امروز سخن حق جمهوری اسلامی ایران از ابتدای بحران آفرینی غرب در آگوست 2002 مبنی بر صلح آمیز بودن فعالیتهای هسته ای، اعتقاد شرعی و اراده ملی برای حرکت نکردن به سوی سلاح هستهای برای آژانس به اثبات رسیده است. هزاران مورد بازرسی متعارف و سرزده، حتی فراتر از پادمانها و مفاد پروتکل الحاقی در پرونده همکاری هیچ کشوری با آژانس سابقه ندارد.
یک مقایسه در این زمینه قابل تامل است. از 20 سایت هستهای برزیل در طول یکسال 32 بازرسی توسط بازرسان آژانس انجام شده و از 12 سایت هستهای و غیر هستهای ایران حدود 2200 نفر ساعت. این همکاری ایران اولا نتیجه اعتماد مدیریت کشور به التزام مجموعه دانشمندان هستهای به کار در اتمسفر صلح آمیز و ثانیا محصول باور این دانشمندان به عزم حاکمیت در گسترش فناوری در عرصههای صلحآمیز برای رفاه و آسایش ملت و نیز گسترش صلح و امنیت بینالمللی است.
اما دیروز البرادعی ایران را «شریکی بسیار مهم و با ارزش» برای آژانس خواند. چرا؟
آژانس تنها دیده بان سازمان ملل در منع گسترش سلاح هستهای محسوب میشود. وجهه منفی و منفعل آژانس در جریان ادعاهای آمریکا در مورد وجود سلاح اتمی و کشتار جمعی در عراق در سالهای 2000 تا 2002بروز یافت و با وجود واکنشهای زیاد هانس بلیکس (مدیر کل وقت آژانس) دولت نومحافظه کار آمریکا سوار بر موج انحراف افکار عمومی (و دروغ بزرگ وجود سلاح اتمی در عراق) از یکسو و بیلیاقتی حاکمان عراق از سوی دیگر حتی با گذر از قطعنامه 1411 سازمان ملل یکجانبه به اشغال عراق اقدام کرد.
صاحبان تئوری محور شرارت در کاخ سفید فکر میکردند همین نسخه هم برای تغییر رژیم در ایران کافی است. اشتباه بزرگ محاسباتی آنها البته این بود که دو نکته را نادیده گرفتند. اول؛ تدبیر، حوصله و طراحی هوشمندانه، راهبردی و زمانمند از سوی رهبری ایران برای کنترل بحران و تبدیل تهدید به فرصت. و دوم؛ اینکه حکومت بر خلاف عراق در ایران یک نفره نیست و ملتی در پشت آرمانها و ارزشهای دینی و انقلابی و همچنین رهبری ایستاده است.
ایران شانس بزرگ البرادعی و به قول رهبر انقلاب «آزمون مهم و موفقیت بزرگ» آژانس بود تا وجهه منفی دوران بلیکس را به وجهه مستقل و مثبت دوران محمد البرادعی تبدیل کند. با اثبات دروغ بودن فهرستی از ادعاهای آمریکا در مورد برنامه هستهای ایران، اکنون کسی اعتباری برای اطلاعات آژانسهای آمریکایی و حتی غربی قائل نیست و برخلاف هانس بلیکس که ایستاده بر دریافتهای خود از عدم وجود مدرک مبنی بر فعالیت غیر صلح آمیز عراق سخن میگفت، البرادعی بر کوهی از سند و مدرک و استدلال این فرصت طلایی را یافته است تا دومین و آخرین دوره مدیریت خود بر آژانس را با نیکنامی در عرصه بینالملل به پایان ببرد.
از سوی دیگر ایران طی 5 سال گذشته تلاشهای فراوانی در جهت قدرتمندتر کردن استقلال در شورای حکام و غلبه رویکردهای فنی بر سیاسی برداشت که تشکیل گروه قدرتمند «نم» (غیر متعهدها) تنها یکی از آنها است. فرصتی که آمریکا از آژانس و هانس بلیکس گرفت را ایران به البرادعی و دیده بان هستهای سازمان ملل برگرداند. از این رو تعجب آور نیست که البرادعی بعد از 5 سال ایران را «شریکی بسیار مهم و با ارزش» برای آژانس و البته خود میداند!
-------------------------------------------
منبع : روزنامه تهران امروز
نظر شما