متن کامل این گفتگو با عضو فعال کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم بدین شرح است:
خبرگزاری مهر-گروه سیاسی:حاج آقا میرتاج الدینی! اگر همین الان یک جوان بیست ساله جلوی شما را در خیابان بگیرد و بپرسد که شما در دوران 4 سال نمایندگی، برایش چه کار ملموس و قابل توجهی کرده اید، چه پاسخی می دهید؟
-میرتاج الدینی: یک نماینده در سطح کلان قرار می گیرد، وظیفه نماینده هم قانونگذاری و هم نظارت است و هم ارتباط با مردم و دریافت مشکلات آنان. هرچند نمایندگان هم نسبت به مشکلات فردی و شخصی افراد هم تلاش می کنند اما ترجیح این است که نماینده مجلس باید مشکلات عده بیشتری از مردم را حل کند و وقتی که برای یک فرد می گذارد را برای رفع مشکل صدها و هزاران نفر بگذارد که قطعا موثرتر هم خواهد بود. وقتی مردم به من مراجعه می کنند، من همزمان به دو نکته فکر می کنم، اول به رفع مشکل مراجعه کننده و دوم به افرادی دیگر که همین مشکل را دارند. اگر این جوانی که شما سئوال کردید از من بپرسد، من به او می گویم که این چهارسال در عرصه فرهنگ تلاش کردم که دستگاههای و ابزارهای فرهنگی کشور را تقویت کنیم تا بتوانند به جامعه خدمت کنند. بر دستگاههای فرهنگی نظارت کردیم تا برای جوانان ازدواج و اشتغال و مسکن را تسهیل کنند، صندوق ازدواج جوانان را که بعدها توسط دولت نهم "صندوق مهر امام رضا(ع)" نام گرفت برای این امر تاسیس کردیم.
*بیشترین درخواست های مردم از شما به عنوان نماینده مجلس چیست؟
-بیشترین درخواست مردم، عموما مسئله "اشتغال" و درخواست رفع بیکاری است و بعد از آن مشکلات معیشتی و اقتصادی و حقوقی و قضایی بیشترین درصد درخواست های مردمی را تشکیل می دهد. برخی از مشکلات هم مربوط به مشکلات صنفی و گروهی است که توسط نماینده گروهها مطرح می شود.
بیشترین درخواست مردم، عموما مسئله "اشتغال" و درخواست رفع بیکاری است و بعد از آن مشکلات معیشتی و اقتصادی و حقوقی و قضایی بیشترین درصد درخواست های مردمی را تشکیل می دهد |
*از شما درخواست های فرهنگی هم شده است؟
بله، مسائلی چون تقویت برنامه های فرهنگی مساجد، کتابخانه ها، امکانات ورزشی و درخواست کمک از سوی حسینیه ها و تشکل های دینی هم می شود، البته اگر درخواست انتقال دانشگاه را هم بشود فرهنگی دانست، از این نوع درخواست زیاد داریم.
*یعنی وقت زیادی از نمایندگان صرف هزینه ناراحتی و مشکلات مردم از بورکراسی و دیوانسالاری دولتی می شود؟
-بله، همینطور است، مردم وقتی در این رده ها به بن بست می خورند یا به تسهیلات و تخفیف و توصیه نیاز پیدا می کنند سراغ نماینده شهرشان را می گیرند.
*به یاد ماندنی ترین لحظه نمایندگی مجلس برای شما چه لحظه ای بوده است؟
-همه اوقات مجلس درحقیقت، تاریخی و ماندگار است ولی لحظه ورود به مجلس هفتم با ذکر دسته جمعی آیه شریفه " رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق " همراه شده بود، خاطره ای فراموش نشدنی است. البته لحظه خروج از مجلس هم قطعا برای ما بیاد ماندنی خواهد بود، من همه وقتم راصرف مجلس کردم، حتی تدریس در دانشگاه را هم کنار گذاشتم و هیچ کار دیگری در کنار نمایندگی مجلس نداشتم. من کمترین مرخصی و غیبت و تاخیر را در مجلس دارم و همواره سعی کرده ام که جلسه ای را به جلسه مجلس ترجیح ندهم؛ در همان بدو تشکیل مجلس به عرصه تخصصی خودم یعنی فرهنگ رفتم و در کمیسیون فرهنگی فعال شدم، 4 سال نایب رئیس کمیسیون فرهنگی بودم، اما در کنار کمیسیون فرهنگی، در عرصه انرژی، تامین اجتماعی، اقتصادی هم وارد شدم و در این زمینه ها مقالات مختلفی نوشتم که در روزنامه های اقتصادی کشور منتشر شد و سعی کردم اقتصاد عدالت محور را تبیین و تشریح کنم.
