پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۸ خرداد ۱۳۸۷، ۹:۰۱

دکتر قراملکی: تجربه فلسفی را از تجارب عرفانی و دینی متمایز نکرده‌ایم

دکتر قراملکی: تجربه فلسفی را از تجارب عرفانی و دینی متمایز نکرده‌ایم

دکتر فرامرز قراملکی معتقد است یکی از آسیبهایی که فراروی رویکرد ما نسبت به فلسفه اسلامی وجود دارد آن است که میان تجربه فلسفی با تجربه‌های عرفانی و دینی و عرفی تمایز قایل نشده‌ایم.

استاد دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگارمهر پیرامون مسئله بحران در فلسفه اسلامی گفت: واژه بحران از واژه‌های تفسیرپذیر است. ما می‌توانیم از بحران روش‌شناسی، بحران در مبنا و غیره صحبت کنیم ، بنابراین این واژه را باید باز کرد تا مشخص شود منظور از بحران چیست. به نظر من بهتر است به جای بحران از آسیب‌شناسی فلسفه اسلامی به عنوان یک گستره صحبت کنیم.

وی در ادامه افزود: آسیبهای مختلفی را در فلسفه اسلامی می‌توان رصد کرد.یکی از آنها این است که فلسفه ما باید مبتنی بر تجارب فلسفی باشد واکنون بین فلسفه‌نگاری‌های معاصر وتجارب فلسفی رخنه وجود دارد و اگر این روند تداوم پیدا کند فلسفه اسلامی از محتوا تهی خواهد شد. فلسفه‌نگاری در تداوم فلسفه‌خوانی نیست، بلکه باید تکمیل‌کننده و ادامه فلسفه‌های قبلی باشد. از دیگرسو ما هنوز تجربه فلسفی را از تجارب عرفانی، دینی و عرفی متمایز نکرده‌ایم.

این پژوهشگر فلسفه ادامه داد: فلسفه باید مبتنی بر منطق باشد نه تجارب شخصی. اکنون ما آن طور که باید از مهارتهای منطقی برای فلسفه استفاده نمی‌کنیم. بسیاری منطق را یاد می‌گیرند که چیزی یاد بگیرند نه اینکه از آن در فلسفه استفاده کنند.

آسیب دیگر مربوط به جهت‌گیری مطالعات فلسفی است. نگاهها هنوز معطوف به مسئله‌گشائی برای مسائل نظری و تکراری است. اکنون توقع از فیلسوفان ابعاد گسترده‌تری پیدا کرده است. انتظار می‌رود فیلسوف بتواند به مسائل فلسفی عملی هم پاسخ بدهد. در حال حاضرفیلسوفان ما چه سهمی در پاسخگوئی به نیازهای جامعه پیرامون مسائل وجود شناسی دارند؟ ما اکنون می‌بینیم که مسائل خودشناسی، جایگاه انسان در هستی و آزادی در کتب منتشره فلسفه سهم اندکی دارند.

قراملکی اظهار داشت: ما در یک چارچوب سنتی گرفتار شده‌ایم و نوآوریی رخ نمی‌دهد. فیلسوفان باید نقاط جدیدی را برای فلسفه اسلامی نشانه بروند. اولین گام برای ما می‌تواند گشودن قلمروهای جدید در فلسفه اسلامی باشد. اکنون در جهان، فلسفه در زمینه تسکین درمانی بسیار فعال است. به‌خصوص پیرامون مسائل مربوط به مرگ. مسئله مرگ از مواردی است که در دین ما بسیار به آن توجه شده است اما در فلسفه به هیچ عنوان به این امر پرداخته نمی‌شود. از فیلسوف توقع نمی‌رود به ساماندهی اقتصاد بپردازد اما تا مبانی فلسفی اقتصاد مشخص نشود سامان دادن اقتصاد کار دشواری است.

دکتر قرا ملکی در پاسخ به این سئوال که آیا فلسفه اسلامی می‌تواند با مسائل روز ارتباط برقرار کند بیان کرد: بدون تردید بله. چون آزادمنشی فلسفی در سنت ما وجود دارد. ما اندیشمندانی داریم که در راه فلسفه شهید شده‌اند. از طرف دیگر فلسفه اسلامی مبتنی بر منابع دینی است و میراث قوی‌ای دارد همچنین درطول تاریخ نشان داده است در رقابت با فلسفه‌های دیگر می‌تواند شکوفا شود. به عنوان مثال در مسئله "فلسفه برای کودکان" میراث ادبی و فلسفی خوبی داریم.، بسیاری از داستانهای حکیمانه عطار، سعدی و سنائی می‌توانند الگوی ما برای این مسئله قرار بگیرند.

این استاد فلسفه در خصوص وضعیت تدریس فلسفه اسلامی در دانشگاهها افزود: این بحث مستلزم مطالعه تجربی گسترده‌ای است تا بتوانیم به طور کلی وضعیت موجود را با وضعیت مطلوب بسنجیم. اما به صورت کیفی چندان مطلوب نیست. صرفاً با ملاحظه پایان‌نامه ها وجزوه‌های درسی می‌بینیم هنوز مسئله اصالت وجود یا ماهیت مطرح است و کسی از خود نمی‌پرسد آیا مسائل جدید نمی‌توانند مورد توجه قرار بگیرند؟

کد خبر 700624

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha