نماینده جهاد اسلامی در پاسخ به سوالی درباره ارتباط تجاوزات اخیر صهیونیستها به غزه با سفر اخیر بوش به سرزمین های اشغالی براین باور است که بی هیچ شکی این درگیری یک درگیری فراگیر و شامل است و یک نزاع بومی نیست. حقیقت این است که این درگیری بین مقاومت و آمریکا و اسرائیل برقراراست و کشورهای عربی هم درحال حاضر در این مناقشه حضور فعال دارند و طرف دیگر ایران، جنبشهای مقاومت در لبنان، فلسطین و حتی سوریه است .
ابوشریف ادامه داد: این وضعیت کلی منطقه است و هرکدام از اینها نزاعی را با توجه به امکانات اداره می کند. ابزار واقعی که آمریکا استفاده می کند، به این کشور ضرر رسانده و نمی تواند وارد جنگ فرسایشی شود نمی تواند در دوره باقی مانده از مدت ریاست جمهوری اش ارتشی تشکیل دهد که مثلا با ایران یا با سوریه یا لبنان و یا با هر طرف دیگری در جهان بجنگند.
آمریکا می خواهد درحال حاضرسیاستهای خود را از طریق طرفهای موجود پیاده کند و به این علت سعی کرد تا کشورهای عربی را به آناپولیس(کنفرانسی که پائیز از سوی آمریکا با هدف پیشبرد روند سازش برگزار شد) بکشاند و آنان را وارد جنگهایی کند که خود می خواهد، و دراین راستا مسئله شیعه و سنی را به میان کشیده است، تا به واسطه این موضوع کشورهای عربی را علیه طرف مشخصی مثلا ایران تحریک کند.
اما این کشورها بسیار ترسوتراز آن هستند که وارد جنگ شوند بلکه این کشورها به آمریکا تکیه می کنند تا وارد جنگ نشوند. درنتیجه هیچ کدام موافق ورود به این جنگ نیستند. حتی جنگ با ایران ترس در دل کشورهای حاشیه خلیج فارس می افکند؛ تا جایی که برخی اصحاب برجسته رسانه ای و تحلیلگران حتی از کشورهای عربی براین باورند که اگر به ایران حمله شود؛همه منطقه درآتش این جنگ فرو می رود.
ابوشریف افزود: جنگ دیگری در دلها وجود دارد، اسرائیل نیروهای زیادی را در مرزهای شمالی فلسطین و مرزهای جنوبی لبنان مستقر کرد اما بعد از سخنرانی سید حسن نصرالله (دبیرکل حزب الله لبنان)که به استاد جنگ روانی معروف است و همچنین دیگر اصحاب رسانه مانند انیس نقاش به این شیوه یعنی هراس انگیزی از طریق رسانه ها و جنگ روانی تکیه می کنند. این اقدام ترس در دل اسرائیلی ها وارد کرد.
اسرائیل سعی کرده وارد جنگ صهیونیستی و آمریکایی در منطقه شود، اما شکست سختی خورد، چراکه می ترسد. اسرائیل می خواهد با حماس بجنگند، اما به خاطر وجود این ترس نمی توانند در هر تصمیمی که اتخاذ کرده اند، پیروز شود. اگر اسرائیل سرنگون شود؛بالطبع گروه های دیگر هم با ضعف روبرو می شوند.
اسرائیلی ها می خواهند ازآنچه دراختیار دارند مانند نوارغزه و فشارهایی که علیه حماس وارد می آورند، استفاده کنند. وجود اختلافات داخلی زیاد بین گروه های مختلف اسرائیلی، مشکل بزرگ دیگری است که اسرائیل با آن روبرو است. یعنی هنگامی ایهود اولمرت بخواهد از موضوعی عقب نشینی کند، لیبرمن تهدید به عقب نشینی از دولت می کند به این ترتیب اسرائیلی ها نمی توانند تصمیم خاصی اتخاذ کنند. آنان رو به جلو حرکت می کنند درعین حال برای جلب رضایت مندی شهرک نشینان، ساخت 770 واحد مسکونی در کرانه باختری و قدس را اعلام می کنند، و همزمان می خواهند روند صلح را ادامه دهند.
درباره موضع آمریکا هم می توان گفت که موضعگیری واقعی وجود ندارد که اسرائیل را ملزم به برنامه و اصول مشخصی کند؛ درنهایت آنان روند صلح را مطرح می کنند، اما هیچ یک از طرفها را ملزم به حرکت در مسیر آن نمی کنند.
