ايده آل ترين شكل كاربردي يك برنامه طنز آن است كه تبديل به ابزاري براي تصوير زشتي هاي جامعه شود تا از وراي آن جامعه به سوي سلامت رواني بهتري گام بردارد. اما فقط وقتي اين مساله اتفاق مي افتد كه يك برنامه طنز، به مفهوم واقعي اين كلمه پي ببرد و كار را به لودگي و مسخرگي نكشاند. زيرا تمسخر نه تنها باعث اصلاح نمي شود، بلكه حاد شدن مساله مورد نظر را در پي خواهد داشت و آن را با پيچيدگي هاي ناخوشايند بيشتري هم مواجه مي كند.
مطلب ديگر آنكه، يك برنامه طنز براي خود چارچوب هايي را رعايت مي كند و با زير سوال بردن مسايل مهم و جدي باعث مخدوش شدن آنها نمي شود. يعني اگر يك برنامه به خود اجازه مي دهد در مورد مسايل پزشكي به انتقاد بپردازد، ضمن احترام به دست اندركاران اين رشته بايد مسايلي را مطرح كند كه در حيطه فعاليتش قرار دارد. نه آنكه به تمسخر قشر مورد نظر بپردازد. كه اگر چنين كند نتيجه نا مناسبي دريافت كند.
مجموعه برنامه هايي كه تاكنون مهران مديري در زمينه طنز ساخته است بيشتر از آنكه يك طنز فاخر باشد، به جهت هنري لودگي و هجوي كم ارزش بوده است. مجموعه اين آثار همواره لغات زشت را در جامعه باب كرده اند و استفاده از كلمات توهين آميز و مغاير با شان جامعه در آنها بسيار طبيعي بوده است!
با اين حال، رويكرد مديري در "نقطه چين" از جنس ديگري است. او مسايل و موضوع هاي مختلف اجتماعي را دستمايه قرار داده و به سراغ موضوع هاي مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي، هنري و ... رفته است. در قسمتي كه شنبه پنجم ارديبهشت ماه از اين مجموعه پخش شد، مديري به سراغ سينما ملي و اعتبار جهاني آن رفته بود. او نه تنها به طور غير مستقيم به اكران فيلم "مارمولك" اشاره داشت و هجوم تماشاگران به سينما را مسخره كرد، اعتبار جهاني سينمايي را زير سوال برد كه در حال حاضر تمامي منتقدان و سينماگران صاحب نام و مديران جشنواره ها و بازارهاي معتبر جهاني به نجابت و اهميت آن راي داده اند.
اينكه يك برنامه طنز بخواهد به يك مساله هنري بپردازد، به هيچ وجه مساله ناخوشايندي نيست. اما اين سوال بسيار جدي در ذهن شكل مي گيرد كه شخصي مانند مهران مديري كه "ساعت خوش" و "پاورچين" شاهكارهاي هنري وي به شمار مي روند!چقدر به سينماي بين المللي كشورمان اشراف دارد كه چنين راجع به آن نظر مي دهد؟!
حتي با قبول اين فرض كه مديري از مسايل سينماي ايران اطلاع داشته باشد، با چه انگيزه و پشتوانه اي به خود حق مي دهد كه اعتبار چند ساله يك سينماي موفق را زير سوال ببرد؟! سينمايي كه تصويرگر بخشي از فرهنگ ريشه دار و عميق ايراني است.
در اين قسمت از مجموعه "نقطه چين" شركت منچولبا به خاطر ساخت فيلم تبديل به شركت منچولباف مي شود كه به طور مشخص طعنه اي به شركت فيلمسازي خانواده مخملباف است. بايد در نظر داشته باشيم كه كارگردان هايي چون مجيد مجيدي، داريوش مهرجويي، عباس كيارستمي، ابوالفضل جليلي و محسن مخملباف از جمله سينماگران شاخص كشور هستند كه براي سينماي ايران كسب اعتبار كرده اند. بنابراين شايسته تكريم و تقدير هستند. ولي حتي اگر بپذيريم مخملباف در دوره هاي مختلف فيلمسازي خود دچار فراز و نشيب بوده است ( كه تازه اين مساله هم نياز به بررسي دقيق كارشناسانه دارد ) سازنده فيلم هايي چون توبه نصوح، عروسي خوبان و ناصر الدين شاه آكتور سينما است كه از آثار شاخص سينماي ايران به شمار مي رود.
مساله آزار دهنده ديگري كه در آخرين قسمت پخش شده از اين مجموعه وجود دارد، تمسخر سينماي مولف و آوانگارد ايران است. سئوال مهم ديگر اين است كه مهران مديري ( با توجه به سابقه هنري كه از او سراغ داريم ) شخصي كه حتي داوارن جشنواره سيما هم او را شايسته دريافت جايزه تشخيص نداند!اصولا" تا چه اندازه از اين مفاهيم سر در مي آورد؟
نكته ديگر اينكه، وقتي يك منتقد يا نويسنده فيلم از سينماي مولف و آوانگارد صحبت مي كند، به خود اجازه نمي دهد بدون داشتن پشتوانه قبلي، اطلاعات سينمايي و آوردن مصداق هاي مكرر به سراغ اين واژه ها برود. در حاليكه مهران مديري چنان آثار شاخص سينماي ايران را زير سوال مي برد و از اين كلمات استفاده مي كند، انگار كه به يك مساله پيش پا افتاده اشاره دارد!
در پايان ، اين سئوال بسيار اساسي مطرح است كه تلويزيون با تمسخر اعتبار جهاني سينماي ايران چه انگيزه اي دارد. ديگر اينكه، يك رسانه فراگير ملي به چه دليل به خود اجازه مي دهد، آثاري را مورد تمسخر قرار دهد كه به عنوان فيلم هاي خاص يا حتي تماشاگر پسند مورد توجه است و همواره مورد نقد و بررسي نخبگان سينمايي جهان قرار گرفته اند. جز اين است كه اعتبار جهاني سينماي ايران در دست عده اي لوده به بازي گرفته شده است؟!
نظر شما