* طرح ابتکاری هم در مجلس هفتم داشتید؟
- من در زمینه حامل های انرژی تحقیقاتی داشتم و نهایتا پیشنهاد حذف رانت در محصولات پتروشیمی را دادم که مورد تصویب مجلس قرار گرفت و با رای بالایی در بودجه 86 تصویب شد. براین اساس مقرر شد که محصولات پتروشیمی به طور شناور و آزاد عرضه شود و سهمیه دولت حذف شود که 500 میلیارد تومان به نفع مردم شد. در حالت قبلی، سودی به مردم نمی رسید و دلالها و واسطه ها استفاده می کردند، خود صنف پتروشیمی هم موافق این تغییرات بودند، طرح دیگری که در مجلس مطرح کردم، برای اصلاح فرهنگی در عرصه شیوه های انتخاباتی بود که باعث اسراف و تبذیر می شد، من طرفدار ادغام انتخابات شوراها و ریاست جمهوری بودم و با ادغام ریاست جمهوری و مجلس شدیدا مخالفت کردم در مجموع 120 طرح و پیشنهاد را تا مرز تصویب پیگیری کردم که حداقل 20 مورد از طرحها بطور مشترک با برخی از نمایندگان تهیه کرده بودیم.
* فراکسیون اکثریت؟
من جزء هیئت رئیسه فراکسیون اکثریت بودم و اساسا پیش نویس اساسنامه فراکسیون را من تهیه کردم، فراکسیون اکثریت مجلس هفتم، یکی از بزرگترین فراکسیون های اکثریت همه ادوار مجلس بود که240 عضو داشت . فراکسیون در سال اول انسجام خوبی داشت، بطوری که در استیضاح وزیر وقت راه، 180 رای مثبت به آن داده شد ولی در سالهای بعد، اندکی از آن انسجام کاسته شد که البته طبیعی هم است.
*می شود دلایلش را بطور دقیق تر بگویید؟
- تشتتی که به هر حال درانتخابات ریاست جمهوری سال 84 ایجاد شد، یکی ازدلایل اصلی آن بود وجریانات مختلفی از دل جریان اصولگرا شکل گرفت ولی بهرحال فراکسیون اکثریت آن هیمنه خودش را حفظ کرد، فراکسیون اکثریت سه رکن داشت که عبارتند بودند از مجمع عمومی ، شورای مرکزی و هیئت رئیسه که تعداد اعضای شورای مرکزی آن 31 نفر و هیئت رئیسه 7 نفر بود ولی مجمع عمومی، رکن اصلی فراکسیون بود.
*نمایندگان اصولا در چه تصمیماتی تابع نظر فراکسیون نیستند؟
-نمایندگان در طرح های تخصصی و اقتصادی، غیر فراکسیونی عمل می کنند که این خوب هم هست، فراکسیون در این موارد بیشتر در نقش بازوی مشورتی و ایجاد انسجام عمل می کند و مانع وظایف و اختیارات نمایندگی نمی شود، چون نمایندگی حقی است غیرقابل تفویض.
نمایندگان در طرح های تخصصی و اقتصادی، غیر فراکسیونی عمل می کنند که این خوب هم هست، فراکسیون در این موارد بیشتر نقش بازوی مشورتی و ایجاد انسجام عمل می کند و مانع از انجام نمایندگی نمی شود، چون نمایندگی حقی است غیرقابل تفویض |
*بعضی از صاحبنظران عقیده دارند از سال 82 به بعد که اصولگرایان با تابلوهای جدیدی چون آبادگران وارد عرصه سیاست شدند و توانستند پیروزی های خوبی هم کسب کنند، اما به نظر می رسد در شرایط فعلی چهره های سنتی و قدیمی این جریان دوباره به متن آمده اند و از آن تابلوهای نوگرایانه خبری نیست، به نظر شما این مدل هم می تواند پیروزی اصولگرایان را تضمین کند؟
-واقعیت این است که اصولگرایان آن عنوان وشان اصلی خود را در جامعه پیدا کرده اند و با هرنامی به میدان بیایند، مورد اقبال قرار می گیرند. جبهه متحد اصولگرایی، نماینده جریان اصولگرایی است و در دل این جریان، طیف های مختلف اصولگرا اعم از نوگرا، سنتی، حامیان دولت وجود دارند و ما باید این نوع تشکل و جریان حزبی را به شکل "جبهه ای" را بپذیریم.
*یعنی شما اعتقاد دارید که اصولگرایان باید به سمت تشکیل یک حزب فراگیر بروند؟
بله، به نظر من تجربه کاری اصولگرایان از انتخابات شوراهای اول تا الان نشان می دهد که جریان اصولگرا از نظر تشکیلاتی رشد یافته است و رو به جلو حرکت می کند و شاکله ها و نشانه های تبدیل به یک حزب بزرگ و فراگیر را در درون خود می پروراند و کم کم می تواند در قالب یک جبهه فراگیر دائمی عمل کند . جریان اصولگرایی با بازنگری و اصلاح شیوه هاو حرکت در راستای همگرایی می تواند این مسیر را ادامه دهد و چتر خود را وسیع تر و گسترده تر کند، اصولگرایان باید تمرین کنند که سلایق مختلف را درون خود داشته باشند و این یک تجربه بشری هم هست که احزاب کوچک در دل احزاب بزرگ جا می گیرند و رقابت ابتدا در درون حزب بزرگ آغاز می شود.