نماینده جنبش جهاد اسلامی تاکید کرد: تمام چیزی که اکنون اسرائیل می خواهد این است که تشکیلات خودگردان فلسطین مقاومت را پاکسازی کند و بعد ازآن به این فکرمی کنند که شاید به تشکیلات خودگردان فلسطین مدال پیروزی بدهند یا شاید هم خیر و تازه بعد ازآن به مسائل دیگر فکر می کنند .
مشکلات پیچیده فلسطین درهیچ حالتی حل نمی شود، مثل مسئله مرزها، مشکل شهرکها و مسئله آبها از مشکلات بزرگی است که مسئله فلسطین با آن روبرو است. همچنان مشکل تونلها در زیر مسجد الاقصی وجود دارد و آیا ممکن است با وجود این مشکلات تن به مذاکره داد؟
عملیات اسکان وشهرک سازی در داخل اسرائیل سبب انفجار فلسطین از درون می شود و خود اسرائیلی ها هم به این مسئله واقف هستند و این بزرگترین مشکلی است که اسرائیل منتظر آن است. اسرائیل مشکلات زیادی دارد و به این ترتیب نمی تواند برقرار کننده صلح باشد. حتی نمی تواند جنگ واقعی به راه بیندازد.
به نظر من آمریکا دسیسه چین اول برای ورود به نوارغزه است و می خواهد که اسرائیل درغزه پیروز شود تا بعد از آن به سوی لبنان برود و جنگ جدیدی را با اطلاع آمریکا به راه بیندازد و ممکن است خود آمریکایی ها هم به اسرائیل کمک کنند.
ابوشریف افزود : ما نمی خواهیم که در این زمان جنگی به راه افتد، اما اگر چنین امری اتفاق بیفتد من معتقدم که مقاومت می تواند به این مسائل پاسخ دهد.
س: آقای ابوشریف از سخنان شما اینگونه برمی آید که اسرائیلی ها کم کم درصدد هستند تا فشار خود را بر مقاومت افزایش دهند، درگذشته شاید اسرائیلی ها با جنگهای بزرگ تلاش می کردند تا جبهه عربی را شکست بدهند، به نظرمی آید اسرائیلی ها درحال حاضر یک استراتژی جدیدی درپیش گرفتند و آن اینکه نیروهای مخالف خود را که امروز در جریان مقاومت خلاصه می شود ببرند دریک جای خاصی مانند غزه و با فشار نظامی سیاسی و همراهی کشورهای عربی آنها را دریک جا حبس کند و آنها را از کارایی بیندازند و کشورهای عربی هم درسال 2007 نشان دادند که با این تفکر به زبان ناگفته همراه هستند، آیا به نظر شما این نگاه درست است یا خیر؟
نماینده جنبش جهاد اسلامی : بالطبع نظر شما درست است، دشمن دائما تلاش می کند و می اندیشد. دشمن می خواهد فلسطینی ها را درمحاصره قرار بدهد تا جنگ و درگیری داخلی در فلسطین به وقوع بپیوندد. دشمن می خواهد مقاومت با خودش وارد جنگ شود. فتح با حماس و حماس با فتح و فتح با جهاد و جهاد با فتح و همه فلسطینی ها با یگدیگر درگیر شوند و اسرائیل هم نظاره گر این صحنه باشد.
![]() ![]() |
س: قبل ازاینکه غزه از سوی رژیم اسرائیل به نیروهای مقاومت واگذار شود به نوعی برخی این خروج را پیروزی برای جریان مقاومت درغزه می دانستند، اما نگاهی دیگر هم وجود دارد و آنکه این حرکت اسرائیل بسیار حساب شده بود چرا که نیروهای مخالف خود را دریک جا جمع می کند و به این ترتیب سرکوب آنان راحتر می شود؟
ابوشریف : بله این دو نظریه به صورت نسبی درست است. اشغالگران مسئول وضعیت انسانی هستند که ملت فلسطین در آن به سرمی برد،زیرا آنان براساس قوانین بین المللی اشغالگران هستند و درعین حال درغزه فرصت درگیری روزانه بین فلسطینیان و ارتش اسرائیل وجود دارد. اما درعین حال عملیات عقب نشینی دلیل ضعفی است که اسرائیل را دربرگرفته است.
