۲۹ دی ۱۳۸۶، ۹:۳۹

گفتگو با محمدمهدی عسگرپور ـ 1/

قصدم در "اقلیما" ایجاد ترسی دوست‌داشتنی و درونی بود

قصدم در "اقلیما" ایجاد ترسی دوست‌داشتنی و درونی بود

کارگردانی فیلم سینمایی "اقلیما" هدف خود را در این فیلم نه ترساندن مخاطب بلکه ایجاد تعلیق برای ساخت مدلی از فیلم‌هایی دانست که مخاطب را به شدت درگیر می‌کند و حس ترسی دوست‌داشتنی، درونی و زیرپوستی باقی می‌گذارد.

محمدمهدی عسگرپور درباره ژانر معناگرا در سینمای ایران به خبرنگار مهر گفت: "در سینمای ایران به ویژه بعد از انقلاب به علت وضعیت اجتماعی جدید و حساسیت‌های موجود در حوزه هنر مدیران فرهنگی برای انجام روال امور مجبور شدند تعاریف عجیب و غریب ارائه دهند که همه کاربرد مقطعی دارند. در مورد ژانر معناگرا هم فکر می‌کنم اگر یک اثر هنری تعالی‌بخش است و باید هم باشد، پس لزوماً دارای معناست. بنابراین الصاق واژه معناگرایی به آن توضیح واضحات و البته شبهه‌ناک است."

کارگردان فیلم سینمایی "اقلیما" درباره معناگرایی در سینمای جهان افزود: "این معناگرایی یک معنای روشن دارد و چند جشنواره هم با همین عنوان در دنیا هست که عموماً به آثاری توجه می‌کنند که در آنها وجود ریشه الهی در عرصه هستی به کلی منتفی و مخاطب به ناکجاآباد ارجاع می‌شود. در واقع این آثار معتقدند همواره معنا و مفهوم در پس همه چیز وجود دارد که منشأ آن خدا نیست. مفهومی که متفاوت با تعریف ما از سینمای معناگراست. مسئولان ما چون فکر کردند عنوان سینمای دینی یا اسلامی ممکن است بازتاب منفی ایجاد کند، سینمای معناگرا را انتخاب کردند. من از همان ابتدا هم عنوان معنویتگرا را مناسبتر می‌دانستم."

وی درباره اختلاف‌های دو فیلم "قدمگاه" و "اقلیما" گفت: "این دو فیلم از لحاظ ساخت با هم تفاوت‌هایی دارند که باید همینطور می‌بود. "قدمگاه" باید سادگی خودش را در همه ابعاد حفظ می‌کرد، ولی در "اقلیما" باید پیچیدگی‌ها و تعلیق‌های پی در پی داستان را به تصویر می‌کشیدم. هر کدام از اینها هم فیلمبرداری، میزانسن و .... خاص را می‌طلبید. از نظر من این تفاوتها باید به گونه‌ای لحاظ شود که دو جهان متفاوت را از یک فیلمساز ترسیم کند. کسانی که در جریان فیلم جدید من قرار گرفته‌اند، معتقدند آن فیلم هم با این دو فیلم تفاوت‌های عمده دارد که من نفی نمی‌کنم."

عسگرپور مولفه‌های مشترک "اقلیما" و "قدمگاه" را علاوه بر تم اخلاقی آنها اینچنین تشریح کرد: "از نظر مضمون و روح کلی اثر این دو فیلم با یک نگاه و جهان‌بینی ساخته شده‌اند. یکی از وجوهی که برای من مهم است و دوست دارم در کارم اتفاق بیفتد، رسیدن قهرمان فیلم به شناخت است. رحمان (بابک حمیدیان) "قدمگاه" و سارا (پانته‌آ بهرام) "اقلیما" هر دو به شناخت می‌رسند و بعد به جای بهتر می‌روند. البته شناختی که رحمان به آن می‌رسد شکلی بیرونی‌تر دارد و این وجه برای سارا در این حد است که او کشف می‌کند مسبب همه ماجراهای زندگی‌اش، افسانه (فرناز رهنما) منشی شوهرش است."

