پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۴ خرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۵۸

فلسفة اخلاق

فلسفة اخلاق

کتاب "فلسفة اخلاق" تالیف جیمز ریچلز با ترجمه آرش اخگری از سوی انتشارات حکمت در 304 صفحه و شمارگان 1000 نسخه منتشر شد.

 خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه:  «اخلاق در معنای حداقلی عبارت است از تلاش برای قرار دادن رفتار خود تحت هدایت عقل، یعنی کاری را انجام دهیم که مناسب‌ترین دلایل برای انجام آن وجود دارد...» . این کتاب با مبنا قرار دادن این تعریف از اخلاق می‌کوشد ما را به درکی نظام‌مند از ماهیت اخلاق و آنچه اخلاق از ما می‌طلبد برساند و این پرسش سقراطی را پیش‌ روی خود قرار داده است که «چگونه باید زیست و چرا».

رویکرد کتاب کاملاً تحلیلی و آموزشی است و در آن به مباحثی همچون نسبی‌گرایی فرهنگی، ذهنی‌گرایی اخلاقی، خودگرایی روان‌شناختی و اخلاقی، قرارداد اجتماعی، اخلاق فضیلت، و نسبت اخلاق و دین پرداخته شده است. جیمز ریچلز استاد فلسفة دانشگاه آلاباما در بیرمنگهام بوده است. برخی از کتاب‌های وی عبارتند از پایان حیات: اتانازی و اخلاق (1986)؛ برآمده از حیوانات: لوازم اخلاقی نظریة داروین (1990)؛ آیا اخلاق می‌تواند پاسخی فراهم آورد و مقالات دیگر (1997).

در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: سقراط یکی از نخستین و بهترین فیلسوفان اخلاق گفته است که این حوزه نه به معنای «مسئه‌ای کم‌اهمیت» بلکه به این امر می‌پردازد که «چگونه باید زندگی کرد» . این کتاب مقدمه‌ای بر فلسفة اخلاق در این معنای وسیع است. البته این موضوع گسترده‌تر از آن است که در کتابی کوچک بگنجد: بنابراین باید تصمیم گرفت که چه مسایلی بر جای بماند و چه چیز حذف شود. اندیشة راهبر من چنین بوده است: شخصی را فرض کنید که چیزی دربارة این موضوع نمی‌داند اما می‌خواهد زمانی را صرف یادگیری آن کند.

نخستین و مهم‌ترین موضوعاتی که لازم است او بداند چیست؟ این کتاب پاسخ من به این پرسش است. سعی نکرده‌ام که به همة موضوعات مطرح در این حوزه بپردازم: حتی سعی نکرده‌ام که دربارة موضوعات طرح شده در این کتاب همة مطالبی را که می‌توان گفت طرح کنم. بلکه کوشیده‌ام به مهم‌ترین آرایی بپردازم که هر نو آموزی باید با آنها مواجه شود. فصل‌ها چنان نگاشته شده‌اند که بتوان آنها را مستقل از هم خواند. آنها در واقع جستارهایی جداگانه دربارة موضوعاتی متنوع هستند. از این رو فرد علاقمند به خودگرایی اخلاقی می‌تواند مستقیماً به فصل شش رجوع کند و در مقدمه‌ای مستقل در باب این نظریه را در آنجا بیابد. البته زمانی که این کتاب از ابتدا خوانده شود داستانی کم و بیش پیوسته را باز می‌‌گوید. فصل نخست «مفهومی حداقلی» از اخلاق را عرضه می‌کند. فصول میانی مهم‌ترین نظریه‌های عام اخلاقی را طرح می‌کنند (با بحث‌هایی انحرافی که البته متناسب به نظر می‌آمدند) و فصل پایانی دیدگاه خود من را در این باره عرضه می‌دارد که یک نظریة رضایت‌بخش اخلاقی باید به چه شکلی باشد. هدف این کتاب مهیا کردن شرحی جامع و یگانه از «حقیقت» موضوعات مطروحه نیست. این مسیر برای آشنایی با این موضوع مناسب نیست. فلسفه فیزیک نیست.

در فیزیک حجم عظیمی از حقایق اثبات شده وجود دارد که هیچ فیزیکدان رقیبی نمی‌تواند با آنها مخالفت کند و هر نوآموزی باید به جد آنها را فرا گیرد. (معلمان فیزیک به ندرت نوآموزان را دعوت می‌کنند تا دربارة قوانین ترمودینامیک بیندیشند) البته در میان فیزیکدان‌ها اختلاف نظر و مشاجرات حل ناشده‌ای وجود دارد، اما این امور عموماً در پس زمینة توافقات اصلی و گستردة پیشین صورت می‌گیرد. در مقابل، در فلسفه همة مسائل یا اغلب مسائل اختلافی هستند. فیلسوفان «رقیب» حتی در باب موضوعات بنیادین اختلاف نظر دارند. یک کتاب مقدماتی خوب نمی‌تواند این واقعیت تا حدودی اسف‌انگیز را پنهان دارد. از این رو شما مجموعه‌ای از آراء، نظریات و دلایل متعارض را خواهید یافت.

نویسنده در بخش دیگری از مقدمه خود متذکر شده است : دیدگاه‌های خود من در چگونگی عرضة این آراء نقش دارد. تلاش نکرده‌ام این امر را پنهان سازم که برخی از این آراء را متقاعد کننده‌تر از برخی دیگر می‌دانم و روشن است فیلسوفی با ارزیابی‌های متفاوت می‌تواند بسیاری از این آراء را به گونه‌ای متفاوت عرضه دارد. اما کوشیده‌ام تا آراء متعارض را منصفانه عرضه کنم و هر گاه بر نظریه‌ای صحه گذاشته‌ام یا آن را رد کرده‌ام کوشیده‌ام تا دلیل رد یا تأیید آن را بیان کنم. فلسفه نظیر اخلاق از آغاز تا پایان اِعمال دلیل است. آرایی که بالاتر قرار می‌گیرند آنهایی هستند که مهم‌ترین دلایل به نفع آنها موجود است. اگر این کتاب کامیاب باشد خواننده آن‌قدر خواهد آموخت که خود بتواند دریابد که قوت دلایل در کدام طرف است.

کد خبر 688160

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha