل هر کاری چالش و دشواری هم کم نبود. اما امروز که کار روی صحنه است، ترجیح میدهم سختیها را فراموش کنم و از طعم شیرین تماشای نتیجه زحمات شبانهروزی گروه هر شب روی صحنه لذت ببرم.
وی درباره شیوه اجرایی مدنظر برای «مافیای روباهها» با توجه به تجربههای متعددی که در عرصه کارگردانی سینما داشته است، گفت: «مافیای روباهها» مثل همه کارهای قبلی من در سینما یک تجربه تازه است. ما عادت داریم همیشه از واژه متفاوت به عنوان یک امتیاز و ویژگی مثبت استفاده کنیم اما در عمل به سراغ کلیشههای امتحان پسداده میرویم. من چه در نقاشی، چه در سینما و چه در اولین تجربه تئاتریام همیشه سعی کردهام از الگوهای امتحان پسداده پرهیز کنم و راههای تازهای را پیشنهاد کنم. ادعا نمیکنم که این پیشنهادها همیشه راهگشا بوده اما اطمینان دارم که با استمرار میتواند نتیجهبخش باشد. من گودالی کوچک بر جا میگذارم و امید دارم که نسلهای جوانتر نهالهایی در آن بکارند و ببارند و مانند درختان تنومندی بر فرهنگ کشورمان سر به آسمان بسایند.
کارگردان «مافیای روباهها» افزود: این نمایش برای من یک تجربه چند مدیایی است. نمایشی است که از سینما و کمیکاستریپ و نقاشی چیزهایی در خود دارد. این نمایش که بر اساس یک فیلم است، هم نمایشی است درباره یک فیلم و هم فیلمی است درباره یک نمایش. به ازای هر شخصیت ما روی صحنه یک بازیگر داریم و یک تصویر متحرک از یک بازیگر روی پرده و یک تصویر کمیکاستریپی از شخصیت فیلم روی اسکرین که هر سه آنها با هم قصه و نمایش ما را پیش میبرند. برای کسانی که به کارهای کلاسیک عادت دارند در دقایق اول نمایش ممکن است عجیب یا گیجکننده به نظر برسد اما بازخوردها نشان میدهد که تماشاگر امروز تئاتر از تجربههای تازه استقبال می کند.
بنکدار درباره ویژگیهای مدنظر در طراحی صحنه، نور و هدایت بازیگران نمایش توضیح داد: آیدین ظریف طراح صحنه با سابقه که در سینما با هم همکاریهای متعددی داشتیم، در این پروژه هم طراح من بود. ما به دنبال این بودیم که صحنهها را به مینیمالترین شکل ممکن طراحی کنیم و کاری کنیم که خط طراحی در صحنه به چشم تماشاگر بیاید. برعکس در تعامل با خانم سارا اسکندری طراح گریم با سابقه تئاتر به دنبال این بودیم که تا جای ممکن بازیگرها به شخصیتهای فیلم شبیه باشند و تداعیکننده بازیگران فیلم باشند و همین نگاه را در طراحی لباسها داشتیم و مریم اسکویی طراح لباس تا جای ممکن پوشش بازیگران را به شمایل شخصیتهای فیلم نزدیک کرد.
وی درباره بازخورد مخاطبان نسبت به اجرای «مافیای روباهها»، تاکید کرد: فکر میکنم بازخوردها تا به حال مثبت بوده است، طبعا موقع ارزیابی مخاطب بحث سلیقه هم مطرح است و شاید هم مخاطبانی اجرا را نپسندند مثل هر کار دیگری. اما گمان نمیکنم گروه اجرایی در بخش طراحی، تمرین، بازی و تکنیکهای صدا و نور و تصویر به مخاطب کمفروشی کرده یا چیزی کم گذاشته باشد.
کارگردان فیلم «گیلدا» در پایان درباره اینکه آیا به تداوم اجرای نمایش در سالنهای دیگر فکر میکند یا نه، اظهار کرد: آینده قابل پیشبینی نیست. اگر استقبال از نمایش به همین منوال یا فزاینده باشد و همه گروه موافق باشند شاید اجرا در همین سالن یا سالن دیگری تداوم پیدا کند، اما از آنجا که در روزگاری زندگی میکنیم که فردا قابل پیشبینی نیست، نمیشود در مورد فردای نیامده تصمیم گرفت.
نظر شما