*آفت های جریان اصولگرایی را چه می دانید؟
-زیاده خواهی و همه چیز را برای خود خواستن از جمله آفات کارهای سیاسی است که برای از بین بردن آن سلاحی جز تقوی و خودسازی وجود ندارد. اصولگرایان باید افراد فرصت طلب را از خود دور کنند تا بتوانند پیروزی های خود را ادامه دهند، ضمن اینکه جریان اصولگرا در حرکت رو به جلوی خود باید رویکرد ناب شدن و خالص کردن خود را در پیش بگیرد.
*به نظر شما بزرگترین اشتباه اصلاح طلبان در سالهای اخیرچه بود ؟
-برخی از اصلاح طلبان، مسیر خود را از مسیر اصلی انقلاب ، امام و ولایت جدا کردند و ارتباطشان با مردم قطع شد و بیشتر با توهمات سیاسی خود زندگی می کردند تا با واقعیات موجود جامعه. آنها در جریان تحصن مجلس ششم تصور می کردند که مردم به آن می پیوندند و یک شورش عظیم در جامعه ایجاد می شود ولی دیدیم که مردم به رهبری و انقلاب وفادار ماندند و ایستادند. اشتباه بزرگ دیگر اصلاح طلبان این بود که گوشه چشمی به خارج داشتند و بعضا طوری عمل کردند که مورد طمع دشمن قرار گرفتند. آنها همچنین نتوانستند افراطیون جریان خود را دفع و مهار کنند. به نظر می رسد مهمترین چالش اصلاح طلبان همین مسئله باشد، آنها تا تکلیف خودشان را با این عناصر افراطی روشن نکنند، نمی توانند موفق باشند.
*شما به عنوان نایب رئیس کمیسیون فرهنگ مجلس مهمترین مصادیق مظلومیت فرهنگ در جامعه را چه می دانید؟
-از مصادیق مهم مظلومیت فرهنگ، مهجوریت نگاه های فرهنگی چهره های فرهنگی در جامعه است. یعنی اکثر توجهات و رویکردها به سمت اقتصاد و سیاست است و اگر بالفرض زمینه ای هم برای فرهنگ قائل شوند، اولویت درجه سوم و چهارم را می دهند، در تصمیم گیری های کلان جامعه، رویکرد فرهنگی وجود ندارد که آثار و تبعات خاص خود را برجای می گذارد و گذاشته است.
سیاست های اصل 44 قانون اساسی ، پیوست فرهنگی ندارد، برای طرح عظیمی مثل عسلویه یا گسترش سریع دانشگاه پیام نور باید مدل و پیوست فرهنگی هم تعریف شود و آثار فرهنگی ناشی از این تغییرات مورد توجه قرار بگیرد، این متاسفانه کاری است که ما از اول انقلاب نکردیم |
مثلا سیاست های اصل 44 قانون اساسی ، پیوست فرهنگی ندارد، برای طرح عظیمی مثل عسلویه یا گسترش سریع دانشگاه پیام نور باید مدل و پیوست فرهنگی هم تعریف شود و آثار فرهنگی ناشی از این تغییرات مورد توجه قرار بگیرد. این متاسفانه کاری است که ما از اول انقلاب نکردیم. مثلا دانشگاه آزاد را سریع راه اندازی کردیم و گسترش دادیم و بعدها با یک سری آسیب های فرهنگی روبرو شدیم. مظلومیت دیگر عرصه فرهنگ کمبود امکانات و بودجه دستگاهه های فرهنگی و فقدان نظارت تخصصی و صحیح به نحوه هزینه کردن این بودجه ها است.
*رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانی های اخیر خود، نامزدهای انتخاباتی را از دادن وعده ، مثلا وعده های عمرانی که جزو تکالیف دولت منع کردند. فکر می کنید نماینده و مجلسی که اینگونه باشد ، چطور خواهد بود و چقدر موفق می شود؟
-این سخنان مقام معظم رهبری یکی دیگر از رهنمودهای اساسی و تحول آفرین ایشان در این سالها بوده است. رهبری به عنوان دیده بان بصیر جامعه این موضوع را اعلام کردند که متاسفانه به درستی توسط دستگاههای اطلاع رسانی و تبلیغی کشور، تبیین و تعریف نشد. هنوز انتظار اصلی جامعه از نماینده مجلس، کارهای عمرانی است و دلیل آن هم نظام غلط بودجه ریزی کشور است. بودجه نویسی هنوز با چانه زنی و ریش سفیدی انجام می شود و ما یک سیستم بودجه نویسی مدون و کارآمد نداریم و نمایندگان ناگزیر از دادن وعده ها وتلاشهای اینگونه هستند تا حداقل سهم حوزه انتخابیه خود را در بودجه بگیرند. اما به نظر من راه وسط این است که که نماینده ها هیچ وعده ای ندهند اما در کنار این سکوت، نظارت خودشان را برپیگیری طرح های عمرانی انجام دهند. این طور نه انتظارات مردم بخاطر دادن وعده های عمرانی بیشتر می شود و نه مشکلات بیشتر می شود.
نظر شما