امروزه فنآوری اطلاعات ذخیرهسازی اطلاعاتی را ممکن ساخته است که در گذشته جز با انبارهایی بزرگ از پروندههای قطور ممکن نبوده است. اما این امر کمّی تنها خصوصیت عصر اطلاعات نیست. امروزه فنآوری اطلاعات بازیابی اطلاعاتی را میسور ساخته که در گذشته بعضاً ممکن نبوده و بعضاً بسیار مشکل بوده است.
در زمینه تأثیرات فنآوری اطلاعات بر حریم خصوصی مقالات و کتب زیادی به نگارش در آمدهاند. حریم خصوصی چیست و چه حد آن لازم است از سوی افراد دیگر حرمت نهاده شود؟ نهادها چه وظایفی در باب حفظ حریم خصوصی افراد دارند؟ آیا میتوانند اهداف نهادی خود را بر حفظ حریم خصوصی افراد مقدم دارند؟ آیا دولتها میتوانند حریم خصوصی افراد را نقض کنند؟ اگر این حکم استثنایی دارد (که دارد) ملاک آن چیست و چه کسی در باب مصادیق این احکام استثنایی و ملاکهای آن داوری میکند یا باید بکند؟ اینها سئوالاتی بنیادین درباب حریم خصوصی در فنآوری اطلاعات هستند.
بسیاری از افرادی که در این موضوع قلم زدهاند اذعان دارند که اگر افراد بخواهند در جامعهای خاص زندگی کنند برخی اطلاعات خصوصی ایشان از قبیل سن و محل زندگی و محل تولد و مانند آن برای جریان مؤثر کارهای دولتی و نیز ارتباطات روزمره طرفینی در آن جامعه لازم است.
اما نوع اطلاعاتی که برای این دو امر لازم است و نیز محدوده و گستره آنها بحثانگیز و مورد اختلاف است. فنآوری اطلاعات موجب شده است که سؤالات مطرح در این زمینه سؤالاتی گردند که جوابهایی فوری را طلب کنند. از آن جهت که قدرت فنآوری در ذخیره سازی اطلاعات و بازیابی آنها فوق العاده است.
شاید بعضی وقتها در محاورات خصوصی چیزی را بگوییم که امید داشته باشیم شنوندگان آن را به فراموشی بسپارند یا چیزی را بنویسیم که بعدها از آن پشیمان گشته و امیدوار باشیم که خوانندگان برگههای ما را در لابلای دیگر برگههای متعدد و متفرق بایگانی خویش گم کنند و دیگر به خواندن آنها مبادرت نورزند.
ولی فنآوری اطلاعات به همه این امکان را میدهد که همه اطلاعات حال و گذشته را به نحوی سامانمند بایگانی و ذخیره کنند و هر وقت آن را لازم داشتند فوراً آن را بیابند. از این جهت اگر حریم خصوصی شما در زمان و مکانی خاص افشا گردد امید نداشته باشید که کاربران رایانهها آن را فراموش کنند چرا که فنآوری اطلاعات این امکان را سلب کرده است.
امروزه حریم خصوصی اشخاص در معرض خطراتی است که قبل از فنآوری اطلاعات هرگز پیش نمیآمده است، همان طور که قبل از پیدایش فنآوری الکتریسته هیچ کس در معرض خطر برق گرفتگی نبوده است. مسؤلیت افراد، نهادها، و دولتها در قبال این خطرات چیست؟ با چه تدابیری باید این احساس عدم امنیت را کاهش داد؟
در اروپا در دهه 1960 بیشترین دلواپسی در مورد نقش دولت در ایجاد و استفاده از پایگاه دادههای حاوی اطلاعات شهروندان بود. گرچه حفظ اطلاعات نزد دولتها امر جدیدی نبود، ولی اسناد رایانهای درصد امکان ردیابی افراد را فوقالعاده افزایش داده بود. پایگاه دادهها جایگزین پروندههای قطور شد، همه جا میشد یک رونوشت آنها را بدون نیاز به فضایی خاص تکثیر کرد.
در نتیجه دولتها امکان بیشتری برای استفاده از آنها پیدا کردند که در گذشته برایشان به صرفه نبود یا بودجه آن را نداشتند. اشتیاق روزافزونی در دولتها پدید آمد که هر چه بیشتر اطلاعات زیادتری را از افراد ذخیره کنند تا هنگام نیاز آن اطلاعات را بازیابی کنند. از اثر انگشت گرفته تا آدرس منزل و فامیلها و شغلها و روابط اجتماعی و فعالیتهای سیاسی و جاهایی که سفر کرده و نکرده و...
در عین حال نباید غفلت کرد که ما بهسرعت به جامعه الکترونیکی نزدیک میشویم و این نحو مثالها بهزودی به تاریخ خواهد پیوست و ما نیز دچار همان چالشهایی خواهیم شد که مخترعان فنآوری اینک یا قبل از اینک با آن مواجه شدند. بنابراین باید برای مشکلات فنآوری اطلاعات نیز چاره و راهکاری ارائه کنیم که البته باید مطابق با موازین دینی، ملی، و فرهنگی خودمان باشد.
یکی دیگر از مشکلات فنآوری اطلاعات در این خصوص آن است که مردمان برای اینکه حریم خصوصیشان را محفوظ بدارند ناچارند از بسیاری از کارهایی که قبلاً انجام میدادند از خوف اطلاع دیگران دست بردارند. به نظر ناظران حقوق بشر این امر موجب محدودیت در آزادیهای مدنی و خودمختاری و استقلال رأی افراد میشود و خود امری ناپسند است. مواردی هست که میتوان این محدودیت را امری شایسته یا ناشایست تلقی نمود و احکام این موارد در فرهنگ ما گاهی متفاوت با این احکام در فرهنگ غرب است.
نظر شما