کارگردان "اقلیما" درباره نگاه خود به سینمای وحشت به خصوص در ایران گفت: "اولین وجهی که در فیلمنامه آقای گوهری برای من جذاب بود پیام درونی آن بود، اینکه چگونه یک نفر برای نابودی دیگری وارد عمل می‌شود. آیا مانند فیلم آمریکایی نقشه‌های دقیق و حساب‌شده می‌کشد یا بنا به الگوی ایرانی تأثیر آدم‌ها روی یکدیگر سرانجامی غیر قابل پیش‌بینی را رقم می‌زند. احساس می‌کردم اگر بتوانم این حس را درست انتقال بدهم که مرد واقعاً در پی قتل همسرش نیست، به طوری‌که در میانه کار نمی‌تواند توضیح دهد دنبال چه چیزی است، همان مزه ایرانی کار است."

وی درباره شیوه وحشت‌آفرینی درونی فیلم "اقلیما" توضیح داد: "قصد من در وهله اول ترساندن مخاطب نبود بلکه می‌خواستم تعلیق ایجاد کنم. اگر این تعلیق‌ها درست ایجاد شود، بیننده را درگیر می کند و اگر همراه با پرسش هایی باشد ممکن است به ترس هم بینجامد. اگر می خواستم فیلمی با تعاریف آشنا ژانر وحشت بسازم، باید دوز این بخش را بالا می بردم. از حضور دست و سر بریده تا ... اما چنین قصدی نداشتم چون در انتها فیلمی خارجی می‌شد که در ایران ساخته شده است. مدلی از فیلمهایی که مخاطب را به شدت درگیر می‌کند و حس ترسی دوست‌داشتنی، درونی و زیرپوستی باقی می‌گذارد، مد نظر من بود."

کارگردان "اقلیما" درباره معماری خاص خانه و نقش کارکردی آن در کلیت فیلم گفت: "برای منزل سارا و عماد دنبال خانه ای خاص بودم. خانه هایی گرانقیمت که برای اجاره به گروه فیلمبرداری تعدادی مشخص هستند که در بیشتر فیلمها هم تکرار می‌شود. اما دنبال خانه ای بودم که به قولی معماری بی پدر و مادر داشته باشد. معماری یک آدم تازه به دوران رسیده که به نظر بیاید در مواردی گوتیک است، جایی سنتی ایرانی، جایی کاملاً غربی و کاشیکاری هم عربی. خانه‌ای که انتخاب کردیم خوشبختانه این ویژگی را داشت و ما هم کمی به آن دامن زدیم."

عسگرپور ضمن تأکید به اینکه این خانه نباید در کل حس مثبت و خوب به مخاطب بدهد، اضافه کرد: "این وجه به ما کمک می کرد تا همراهی مخاطب را برای پایان حفظ کنیم. در مورد شیوه فیلمبرداری در گوشه و کنار این خانه با آقای پورصمدی همعقیده بودیم. وی بیشتر در حوزه مستند و مستند داستانی کار کرده بود و کمتر فیلم‌های این جنس کار کرده بود، ولی سریع با یکدیگر هم نظر شدیم."

کارگردان "اقلیما" درباره امکانات فنی کار گفت: "این امکانات در سینمای ایران باورنکردنی است. تعدادی از دوربین‌هایی که ما با آنها کار می‌کنیم، دوربین روز دنیا و هالیوود است مانند دوربین 535. ولی تجهیزات جانبی مانند وسایل حرکتی، نورپردازی و ... از 30 سال پیش تا امروز در سینمای ما تغییر نکرده است. واقعیت این است که حرکات دوربینی که 20 سال پیش می توانستیم در فیلم هایمان داشته باشیم، امروز نمی توانیم انجام دهیم. حرکت دوربین افقی و عمومی توأمان در سینمای ایران دیگر ممکن نیست."