اینکه اسرائیل درحالت ضعف و سستی قرار دارد،مسئله بدیهی است؛ درسطح سران و ارتش اسرائیل شاهد یک ضعف غیرعادی و درسطح احزاب هم شاهد یک درگیری و کشمکش هستیم . به نظر من اولمرت تاکنون با حمایت آمریکا توانست دوام بیاورد نه، بلکه از طریق وضعیت درست درون اسرائیل. همه این امور بیانگر ضعف در داخل جامعه اسرائیل است. بالطبع درمقابل اسرائیل می خواهد مقاومت را محاصره و ضعیف کند، اما محاصره اخیر را آزموده است و این محاصره بسیار ظالمانه بود که درآن تشکیلات خودگردان ،اسرائیل و آمریکا وکشورهای غربی و همه کشورهای عربی بدون استثناء درآن شرکت داشتند ،اما ملت فلسطین خود دیوارها را شکستند و به سوی مصر حرکت کردند واین اقدام همه حساب و کتاب های اسرائیلی ها را تغییر داد. به این ترتیب به سوی گزینه نظامی روی آوردند. بالطبع درابتدا این اقدام یک عملیات آزمایشی بود. نمی توان گفت که این عملیات پایان اقدامات بود بلکه مقدمه ای بود برای تعیین برنامه و اهداف جدید. اسرائیل می خواهد وارد غزه شود، اما نمی خواهد گرفتار گرداب نوارغزه بشود. اسرائیل از مدتها است که آرزو دارد که ازاین وضعیت خلاص و رها شود.
ابوشریف خاطرنشان کرد : اسرائیل می خواهد به حزب الله ضربه بزند، اما واقعا چقدر قدرت دارد؟ اسرائیل می خواهد قدرت ارتش را بازسازی کند. به این ترتیب به ارتش آموزش می دهد و مانورهای زیادی درداخل برگزارمی کند، اما به مجرد سخنرانی سید حسن نصرالله پس از شهادت عماد مغنیه جامعه اسرائیل به شدت دچار ترس و هراس شد و سخنرانی دوم وجود و ریشه اسرائیل را به لرزه درآورد.
امروز کشورهای عربی به شکل واضح با اسرائیل دسیسه چینی می کنند، زیرا سرنوشت همه این رژیمهای عربی به سرنوشت آمریکا و اسرائیل مربوط می شود. بنابراین این رژیمها بسیار مشتاق به باقی ماندن خود هستند؛همچنانکه درحال حاضر نسبت به حضور و باقی ماندن اسرائیل نیز اشتیاق دارند. بنابراین سعی می کنند تا به اسرائیل با همه ابزار و آلات کمک کنند، اما حال این سئوال را مطرح می کنیم که آیا این دسیسه ها به سرانجام موفقیت آمیزی می رسند؟ به نظر من موفق نمی شوند، چراکه زمان به سمت عکس پیش می رود.
وی تصریح کرد : نفوذ آمریکایی درمنطقه ضعیف شده است، آمریکا درعراق و افغانستان نتوانست اهداف خود را محقق سازد. خسارتهای جنگ به ارقام خیالی رسیده و بر وضعیت اقتصادی آمریکا و جهان تاثیر گذاشت. ارزش دلار روز به روز پایین می آید وقیمت نفت افزایش می یابد. اخیرا پیش بینی شده، خسارتهای جنگ آمریکا به سه هزارتریلیون دلارمی رسد واین رقم هولناک است. همه این امور به نفع طرف دیگر یعنی ایران، مقاومت در فلسطین و لبنان است.
کشورهای عربی از مشکلاتی رنج می برند؛ مانند مصر علاوه بر مشکلات سیاسی با مشکلات اجتماعی بسیار زیادی روبرو است سال گذشته بیش از هزار تظاهرات در مصر برگزار شد. این ارقام درمصر بی نظیر است.
اگر به این مشکلات که مشکلات داخلی است؛ مشکلات سیاسی را اضافه کنیم این امکان وجود دارد که رژیم مصر را تغییر دهد. تغییر در رژیم مصری ممکن است وضعیت منطقه را تغییر دهد. دراین حال که آمریکا و اسرائیل دچار مشکلاتی هستند آنان نمی توانند دست به جنگ واقعی بزنند.
