گرجستان به شدت مخالف استقلال خواهی دو منطقه اوستیای جنوبی و آنجازیاست که این سیاست تفلیس از سوی ایالات متحده آمریکا در راستای امتیاز گرفتن از روسیه که هم مرز با این کشور و مخالف پیوستن گرجستان و اوکراین به ناتو است ، حمایت می شود.
اوستیای جنوبی در منطقه قفقاز واقع شده و در دوران حکومت اتحاد جماهیر شوروی یکی از استان های خودگردان گرجستان محسوب می شد و در سال 1990 موقعیت این استان به یک جمهوری خودگران متعلق به گرجستان تبدیل شده ولی با فروپاشی بلوک شرق ( اتحاد جماهیر شوروری ) گرجستان در سال 1991استقلال پیدا کرد و گروه های جدایی طلبی و استقلال خواه اوستیای جنوبی هم استقلال خود را از گرجستان اعلام کردند. در این مقطع درگیری میان استقلال خواهان و اوسیتای جنوبی و ساکنان گرجستانی این اوستان درگیری رخ داد. تا اینکه ارتش گرجستان به خاطر جلوگیری از بروز جنگ داخلی و واکنش روسیه - حمایت از جدایی طلبان اوستیای جنوبی در حمایت از استقلال خواهان این استان در سال 1992 آتش بس اعلام کرد. با اعلام آتش بس نیروی پاسدار صلح متشکل از روسیه ، گرجستان و نظامیان اوسیتای جنوبی تشکیل شد و سازمان امنیت و همکاری اروپا یک گروه ناظر را برای نظارت بر عملیات صلحبانی به گرجستان فرستاد.
کارشناسان مسائل بین الملل معتقدند جنگ جدید میان گرجستان و اوستیای جنوبی به نوعی جنگ پنهان میان کاخ کرملین و کاخ سفید است که دو طرف در دو قطب مختلف جنگ قرار دادند. یعنی اینکه ویژگی جدید حمله نیروهای گرجستان به اوستیای جنوبی قطبی شدن مواضع روسیه و آمریکاست.
میخائیل ساکا شویلی که در راستای پروسه انقلابهای مخملین در اقمار شوروی از سوی ایالات متحده آمریکا و حمایت اتحادیه اروپا تحت عنوان انقلاب " گل رز " به قدرت رسید تا دموکراسی مورد علاقه و جهت دار غربی ها را در حیات خلوط روسیه گسترش دهد به شدت در دوئل جدید از سوی کاخ سفید حمایت می شود. ایالات متحده آمریکا بعد از فروپاشی بلوک شرق و نبود قدرت برابر در مقابل سیاستهای کاخ سفید در راستای محاصره روسیه در مرزهایش گام برداشت که سناریوی انقلاب های مخملین در اوکراین و گرجستان در نزدیکی مرزهای روسیه در همین راستا قابل تجزیه و تحلیل است.
تشدید بحران در مرزهای روسیه - گرجستان و حمله نظامی جدید تفلیس به اوسیتای جنوبی در قالب دو رویکرد کلی قابل تجزیه و تحلیل است : اول اینکه ، حمایت آمریکا و اروپا از ساکاشویلی و سیاست های وی در برابر روسیه در راستای امتیاز گیری از کاخ کرملین برای دست کشیدن مسکو ازمخالفت های شدید جهت پیوستن تفلیس به سازمان پیمان اتلانتیک شمالی ( ناتو) صورت می گیرد. تشدید بحران درمرزهای روسیه و خطر بحران جنگ داخلی سناریویی است که غرب در قبال روسیه جهت عقب نشینی مسکو از سیاستهایش دنبال می کند. درگیری جدید در اوستیای جنوبی در همین راستا قابل ارزیابی است.
دوم اینکه درقطب مقابل قدرتنمایی روسیه در بحران اوستیای جنوبی است . کوتاه نیامدن مسکو در برابر سیاست های ساکاشویلی و حمایت مسکو از جدایی طلبان اوستیای جنوبی از یک سو بیانگر مخالفت کاخ کرملین با گسترش ناتو به مرزهایش است و از سوی دیگر پیام مهم به اقدامات جدید ایالات متحده آمریکا در اروپای شرقی می باشد.
هشدار مقامات روسیه به گرجستان به اقدامی تلافی جویانه به تحرکات جدید آنها به نوعی هشدار به استقرار سپر موشکی آمریکا در دو کشور لهستان و جمهوری چک نیز می باشد. کاخ کرملین بارها از سوی مقامات مختلف لشگری و کشوری به کاخ سفید هشدار داده اگر اقدامات آنها در اروپای شرقی عملی گردد روسیه هم واکنش متقابل انجام خواهد داد. ایستادگی روسیه در مقابل حمله گرجستان به اوستیای جنوبی و سخن گفتن از تقویت حضور نظامی مسکو در کشورهای کوبا و ونزوئلا از سوی مقامات روسی در راستای قدرت نمایی روسیه در مقابل آمریکا و اقدام مقابله به مثل در برابر تحرکات کاخ سفید ارزیابی می گردد.
........................
علی کرمی
نظر شما