خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: این کتاب در 9 فصل "زمان و زادبوم فرضی زرتشت"، "زمان و زادبوم واقعی زرتشت"، "ریشه های کهن آیین زرتشت"، "آموزه های زرتشت"، "بنیادگذاری جامعه زرتشتی"، "گسترش آیین زرتشت در دوران نو اوستایی"، "گسترش و رشد آیین زرتشت"، "دین امپراتوریها"، "آیین زرتشت زیر سیطره اسلام" و "وفاداری و تحمل"، سیر گسترش و محدودیت آیین زرتشت را در ایران روایت کرده است.
بنابر آنچه این کتاب آورده است در سال 1897 دانشوری که بسیار کوشید تاریخ گذاری سده ششم را برای زرتشت در کانون توجه دانشگاهیان غرب بگذارد و خود به اصالت آن ایمان داشت، در یک عقب نشینی اعتراف کرد که "در حال حاضر از آغاز آیین زرتشت آگاهی تاریخی واقعی در دست نداریم و هنوز باید آن را موردی پیش از تاریخ بدانیم." پس از یکصد سال هنوز درستی این دیدگاه برجاست و امکان کشف تاریخی دقیق تر از بنیادگذار آن آیین متصور نیست.
سرچشمه اصلی اطلاعات درباره آیین زرتشت اوستاست؛ بویژه حجم کوچکی از متنهای کهن - اوستای درون آن، زیرا آنها سروده های شخصی زرتشت به حساب می آیند.
در فصل "ریشه های کهن آیین زرتشت" نویسنده این دین را متعلق به عهد عتیق دانسته و نوشته است : بسیاری از دانشوران، تاریخ گذاری هزاره دوم را با ناخشنودی برای وی می پذیرند و احتمال ظهور تحولی چنان پیشرفته در تاریخ دینی بشر را در آن روزگار نامحتمل می دانند. گرچه در توضیح شکل گیری این تحول سه عامل ما را یاری می کنند؛ عامل نخست قدرت دینی متعلق به قوم زرتشت است که پیامبر بر شالوده آن بالیده بود. عامل دوم ناآرامیهای خشونت باری است که قبایل ایرانی را به روزگار شخص زرتشت برآشفت و چه بسا که قبایل دیگر را برانگیخت تا شک کنند به نیک بودن و قدرت خدایان. عامل سوم هم خود زرتشت بود که زیبایی والای سخنان خود را با پندارهای مهرآمیز اخلاقی پیوند داد.
نظر شما