به گزارش خبرنگار مهر، شیرچی با 76 تابلو تازه در فرهنگسرای نیاوران از دستاوردهایش در این هفت سال گفته؛ آثاری که حکایت اصالت خوشنویسی ایرانی هستند، حرف دیروز را با لحن امروز میگویند و در کمال ظرافت این دو زمانه را در سایه یک همنشینی غریب به یکدیگر پیوند زدهاند.
دوری هفت ساله موجب نشده علاقمندان به خط و نقاشی شیرچی را فراموش کنند و فروش قابل ملاحظه آثار او گواه این ادعاست؛ 21 تابلو به قیمت 30 میلیون تومان از پایگاه مناسب آثار او نزد مجموعهداران حکایت میکند، به ویژه آنکه این روزها بازار خط نقاشیهای ایرانی آن سوی مرزها سکه است. در کنار اینها، او به یاری دوسـت خوانندهاش فاضل جمشیدی در نمایشگاه در پی تئوری تازه بود: "خوشنویسی و موسیقی ایرانی پیوند تنگاتنگ دارند و نقاط اشتراک آنها در کنه وجودشان مستتر است."
برای ارزیابی این تئوری در حاشیه نمایشگاه سه نشست تخصصی برپا شد. روز افتتاحیه کامبیز روشنروان با کالبدشکافی آثار شیرچی خلق ملودی و موسیقی را بر اساس خوشنویسی او ممکن دانست و به این ترتیب به استقبال تئوری او رفت و روز بعد محمد سریر با چنین مفهومی از ریشههای مشترک این دو هنر یاد کرد.
سماع حروف هارمونی چینش آنها در کنار هم است که گاه به درهم پیچیدگیهای منظم ختم میشود و ترکیببندی چشمنواز کلمات در هر اثر شیرچی موج میزند. شاید همین مختصات است که موسیقیدانان حاضر در نمایشگاه را به این باور رسانده که شیرچی در تابلوهایش با درهم تنیدن حروف نت نوشته است و میتوان بر اساس آنها ملودی نواخت. استاد خوشنویس با آگاهی از بنیانهای خوشنویسی دست به ساختارشکنی زده و در سایه آن به کمپوزیسیونی دست یافته که موسیقی القا میکند.
خوشنویسی ایرانی همسایه دیوار به دیوار ادبیات و صد البته کتاب آسمانی ماست. بیراه نیست که این هنر را کهنترین هنر معنوی ایرانیان میدانند. خوشنویس ایرانی از آیات قرآن نقش میزند و نهجالبلاغه و روزی نیست که گذر آثارش به کوچه پسکوچههای شعر پارسی نیفتد. مولانا، حافظ و سعدی خانههای همیشگی این کوچههایند که خوشنویس ایرانی بارها و بارها کلون در آنها را میکوبد و از شاعران معاصر نیما، شاملو، سهراب، فروغ و ... نیـز بینصیب نمیمانند.
شیرچی نیز اینگونه است. او همچنانکه در فرم و اجرا چشم به اصالتها دارد و دل به نوپردازی داده، در انتخاب متون بسته دیروز یا امروز نیست. ذائقه مخاطب را میشناسد و بر اساس برشی که از مخاطبان خود میشناسد متن برمیگزیند. او در نمایشگاه فرهنگسرای نیاوران از مولوی، حافظ، سعدی، خیام تا نیما و فروغ و سهراب اثر دارد و فضای آثارش را به 13 آیه نفیس قرآن و مرغ بسم الله بسیار نفیس مزین کرده است.
17 دیماه تا همین امروز نیاوران روز بدون برف ندیده و در ادبیات شهری تهران، هر قدر هم شهرداری کارآمد باشد، باز هم بارش برف به معنی قفل شدن همه چیز است و بیش و پیش از همه عبور و مرور. اما با این وجود نگارخانه اصلی فرهنگسرای نیاوران روزهایی شلوغ را پشت سر گذاشت و به حتم در روزهایی خوش آب و هواتر آثار شیرچی اقبالی بلندتر را نیز میتواند انتظار بکشد اگر نمایشگاه بعدی او به هفت سال بعد موکول نشود.
نظر شما