مهر: یکی ازنکاتی که دربحث غزه مطرح می شود، دیدگاه های کشورهای عربی است به نظرمی رسد که درشرایط فعلی اغلب بحث مصر را مطرح می کند خیلی ها معتقدند که دیدگاههای کشورهای عربی نسبت به فلسطین با توجه به مشکلات داخلی که دارند، مقداری از ایده آلهای عربی دور شده اند، می خواهیم بگویم که تاکنون دربحث غزه به طور مشخص نقش کشورهای عربی چقدر بوده و چقدر پتانسیل دارند؟
شکیبایی: تقریبا 22 کشورعربی اطراف فلسطین هستند با جمعیتی بالغ بر300 میلیون نفرکه از دونوع ظرفیت برخوردارند. یکی ظرفیت های رسمی که دولتها هستند ودیگر مردمی هستند. متاسفانه بین ظرفیت های رسمی و مردمی تفاوت وجود دارد. نظام بسته کشور های عربی این اجازه را به ظرفیتهای مردمی نداده است تا از قابلیتهای موجود از مردم فلسطین حمایت کند.
سطح رسمی عربی، رضایت آمریکا را در نزدیکی به اسرائیل می داند و به این علت که نظامهای بسته سیاسی دارند و همچنین از بیم دولتهای غربی در چارچوب بحث دموکراسی یا بحث روند آزاد قدرت در کشورهای عربی متاسفانه این کشورها این اجازه را نمی توانند پیدا کنند که همگام با مردم در حمایت از مسئله فلسطین اقدام کنند.
خوشبختانه کشورهای عربی ظرفیتهای خیلی بالایی دارند این ظرفیتها در سال 2006 یعنی پس از شکست اسرائیل توسط حزب الله یکجا جمع شد. ما در سال 1967 بعد از پایان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل شاهد این بودیم که کشورهای عربی یک نشست فوق العاده ای را در خارطوم-پایتخت سودان- تشکیل می دهند و درآن به خاطر شکستی که از اسرائیل خوردند، سه "نه" بزرگ به اسرائیل گفتند، نه مذاکره می کنیم، نه به رسمیت می شناسیم و نه تسلیم می شویم.
![]() |
تقریبا 40 سال بعد از اجلاس خارطوم ما شاهد این هستیم که حزب الله لبنان ، اسرائیل دشمن شماره یک اعراب را شکست می دهد و بلافاصله بعد از این شکست سران عرب در ریاض اجلاس فوق العاده ای را تشکیل می دهند دقیقا آن "نه" ها را را به بله تبدیل می کنند یعنی می گویند هم مذاکره می کنیم هم تسلیم می شویم هم شناسایی می کنیم . این تفاوت، تفاوت بین دیدگاه ها است.40 سال پیش شکست خوردند اعلام کردند که حاضریم بپذیریم و 40 سال بعد می آیند پیروز می شوند و حاضر می شوند که وابسته بشوند. این نشان می دهد یک فشار بر سطح رسمی کشورهای عربی حاکم است و اینها را مجبور می کند با توجه به یک شرایط استثنایی که حزب الله لبنان و جریان مقاومت پس از 40 سال دراختیارشان قرار می دهد، نپذیرند.
اینجا برای کشورهای عربی نقطه اجماع بود؛ این کشورها می توانستند ازاین فرصت استفاده کنند و از موضع برتر با آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد گفتگو شوند. این کارصورت نگرفت تا جایی که آمریکا دست به کار می شود و کشورهای عربی را برای شرکت در آناپولیس فرا می خواند و با ایران هراسی، توانستند به راحتی این اجماع عربی را از هم بپاشند و کشورهای عربی را یکبار دیگر از جریان مقاومت و ایران سوریه و حزب الله جدا کنند و آنان را ببرند به آناپولیس و آنان را سریک میز با اسرائیلی که شکست خورده است، بنشانند.
شکیبایی گفت : بنابراین می شود گفت یک عامل بیرونی نمی گذارد کشورها در سطح رسمی با هم به اجماع برسند، اما شاهد این هستیم که حرکتهای مردمی همواره به نفع ملت فلسطین بوده است و اگر حمایت آمریکا و کشورهای غربی عضو اتحادیه اروپا از نظامهای سیاسی ای که پس از گذشت این همه تجربه های دموکراسی در منطقه مانند ایران و ترکیه و بیشتر کشورها که دارند انتخابات برگزار می کنند و درحالی که این کشورهای عربی هنوز هم یک انتخابات برگزار نکردند، نباشد، قطعا سطح مردمی تحریک خواهند شد علیه این نظامهای رسمی و این ظرفیتها را به نفع مردم فلسطین فعال می کنند.
ادامه دارد...
نظر شما