به گزارش خبرنگار مهر، عصر دیروز در نشست نقد و بررسی کتاب «جان شناسی و جهان شناسی» نوشته ویلیام چیتیک در شهر کتاب مرکزی برگزار شد، دکتر مهدی محبتی در مورد «روش شناسی ویلیام چیتیک در مورد مقایسه مولوی و ابن عربی» سخنرانی کرد.
دکتر محبتی در آغاز به اهمیت مسئله همیشگی تأثیر و تأثر میان مولوی و ابن عربی اشاره کرد و سپس به دلیل عمده توجه شرق شناسان به آثار عرفانی اسلامی و شرقی پرداخت و گفت: مشکل اصلی امثال چیتیک و خاورشناسان بزرگ این است که در دنیای متکثر که درد انسان بی معنایی است، به دنبال راه حل می گردند. آنها می کوشند پلی میان نهانی ترین لایه آدمی با عینی ترین مرتبه وجود بیابند و به همین دلیل است که تا این اندازه جذب ابن عربی گشته اند.
دکتر محبتی به نظریه وحدت وجود ابن عربی اشاره کرد و گفت: این نظریه که بیان ساده آن این است که خلق حق منبسط شده است و حق خلق متکثر شده است، در مورد رابطه جان و جهان بالاترین جمله است و باعث شده شرق شناسان تا این اندازه به او توجه کنند.
وی به جایگاه چیتیک در این میان اشاره کرد و گفت: چیتیک با درک این اهمیت ابن عربی از یکسو و اهمیت مولانا به عنوان قلب عرفان ایرانی به قرون چهارم تا هفتم هجری در عرفان ایرانی که نقطه اوج آن است پرداخته است.
وی سپس به نگاههای متفاوت به ابن عربی و مولانا اشاره کرد و گفت: دو نگاه رایج به ابن عربی بر ادبیات ابن عربی پژوهی غالب است، یک نگاه او را عارفی سخت اندیش و خشک و غیرقابل انعطاف معرفی می کند و نگاه دوم او را یکی از مهمترین فیلسوفان جهان اسلام می داند، در مورد مولانا هم همین طور است، یعنی از یکسو برخی او را عارفی سطحی اندیش و عوام گرا می خوانند که نماینده عوام جامعه است و از سوی دیگر او را عارف بالا و بزرگ و یگانه فرهنگ اسلامی قلمداد می کنند.
وی تأکید کرد: نظر به حشر و نشر مولانا با صدرالدین قونوی، فرزند خوانده و مهمترین شارح ابن عربی که یکسال پس از مولانا مرده و حتی بر جنازه مولانا نماز خوانده است، همواره این بحث بوده است که آیا اندیشه های ابن عربی بر او تأثیر گذاشته است یا خیر و اگر چنین است آیا می توان گفت مقام ابن عربی از مولانا بالاتر است.
دکتر محبتی در ادامه به روش چیتیک در حل این معضل پرداخت و گفت: چیتیک در گام نخست با استادی محل نزاع را روشن کرده است و نشان داده که این رسم نامیمون همواره در تفکر شرقی بوده که دوقطبی بیندیشد و یکی را بر دیگری برتری دهد. در حالی که این طریق اندیشیدن از نظر چیتیک ذاتا نامطلوب است.
محبتی در ادامه به شرح وحدت وجود از دید ابن عربی با تفسیر چیتیک پرداخت و با اشاره به مولوی گفت: از نظر چیتیک مولوی و ابن عربی هر دو یک چیز را می گویند، منتها یکی از منظر علمی و دیگری با امثال و حکم.
وی تأکید کرد: چیتیک با نقد نیکلسون می کوشد نشان دهد که تأثیر ابن عربی بر مولانا چندان قابل شناسایی نیست، گرچه بر این سخن می توان انتقادهایی وارد کرد.
وی در پایان گفت: چیتیک از این تحقیقات جستجوی معنا برای این جهان بحران زده از نظر معنا را جستجو می کند، او با جسارت سایر مستشرقان را نقد می کند و حرفهای خود را به شیوه ای مستدل و مستند و با بیانی ساده و روان می گوید.
نظر شما