وی درباره روایت الگوی آشنا مثلث عشقی که در "اقلیما" از انتها روایت می‌شود، به مهر گفت: "مثلث عشق از زمان پیدایش بشر شکل گرفته است. همانطور که می دانیم اقلیما، هابیل و قابیل در زمانی که تنها چهار نفر روی کره زمین بودند، یک مثلث عشقی تشکیل دادند. برخی مفسرین معتقدند اولین قتل تاریخ بشر هم به همین دلیل صورت گرفته است. این یک وضعیت تاریخی است و مخاطب زود متوجه آن می شود، ولی قصد من این هم نبود. به همین دلیل است که این مثلث از جنس آشنا و مرسوم نیست. به همین دلیل پس از گره گشایی، رابطه عماد (حسین یاری) و افسانه ادامه پیدا نمی کند. ما به یک جریان تلخ شکست خورده می رسیم و به نظرم سکانس مواجهه افسانه و عماد از تلخترین سکانس های فیلم است که حتی نمی توانند با هم غذا بخورند."

کارگردان "اقلیما" درباره داده‌های ماورایی فیلم که در گره گشایی به پاسخ‌های عینی منجر می شود، گفت: "خطی کمرنگ در کار وجود دارد که به عمد نمی خواستم آن را بسط دهم. در طول فیلم عماد هم با پدیده ای مواجه می شود و شبحی را در چند جای مختلف از جمله زندان می بیند که نمی تواند افسانه باشد. به نظر می آید همان اتفاقی که برای سارا در حال شکل گیری است، به نوعی برای عماد هم می افتد. این همان خط ماورایی است که وقتی فیلم در گره گشایی پاسخ زمینی و عینی می گیرد، همچنان در طول کار حفظ می شود. در احادیث هم هست که اگر چاهی را برای برادر مومنت بکنی، حتماً خودت داخل آن می افتی."

عسگرپور درباره کارکرد پیشینه شخصیت سارا که هنگام تولد مادرش را از دست داده و هنوز با او ارتباط ماورایی دارد، گفت: "فکر می‌کردم سارا مانند هر فرد دیگر که بر اساس نیاز به دیگری تکیه می‌کند، این اتفاق برایش افتاده است. نیازهای سارا در حال حاضر برگرفته از یک جریان روانی است، ولی می‌توانست شکل دیگر هم داشته باشد. ما برای تشدید وضعیت او و کارکرد آن در پایان این شکاف را بیشتر کردیم و به آن شکل بحران دادیم. به این ترتیب چون در ابتدای فیلم به نظر می‌رسد با موضوع ماورایی مواجهیم، می‌توانیم ذهنیت مخاطب را به این طرف ببریم که شاید سارا با روح مادرش ارتباط دارد. اما باز آنچه برای من مهمتر بود اینکه سارا با یک نیاز اساسی به عماد روی آورده و عماد هم این نقش را تا حد زیادی خوب ایفا کرده است."

کارگردان "اقلیما" فاصله گرفتن عامدانه از شخصیت‌پردازی شفاف عماد تا لحظه گره‌گشایی را اینگونه تحلیل کرد: "اگر ما قبل از قتل بیشتر به شخصیت عماد می‌پرداختیم و وارد برخی ریزه کاری های شخصیتی وی می شدیم، شاید تصویر او شخصی تر می شد. در این صورت مخاطبان مرد نمی توانستند تصویر خود را در وی ببینند. اما برخی مردان باید فکر کنند که ممکن است جای عماد باشند و دنبال شباهت‌های خود با او بگردند. به هر حال عماد نماینده قشری آشناست، کسانی که خودرو و تلفن همراه برایشان مهم است و هر روز زنگ و شکلش را عوض می کنند و در همه  سطوح جامعه هستند. این آدم‌ها برای رسیدن به یک موقعیت جهشی ممکن است دست به هر کاری بزنند که کسی فکرش را نمی کند. در واقع او نماینده قشری زیاده خواه است."

عسگرپور درباره شباهتی که برخی بین داستان فیلم "اقلیما" و ماجرای قتل همسر ناصر محمدخانی عنوان کرده‌اند، گفت: "به نظر من این دو اتفاق مسیرهای متفاوت دارند، ولی منطق هر دو یکی است. اینکه اگر زنی در خانه ای پنهان شود، برای آزار و اذیت زن دیگر و یا فضولی کردن در زندگی وی و نهایتاً با اتفاقی رو به رو شود که با معادلاتش نمی‌خوانده، دست به قتلی می‌زند که از پیش تعیین شده نیست. افسانه هم آن شب شاهد است که سارا هم بچه‌دار شده و هم می‌خواهد اموالش را به نام عماد کند. دیگر جایی برای او باقی نمانده است."

وی درباره تعدد شخصیت‌های فرعی و کارکرد آنها برای پوشش دادن کاراکتر افسانه گفت: "گاهی اوقات ضعف کار بخصوص در ژانرهای کمتر تجربه شده با حضور شخصیت های محدود بیشتر به چشم می آید. به همین دلیل یکسری شخصیت خود به خود به وجود می آیند که گاهی حضور همه آنها کارکردی نیست. بخصوص ضعف ما در چینش موقعیت های خلوت با شخصیت محدود ما را به این سمت می برد. علاوه بر این در اینگونه فیلمها برای ایجاد گزینه های مختلف برای شک و گمان مخاطب، تعدد کاراکترهای فرعی به کار می آید."

عسگرپور درباره کارکرد شخصیت وکیل با بازی شاهرخ فروتنیان که مثلث عشقی را بدل به مربع می کند، اضافه کرد: "یکی از خطوط فرعی که می‌توانست تا قبل از گره گشایی به ما کمک کند که با یک معادله چند مجهولی مواجهیم، وجود یک رقیب عشقی برای عماد بود. چون این وکیل سمج است و قبلاً هم خواستگار سارا بوده، مخاطب ممکن است شک کند که دست او هم برای خراب کردن عماد در ماجرا بوده است. اگر می خواستم این سماجت را در شخصیت پدر سارا لحاظ کنم، لطافت پدرانه وی خدشه دار می شد. به این ترتیب حضور کاراکتر وکیل کارکرد خاص خودش را داشت."

کارگردان "اقلیما" درباره انتخاب بازیگران فیلم گفت: "بازیگرانی بودند که پس از "قدمگاه" دوست داشتند با من کار کنند، ولی در مورد "اقلیما" شک و شبهه داشتند و من هم ترجیح دادم همکاری نکنیم. مرحوم ملاقلی‌پور پس از ساخت "میم مثل مادر" با من تماس گرفت و پیشنهاد استفاده از حسین یاری را داد. در مورد خانم پانته‌آ بهرام هم یکی از گزینه‌های فهرست 5-4 نفری ما ایشان بودند و خوشبختانه "قدمگاه" را هم دوست داشتند. خوشبختانه ارتباط خوبی بین ما شکل گرفت. در مورد فرناز رهنما بازیگر نقش افسانه هم  چهره نبودن او برایمان اهمیت داشت و در دکوپاژ هم سعی کردم حضور او بزرگنمایی نشود ولی خاص باشد."

محمدمهدی عسگرپور در پایان درباره همکاری با فیلمنامه‌نویسان مستقل سینمای ایران گفت: "به دلیل تجربه فعالیت در فارابی با اختلافات همیشگی میان کارگردان و فیلمنامه نویسان آشنا بودم. فکر می کنم باید کمک کنیم فیلمنامه نویس مستقل، مستقل‌تر شود. در "قدمگاه" دامنه تغییرات در فیلمنامه گسترده بود، ولی من اصرار داشتم خود آقای رضایی راد این کار را انجام دهند. در "اقلیما" هم این مسیر را داشتیم تا جایی که اختلاف نظر من و آقای گوهری قابل برطرف شدن از سوی ایشان نبود (که شکلی کاملاً حرفه‌ای است) و من مجبور شدم به عنوان بازنویس وارد کار شوم."

کد خبر 621838

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha