داوود شهيدي باذكر اين مطلب به خبرنگار هنري "مهر" پيرامون برگزاري نمايشگاه آثار خود كه از روز گذشته در گالري سيحون افتتاح شده است گفت : ساختار طنزدر ماهيت تصويري نه تنها در كاريكاتور بلكه در آثار نقاشي هنرمنداني همانند خوان ميرو ، پل كله و يا كاندينسكي نيز بايد بررسي شود . درواقع دراين آثار سعي كرده ام فضاي غير واقعي ( ذهني ) را به شكل گرافيكي محض آن ارائه كنم . براي مثال دريكي از آثارم هنگامي كه خواستم يك حادثه را نشان دهم دو نفر را ترسيم كردم كه به حادثه نگاه مي كنند . به اين ترتيب بازخورد حادثه درچهره اين دو نفر مشهود است بي آنكه لازم به نمايش اصل حادثه باشد .
وي درهمين رابطه افزود : در اين آثار سعي كرده ام بجاي تطبيق و محدود كردن خودم در محدوده دانش آكادميك فضاي كار را به سوي نوعي رهايي غير متعارف بكشانم .
شهيدي در رابطه با اين رهايي و آزادي موجود در آثارش مي گويد : برخلاف آنچه به شكل آكادميك معمول است مبني بر اينكه خط مهملي براي بيان مهارت هاي تكنيكي فردي مثلا همانند آثار لئوناردو داوينچي باشد و به اين ترتيب خط بي لرزش نشانه توانايي هنرمند در خلق اثر هنري شناخته مي شود ، توجه به اكسپرسيونيسم باعث مي شود فاصله ها در هم شكسته و هنرمند با آزادي به بيان آنچه مي خواهد بپردازد . در واقع به اين ترتيب هنرمند مي تواند با استفاده از لرزش ، شكست يا منفي كردن خط نيز به بيان انديشه هايش بپردازد .
وي در توضيح نحوه پرداخت موضوع آثارش گفت : دراين آثار سعي من بر ارائه يك تجربه در طنز گرافيكي بود . به همين دليل نيز به عنصر احساس در آثارم توجه زيادي داشتم . در واقع بايد دانست مردم معمولا چيزي را به عنوان كاريكاتور قبول مي كنند كه از سطحي متوسط برخوردار است . اين در حالي است كه كاريكاتور نيز مي تواند بسيار مترقي و همانند ديگر عرصه هاي هنرهاي تجسمي ، هنري ناب باشد . بايد دانست كه اعتلاي هنر نقاشي بواسطه وجود انديشمنداني همانند هربرت ريد بوده است كه به توضيح و تبيين آن پرداخته اند . كاريكاتور نيز مي تواند هنري باشد كه به واسطه يك برخورد جديد اعتلا مي يابد .
شهيدي را به نوعي مي توان بنيان گذار طنز سياه در كاريكاتور ايران دانست وي در رابطه با نحوه شروع و علت گرايش خود به طنز سياه گفت : بنيان گذار اين نگرش درايران من هستم . در واقع اولين اثر من د رقالب طنز سياه در سال 48 در نشريه نگين به چاپ رسيد . در اين اثر من مردي را نشان دادم كه بر روي يك صندلي نشسته است و به اسكلت هيولا گونه اي نگاه مي كند . نكته در اينجاست كه پشتي اين صندلي به گونه اي كشيده شده است كه مرد نمي تواند سر خود را برگرداند و مجبور به نگاه كردن به اين اسكلت است . اردشير محصص كه وي نيز در عرصه طنز سياه مشهور است از سال 52 طراحي اين نوع آثار را آغاز كرد و كامبيز درم بخش هم از سال 56 وارد عرصه هنر كاريكاتور شد .
نمايشگاه آثار اين هنرمند تا پايان هفته جاري همچنان در گالري سيحون داير خواهد بود ، آثار اين هنرمند اشاره به پوچي زندگي دارد تا به آن حد كه خود مي گويد: آدمها و روابط ، مسخ شده ، تهديد شده و از هويت تهي شده ، يك مشت خط پوچ يا با طل اباطيل شده اند .
نظر شما